بازخواني يك واقعه تاريخي بهواسطه هنر اجرا؛ صحنه – خيابان/ قسمت اول
آن روز «تيانآنمن» تسخير شد
بابك احمدي
تئاتر همهجا هست. از مراكز تفريحي تا تئاترهاي كوچك و مستقل، از آيينها و مناسك دولتي تا تشريفات صحن دادگاه، استاديومهاي ورزشي و ميادين جنگ. 22 ژوئن 1986 مرحله يكچهارم نهايي جام جهاني فوتبال در ورزشگاه آزتكا در مكزيكو سيتي را تصور كنيد كه ديگو آرماندو مارادوناي ريزنقش كاپيتان تيم ملي آرژانتين به محوطه جريمه تيم ملي انگلستان ميزند. بازي با نتيجه تساوي صفر- صفر به نيمه دوم كشيده ميشود. 6 دقيقه بعد از نيمه دوم بازي، مارادونا با پاي چپ توپ را از داخل محوطه جريمه حريف خارج كرد و آن را به هم تيمياش خورخه والدانو سپرد. والدانو سعي كرد از چندين مدافع انگليسي عبور كند اما توپ در نهايت توسط استيو هودگ، مدافع انگليسي به سمت دروازه انگليس برگردانده شد. مارادونا به تنهايي به محوطه جريمه رفت و با ارسال دوباره توپ روي دروازه همزمان با دروازهبان براي توپ بلند شد. سنگربان پنج انگشت دست راستش را گره كرد و به سوي توپ نشانه رفت، مارادونا هم همين كار را با دست چپ انجام داد. مشت مهاجم آرژانتيني كه از نظر داوران دور مانده بود زودتر به هدف رسيد، توپ را لمس كرد و به سمت دروازه انگلستان فرستاد. پتير شيلتون شكست خورد، اما انگار فقط او نبود كه شكست ميخورد. انگار ارتش انگلستان بود كه در لحظه، منازعه بر سر حق مالكيت جزاير فالكلند را به سربازان آرژانتيني باخت و به خانه بازگشت. مارادونا در حالي كه به كمكداور نگاه ميكرد انتظار تاييد داشت، دستهايش را به نشانه گل بالا برد. داور تونسي، علي بن ناصر گل را تاييد كرد، اما پس از اعتراض بازيكنان انگليس، وي به سراغ كمكداور دوم خود رفت؛ نفسها در سينه حبس شد تا اينكه كمكداور نيز گل را تاييد كرد. نمايش «دست خدا» به صحنه رفت. در نتيجه بههم پيوستن اين اشكال گوناگون تئاتري است كه زنجيرهاي ساخته ميشود كه از طريق آن باورها، عقايد و رسوم جوامع به عرصه ظهور رسيده و مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.1 مساله در متن پيش رو همين است. اينكه نشان دهد «اجرها» در معنايي بسيط، با موقعيت بشري قرينند2. ريچارد شكنر اين توضيح را اضافه ميكند كه «گافمن نميگفت همه جهان صحنه است» فكري كه به گفته او حاكي از نوعي ادا يا فريب است. منظور گافمن اين بود كه «آدمها مدام درگير نقش بازي كردن و ساختن و به صحنه بردن هويتهاي چندگانه خودند.»3 آدمها با نقش بازي كردن به شكل هر روزي واقعيتها يا هويتهاي شخصي و اجتماعي خويش را اجرا و محقق ميكنند. آنها براي انجام اين كار از قراردادهاي اجتماعي- تئاتري بهره ميگيرند و همزمان نقابها (پرسونا) هاي سازگار با موقعيتهاي خاص را نيز درست ميكنند. شكنر اضافه ميكند آنچه ترنر بعدا به اين مطلب اضافه كرد، آن بود كه اجراها اغلب در شكل آيينها و درامهاي اجتماعي ظاهر ميشوند. تلاش بر اين است كه چگونگي فرمي، زيباييشناختي و اجراييِ درهم تنيده نمايش دادن و اجرا كردن را به واسطه نگاه دوباره به يك واقعه تاريخي، يعني اعتراضات آوريل و ژوئن 1989 در ميدان تيانآنمن- مرور كنيم؛ نگاهي به مفهوم «اجرا» كه به شكلي عميق با حيات بشر و زندگي سياسي اتصال برقرار ميكند.
