• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4805 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۲ آذر

ايروان چگونه در قره‌باغ غافلگير شد

درس‌هاي شكست ارمنستان

سوانته‌اي. كرنل

از وقتي كه شعله جنگ آذربايجان و ارمنستان دوباره برافروخته شده، ارمنستان شكست‌هاي نظامي سنگيني را متحمل شده است. نيروهاي آذربايجان نه تنها بيشتر سرزمين‌هاي سابقا آذري‌نشيني كه ارمنستان در ۱۹۹۳ تصرف كرده بود را بازپس گرفته‌اند بلكه به ناگورنو- قره‌باغ يورش برده‌اند و شهر استراتژيك و نمادين سوشا را هم گرفته‌اند. ارمنستان را انگار برق گرفته است، چيزي كه با توجه به كري‌خواني‌هاي جنگ‌طلبانه و سرشار از اعتماد به نفس ساليان اخيرش بسيار عجيب است. چرا نتيجه منازعه آن‌گونه كه رهبران ارمنستان تصور مي‌كردند از آب در نيامد؟ شكست ارمنستان در اشتباهات محاسباتي مرگبار رهبران اين كشور ريشه دارد. رهبران ارمنستان تقريبا تمام فاكتورهاي دخيل در منازعه را اشتباه محاسبه كردند. اين فاكتورها عبارتند از: محيط بين‌المللي، پاسخ روسيه، نقش تركيه و نهايتا تحولات دروني آذربايجان. 
ارمنستان يك‌سوم آذربايجان جمعيت دارد و فاقد منابع طبيعي و موقعيت ژئوپليتيكي كليدي اين كشور است، با اين حال در اوايل دهه ۱۹۹۰ جنگ را عمدتا به خاطر دو فاكتور برد: ناآرامي داخلي آذربايجان و پشتيباني روسيه از ايروان. اين فاكتورها به ارمنستان كمك كردند كنترل ناگورنو- قره‌باغ و نيز بخش‌هاي بزرگ‌تري از اطراف آن را كه منزلگاه ۷۵۰۰۰۰ آذربايجاني بود كه مجبور به فرار شدند، به دست گيرد. اين پيروزي يك حس برتري نظامي در داخل ارمنستان ايجاد كرد كه تا ماه گذشته ادامه پيدا كرد. اما به زودي معلوم شد كه ارمنستان لقمه‌اي بزرگ‌تر از دهنش برداشته است. ارمنستان، عمدتا به خاطر تاريخ تراژيكش، از حسن‌نيت بين‌المللي بهره‌مند بود. اما توسعه‌طلبي‌هاي ارضي و پاكسازي قومي آذربايجاني‌ها در ۱۹۹5-۱۹۹4 تصور جامعه بين‌المللي از ارمنستان را تغيير داد. تا ۱۹۹۶، قطعنامه‌هاي سازمان ملل و سازمان امنيت و همكاري اروپا اين نكته را محرز كردند كه همه كشورهاي دنيا خواهان بازگرداندن مناطق تصرف شده به آذربايجان و خودمختاري- نه استقلال-براي ارمني‌هاي ناگورنو- قره‌باغ هستند. وانگهي وسعت مناطق تصرف شده به حدي بود كه نه رهبران و نه جامعه آذربايجان نمي‌توانستند با آن كنار بيايند. برعكس يك حس انتقام‌جويي در آذربايجان پديد آمد و باكو بخش مهمي از درآمدهاي نفتي بادآورده‌اش را در بخش نظامي سرمايه‌گذاري كرد. افزايش بودجه نظامي آذربايجان، عدم توازن بين دو كشور را به مرحله خطرناكي رساند. ارمنستان كه روسيه را ضامن توسعه‌طلبي‌اش مي‌ديد، با افزايش وابستگي‌اش به مسكو به اين موضوع پاسخ داد. 
براي مدتي ارمنستان خود را مجاب كرد كه باد تحولات به نفع او مي‌زد. دو رويداد ناگهاني همزاد در سال ۲۰۰۸- جنگ گرجستان و بحران مالي سال جهاني- ارمنستان را درمورد درست بودن قمارش روي روسيه مطمئن ساخت. غرب ثابت كرده بود كه قادر به دفاع نظامي از عزيز دردانه‌اش در قفقاز، گرجستان، نيست. بحران مالي نيز توجه دولت‌هاي غربي را از منطقه دور كرد. استقلال كوزوو كه به معناي خلق يك دولت آلبانيايي‌تبار دوم در بالكان بود عزم و جسارت ارمنستان براي نگه داشتن ناگورنو- قره‌باغ يا تشكيل كشور ارمني دوم را بيشتر كرد. انضمام كريمه به خاك روسيه كه شبيه ادغام دو دهه پيش ناگورنو- قره‌باغ بود اميد ارمنستان را حتي بيشتر كرد. در نتيجه اين تحولات، ارمنستان مذاكرات صلح تحت رهبري جامعه امنيت و همكاري اروپا را تاكتيكي براي وقت كشي مي‌ديد و نيازي به دادن امتيازي جدي در ازاي صلح حس نمي‌كرد. در سال ۲۰۱۶ افزايش تنش‌ها منجر به يك جنگ چهار روزه شد كه در آن آذربايجان براي نخستين‌بار از سال ۱۹۹۴ كنترل برخي از مناطق تصرف شده را دوباره به دست آورد. مسكو اگرچه بعد از چند روز مذاكرات