آرامش پرندگان
حسن لطفي
از پشت شيشه پنجره ميچ (رد تيلور) را ميبينيم كه پنجرهها را ميخكوب ميكند تا پرندگان نتوانند از آنها بگذرند و داخل شوند. پرندگاني كه وقتي به خليج نگاه ميكند همه جا هستند. بودني كه ديگر زيبايي و آرامش را به چشم آدمها نميآورد. شهر را هم به تصرف خود درآوردهاند و هر كس بيرون از خانه بوده را كشتهاند. ميچ چكش به دست مشغول تختهكوبي اطراف خانه ميشود و.... حال و روز شخصيتهاي فيلم پرندگان بي شباهت به شرايط امروز ما نيست. تنها تفاوتش در اين است كه عوامل تهديد كننده آن فيلم پرندگاني است كه به چشم ميآيند اما ويروس تهديدكننده است. اينكه كدامش مخوفتر است بسته به اين است كه از چه زاويهاي نگاهش كنيم. براي هر دو نوعش ميتوان دلايلي پيدا كرد. دلايلي كه بعضي وقتها ميتواند با توجه به سليقه و نگاه آدمها متفاوت باشد. هيچ اتفاقي نيست كه وقتي پاي تحليل انساني به ميان ميآيد جواب يكساني داشته باشد. در فيلم پرندگان هم هجوم پرندهها يا بهتر بگويم وحشي و تهديد شدنشان پيش آدمهاي درگير دلايل همانندي ندارد. از پيرزن سنتي فيلم گرفته تا كافهنشينان يكي از صحنههاي فيلم هر كدام جواب خود را دارند. اما در نهايت مشخص نميشود پرندگان چرا به جان آرامش زندگي انسانها افتادهاند. سوالي كه كتي (تيپي هدرن) از ميچ ميپرسد وميچ جوابش را نميداند. آلفرد هيچكاك فيلم پرندگان را بيش ازشصت و هفت سال پيش بر اساس داستاني از دافنه دو موريه ساخته است. فيلم در نگاه اول شباهتي به ساير آثار استاد بزرگ سينما ندارد. در آن از تهديدهاي انساني خبري نيست. به تعبيردرست رابين وود تجسم عيني هر آن چيز غير ارادي و غير قابل پيشبيني است كه زندگي و مناسبات بشري را مخاطرهآميز ميكند. يادآور آن شكنندگي و بيثباتي است كه نميتوان از آن غفلت ورزيد و ناديدهاش گرفت. اين گفته رابين وود تاييدكننده شباهت موقعيت ايجاد شده براي آدمهاي پرندگان براي زندگان سالهايي است كه كوويد 19 در آن جولان ميدهد. فقط اميدوارم پايان اين ماجرا مثل سرانجام فيلم پرندگان هرچه زودتر فرا برسد. منظورم صحنهاي است كه ميچ و كتي و بقيه اعضاي خانواده ميچ در خانه را باز ميكنند. بيرون ميآيند و از كنار پرندگاني ميگذرند كه ساكت و آرام روي زمين نشستهاند.