خط قرمز؛ سازوكار قدرت
تصوير «وانگ ويلين» مشهور به «مردِ تانكي» با يك واقعه مهم در تاريخ چين معاصر پيوند ناگسستني دارد. مردي حدودا سيساله فرزند يك كارگر چيني، لاغراندام، پيراهن سفيد بر تن، كت روشن در دست راست و ساك دستي به دست چپ. لحظهاي كه سروكله تانكها پيدا ميشود، يكه و تنها در برابر آنها ايستاده است. در تصاوير موجود خبري از جمعيت معترضان نيست. سازه آهنين مسيرش را به سمت راست تغيير ميدهد، مرد لاغراندام جست ميزند و پيكر نحيف خود را در برابر آن قرار ميدهد؛ كتش را در هوا ميگرداند (از همان راهي كه آمدي برگرد)، تانك دستور دارد، پس دگرباره اصرار ميورزد. مرد جوان اما كوتاه نميآيد؛ از جاي خود تكان نميخورد. ۵ ژوئن ۱۹۸۹ اين تصوير توسط جف وايدنر در پكن ثبت شد. تانكهاي ارتش آزادي بخش خلق چين به دليل حضور مردي ناشناس (در صحنه) متوقف ماندهاند. لحظهاي كه انگار يك نفر دكمه توقف «pause» مسير تاريخ را فشار داد. هرجا كنش متقابل ميان فضا، زمان، اجراگران، كنش و تماشاگران شكل بگيرد لاجرم با تئاتر ولو به سادهترين شكل ممكن مواجه هستيم. بيشك، سادهترين شكل تئاتر محوطهاي بازي كه اجرا در ميانه آن برپا ميشود تماشاگران نيز دورتادورش حلقه ميزنند. اتفاقي كه در ماجراي «تيانآنمن» نيز به چشم ميخورد. نام اجرا از محلي با همين عنوان استخراج شده، واقعه در زماني مشخص به وقوع پيوسته، دانشجويان و سياستمداران چيني هريك به مثابه اجراگر به ميدان آمدهاند و تماشاگراني در داخل كشور و تلويزيونهاي بينالمللي تا آنجا كه امكان دارد واقعه را نظاره ميكنند.
مرور واقعه؛ استعفاي ژائو زيانگ
شكست گفتوگو
غروب پانزدهم آوريل ۱۹۸۹ چند ساعت پس از اعلام خبر درگذشت هو يائوبانگ (از رهبران مهم نسل دوم انقلاب چين و دبير كل حزب كمونيست)، ديوارهاي دانشگاه پكن مملو از پوسترهاي عزاداري شد. روز بعد، حدود ۸۰۰ دانشجو در مقابل بناي يادبود قهرمانان خلق در مركز ميدان تيانآنمن بدون مزاحمت پليس براي اهداي تاج گل صف كشيدند. سه روز بعد، يعني صبح روز هجدهم آوريل چند صد دانشجو به سمت تالار بزرگ خلق روانه شدند تا مطالبات خود را به كميته دايمي ارايه دهند. خواستههايي شامل: «صدور مجوز آزاديهاي بيشتر»، «پايان دادن به كمپين ضد بورژوازي»، «نقض احكام مجازات معترضات ۱۹۸۶»، «شفافسازي درآمد رهبران حزبي و فرزندانشان». ساعت ۱۱ همان شب چند هزار معترض عصباني به سمت دروازه شينهوا در ژونگ نانهاي (مقر حزب و دولت) رهسپار شدند كه تا ساعت ۴ صبح با مداخله پليس پايان يافت و به گفته لي پنگ (نخستوزير وقت)، لحن و آهنگ از سوگواري به اعتراض تغيير شكل يافت. تا ۲۱ آوريل تظاهرات بسيار گستردهتر شد و روزنامه خلق هشدار داد دانشجويان شكيبايي رژيم را به حساب ضعف آن نگذارند و دچار اشتباه نشوند. در بعضي گزارشها آمده روز ۲۲ آوريل يعني روز تشييع جنازه هو يائوبانگ حدود ۲۰۰ هزار نفر به نطق يادبود در ميدان گوش دادند. پس از آن سه تن به نمايندگي از دانشجويان چندين ساعت پايين پلكان به منظور گفتوگو منتظر لي پنگ ميمانند اما او با اين فرض كه هرگونه ملاقات منجر به مشروعيت بخشي به آنها خواهد شد، هرگونه ديدار را رد ميكند. ژائو زيانگ دبير كل وقت كه مخالف رويارويي با دانشجويان بوده هيچ واكنش سخت و قاطعانهاي نشان نداده بود، روز ۲۳ آوريل با توصيه دنگ شيائوپينگ براي ديداري از پيش برنامهريزي شده راهي كره شمالي ميشود و امور را به ليپنگ نخستوزير سپرد.ساعت ۱۰ صبح ۲۵ آوريل، دنگ شيائوپينگ – از بازيگران مهم اين اجرا- براي شنيدن گزارش اوضاع، ليپنگ و يانگ شانگكون را در منزلش به حضور پذيرفت. ليپنگ گفت دانشجويان شخص دنگ را مورد انتقاد قرار ميدهند، حدود ۶ هزار دانشجو از حضور در كلاس درس سر باز ميزنند؛ «دستهاي سياهي ميخواهند حزب كمونيست را پايين بكشند و نظام سوسياليست را زمينگير كنند». برخي ناظران استدلال كردند اين دو نفر درباره وخامت اوضاع مبالغه كردند در نتيجه دنگ شيائوپينگ را به اشتباه انداختند، به حدي كه از آن زمان به بعد دنگ عميقا در فرآيند تصميمگيري و واكنش در مقابل تظاهراتكنندگان درگير شد. همان روز دِنگ گفت سرمقالهاي آمرانه و هشدارگونه خطاب به مخاطرات دانشجويي بايد فورا منتشر شود، اين مقاله تجمعات را غيرقانوني شمرده و خاطيان را مجرم ميشناخت؛ ليكن انتشار آن در ۲۶ آوريل، آتش ناآراميها را شعلهورتر ساخت. با بازگشت ژائو زيانگ از سفر كره شمالي، تلاش زيادي براي متقاعد كردن مقامات براي عقبنشيني از مقاله مذكور انجام داد حتي در برههاي قبول كرد كه شخصا كل مسووليت آن را بر عهده بگيرد ليكن موفق نشد. در چهارم مه، ژائو زيانگ در نشست بانك توسعه آسيايي، اقدام به ايراد سخناني بدون هماهنگي قبلي با ساير مقامات كرد كه بائو تونگ رييس دفتر او تنظيم كرده بود؛ در اين سخنراني به وجود مسائلي ناشي از عيوب و نقايص جاري در نظام فني سوسياليسم و فقدان آزادي دموكراسي اشاره شده و در ادامه دانشجويان را وطندوست ناميده بود؛ دانشجويان به واسطه همين سخنراني آرام شدند و از تعداد تظاهراتكنندگان به سرعت كاسته شد.
گورباچف در پكن، پايان پرفورمنس تراژيك
قرار بود پانزدهم تا هجدهم مه اتفاقي تاريخي به وقوع بپيوندد و گورباچف براي اولين ديدار رهبران چين و شوروي را پس از سه دهه كدورت از پكن بازديد كند. در روز سيزدهم مه، دو روز قبل از حضور گورباچف در پكن، رهبران راديكال دانشجويي با علم عدم امكان دستگيري در ايام اين ديدار تاريخي، فرصت را مغتنم شمرده و اعلام شروع يك اعتصاب غذا از عصر آن روز و اجراي رژه يكهزار نفري دانشجويي در ميدان تيان آنمن كردند. همين اعتصاب غذا و از جان گذشتگي كه براساس آمارهاي رسمي موجب بستري شدن ۸۲۰۵ نفر در بيمارستانها در فاصله ۱۳ تا ۲۴ ميشد، موجب همدردي مردم در داخل و خارج چين با دانشجويان معترض شد. ژائو زيانگ با فرستادن يان مينگ فو رييس دپارتمان جبهه متحد كار براي ديدار با دانشجويان سعي در مجاب كردن آنها براي ترك ميدان كرد، ليكن با شكست اين تلاشها، دولت برنامه استقبال در ميدان تيان آنمن را لغو كرد و اين ديدار در تالار بزرگ خلق برگزار شد. ريچارد شكنر كه خود شاهد ماجرا بوده در اين باره توضيح ميدهد كه دانشجويان چگونه از پلاكاردها، اجراي نمايش و انواع روش اطلاعرساني براي ارسال پيام خود استفاده ميكردند. گزارشها نشان ميدهد به نمايش گذاشتن مجسمهاي شبيه به مجسمه «آزادي امريكا» توسط معترضان در شانگهاي بازتاب زيادي در رسانههاي بينالمللي پيدا كرد. «دانشجويان زمان زيادي را صرف جشن گرفتن و رقصيدن ميكردند.» 4
منطق سياست پرفورماتيو
«فكر ميكنم نقطه آغاز درستي باشد اگر براي فهم مفهوم the performative يا performativity از جان آستين شروع كنيم. يعني تبار تمام مباحث مورد نظر دوستان از سال ۱۹۶۲ با كتاب «چگونه با واژهها كار انجام ميدهيم» نوشته جان آستين آغاز شد. اين كتاب عملا بسيار جريانسازي كرد و مفهوم گزارههاي اجرايي نخستينبار آنجا مطرح شد. ادعاي آستين اين بود كه زبان برخلاف تصور فقط مجموعهاي از گزارههاي خبري - مذاكرات به زودي پايان مييابد- نيست، بلكه گزارههاي اجرايي را نيز در برميگيرد، آنجا كه ميگوييم: «اعدامش كنيد». كار زبان در گزارههاي خبري بازنمايي و ارايه تصويري از جهان پيرامون است و به همين اعتبار واجد صدق و كذب است. اما اين همه ماجراي زبان نيست، بلكه به گفته آستين گزارههاي اجرايي را نيز در برميگيرد. يك جور «كارگفت» كه اثري در جهان ميگذارد. اما آنچه در ادامه سياست پرفورماتيو مينامم، قسمي خودآييني سياسي است كه از سوي مردم اجرايي ميشود. اينكه مردم در كثرت بايد خود نماينده خود باشند، بنابراين سياست پرفورماتيو به معناي به صحنه آمدن خود مردم است؛ مردمي كه به صحنه ميآيند تا خود نقش خود را بازي كنند، بيهيچ متن از پيش مشخصي. به اين اعتبار با عنواني مواجه ميشويم كه شما با الهام از هانس تيس لهمن آن را «تئاتر پسادراماتيك» ميناميد. اين سياست پرفورماتيو اركاني دارد: «فضاي اجتماعي» (خيابان) كه به معناي place يا مكان معمارانه نيست، بلكه به معناي space است كه توسط مردم تصاحب ميشود. اينها منطق ساخت فضاي مختص خودشان را شكل ميدهند. «اعتصابها»، «تحصنها» (سكون بدنها در يك مكان نمادين)، «تجمعها» و «تظاهرات» از اين دسته هستند و آخرين منطق «تسخير» است. در تسخير ما با يكجور از آن خودسازي مكان سروكار داريم. در نهايت هم با توليد static به معناي رانسيري جديد مواجهيم. اينكه چه چيزهايي رويتپذير و بيانپذير ميشوند. يعني در هر فضا قرار است ما با به صحنه آمدن چيزي مواجه شويم كه پيش از اين نامرئي بود و صدايي نداشت.»5به اين اعتبار دانشجويان براي تسخير فضا تمام تلاش خود را به كار بستند و نتيجه اين شد كه وزارت امنيت ملي چين تخمين زد تا روز ۱۸ مه، با وجود بارش باران تعداد معترضان به ۱،۲۰۰،۰۰۰ نفر رسيد. با اتمام ديدار گورباچف از چين و عدم امكان استقبال در ميدان تيان آنمن، دنگ شيائوپينگ نتيجه گرفت معترضان پايشان را از گليم خود فراتر گذاشته و براي اعزام نيروي نظامي آماده شد. در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۷ مه، دنگ شيائوپينگ اعضاي كميته دايمي پوليتبورو را به منظور تصميمگيري براي گامهاي بعدي فراخواند و بيان كرد تعداد نيروهاي پليس پكن كافي نيست و به وجود نيروهاي نظامي احتياج است كه قاطعانه عمل كنند؛ پس از اين جلسه ژائو زيانگ از دستيارش يائوتونگ خواست كه متن استعفايش را آماده كند، در جلسه همان شب كميته دايمي پوليتبرو نيز با اعلام حكومت نظامي مخالفت برخاست. او فرداي آن روز در جمع دانشجويان حاضر شد و در حالي كه چهره گريانش در تلويزيونهاي سراسر دنيا نمايان بود به دانشجويان اعلام كرد: «شما حق چنين كاري را داريد» اما درعينحال از آنها خواست دست از اعتصاب غذا بردارند. ژائو ديگر در جلسات حاضر نشده و از روز ۲۸ مه وي و دستيارش بائو تونگ تحت بازداشت قرار گرفتند. گورباچف در صبح ۱۹ مه پكن را ترك كرد و در فرداي همان روز ۵۰ هزار نيروي نظامي وارد ميدان تيان آنمن شدند.
ويژگي تئاتريكال اعتراض
شكنر معتقد است در دراماتورژي همه تظاهراتهاي 1989 ويژگيهاي تئاتريكالي وجود داشت. اين ويژگيها در پيوند با چيزي بودند كه او در شانگهاي مشاهده كرد. ايشريك و واسرشتروم يكي از اتفاقات را به عنوان بهترين نمايش توصيف ميكنند؛ كايكي (از دانشجويان معترض) درحالي كه اعتصاب غذا كرده بود، با پيژامه بيمارستان آمد. كايكي در آغاز با قطع كردن حرف نخستوزير او را تحت تاثير وضعيت خود قرار داد. علاوه بر لباس، وسايل صحنه هم به همراه داشت؛ «لوله اكسيژن» كه روي صورتش گذاشت تا در كنار تماشاگران حاضر در صحنه، تمام بينندگان تلويزيوني را هم متاثر كند.
پينوشت:
1- «تئاتر و سياست» نوشته جو كلهر ترجمه امير كيانپور
2- اروينگ گافمن
3- كتاب «نظريه اجرا» نوشته ريچارد شكنر، ترجمه)
4 -«صحنه؛ خيابان» ريچارد شكنر
5 -مقاله حسام سلامت با عنوان (اجراگري سياسي و سياست اجراگرانه در خيابان) ارايه شده در نخستين سمينار «مطالعات اجرا» مرداد 98 مجموعه تئاترشهر
انگار فقط شيلتون نبود كه شكست ميخورد. انگار ارتش انگلستان بود كه در لحظه، منازعه بر سر حق مالكيت جزاير فالكلند را به سربازان آرژانتيني باخت و به خانه بازگشت. مارادونا دستهايش را به نشانه گل بالا برد. داور تونسي، علي بن ناصر گل را تاييد كرد،