آتش‌بس را شروع كرد، براي متوقف كردن يا عقب راندن آذربايجان كاري نكرد. اين موضوع بايد زنگ خطر را براي ايروان به صدا در مي‌آورد و آنها را از خيالات خوش‌شان بيدار كند، اما با كمال تعجب مواضع و رويكرد ارمنستان نامنعطف‌تر شد. تغيير اول، تغيير در الفاظ بود. بسياري از ارمني‌ها به تدريج شروع به استفاده از «مناطق آزادشده» براي اشاره به مناطق تصرف شده پيرامون ناگورنو- قره‌باغ كردند- اين تغييري عمده محسوب مي‌شد، چراكه آنها سابقا اين مناطق را به عنوان اهرم فشاري براي واداشتن آذربايجان به كنار آمدن با وضعيت ناگورنو- قره‌باغ مي‌ديدند. رفتار ارمنستان حاكي از اين بود كه ديگر تمايلي به باز پس دادن مناطق تصرف شده ندارد و مصمم است چهار قطعنامه شوراي امنيت مبني بر برگرداندن «بي‌درنگ و بدون قيد و شرط» مناطق مذكور را ناديده بگيرد. 
وقتي نيكول پاشينيان در بهار ۲۰۱۸ متعاقب يك «انقلاب مخملي» به قدرت رسيد، ابتدا نشان داد كه مايل است مذاكرات صلح را از سر بگيرد. علي‌الظاهر نخبگان آذربايجان از سر كار آمدن او استقبال كردند. باكو از فرصت انجام عمليات نظامي در طول اغتشاشات داخلي ارمنستان چشم‌پوشي كرد و به اميد پيشبرد مذاكرات صلح به پاشينيان فرصت داد قدرتش را تثبيت كند. وقتي علي‌اف و پاشينيان در اكتبر ۲۰۱۸ در دوشنبه ديدار كردند آنها توافق كردند كه تنش‌ها را كاهش دهند. چشم‌انداز صلح بهتر از هميشه به نظر مي‌رسيد تا اينكه يك‌باره همه‌ چيز تغيير كرد. در ماه مه، پاشينيان «اصل مادريد» را كه از ۲۰۰۷ مبناي مذاكرات بود رد كرد. او همچنين تلاش كرد تا چارچوب مذاكرات را تغيير دهد و خواهان حضور رهبران محلي قره‌باغ در گفت‌وگوها شد. وانگهي در جريان يك سخنراني در آگوست ۲۰۱۹ در پايتخت قره‌باغ اظهار داشت «قره‌باغ جزيي از ارمنستان است، تمام» و اين‌چنين ايده وحدت قره‌باغ و ارمنستان را كه در اواخر ۱۹۸۰ شعله تضادها را برافروخته بود، از نو مطرح كرد. اين دو نقطه نظر نه تنها متناقض بودند-  اگر قره‌باغ جزيي از ارمنستان است، چرا بايد يك كرسي مجزا در مذاكرات داشته باشد- بلكه همچنين هيچ جايي براي مذاكرات بر سر آينده منطقه باقي نگذاشت. نشانه‌هاي ديگري از تغيير هم وجود داشت. همسر پاشينيان، آنا هاكوبيان كه در سال ۲۰۱۸ جنبش «زنان براي صلح» را راه انداخته بود، اين تابستان در يونيفرم نظامي و مسلسل در دست حاضر شد تا آموزش نظامي زنان را ترويج كند. پسر آنها هم براي خدمت در منطقه تصرف‌شده داوطلب شد. استراتژي نظامي ارمنستان نيز تغيير كرد: در همين سال وزير دفاع ديويد تونيان- كه قدرت و نفوذش در حكومت به سرعت افزايش يافت- اظهار داشت كه ارمنستان اينك منطق زمين در ازاي صلح كه به عنوان مبناي مذاكرات عمل كرده بود را رد مي‌كند و در عوض استراتژي «جنگ‌هاي جديد براي سرزمين‌هاي جديد» را اتخاذ كرده است. اين چرخش‌ها با تحركات جسورانه‌اي همراه شد كه شرايط را روي زمين تغيير داد. ارمنستان به طرزي نسبتا آشكار شروع به اسكان دادن ارمني‌هاي سوريه و لبنان در مناطق تصرف شده كرد. موضع ايروان به بهترين وجه در مصاحبه پاشينيان با بي‌بي‌سي در آگوست ۲۰۲۰ خلاصه شد كه ميزبان برنامه استفان ساكور را واداشت كه نتيجه‌گيري كند «كاملا معلوم است شما دنبال صلح نيستيد.» اما رهبران ارمنستان حتي از اين فراتر رفتند: آنها دست به اقداماتي زدند كه پاي تركيه را به‌طور مستقيم‌تر به مجادله كشاند. وقتي جولاي امسال درگيري در مرز ارمنستان و آذربايجان در نقطه‌اي خيلي دورتر از قره‌باغ آغاز شد، تركيه به وحشت افتاد كه ارمنستان در حال تهديد تاسيسات انرژي در نزديكي منطقه‌اي است كه نفت و گاز آذربايجان را در خود جا داده است. سپس، در اوايل آگوست، رييس‌جمهور و نخست‌وزير ارمنستان هر دو از گراميداشت صدمين سالگرد معاهده سورس (Sevres)‌ كه يك دولت ارمني را در تركيه شرقي تاسيس كرد سخن گفتند؛ موضوعي كه بعد از گذشت سال‌ها كماكان خون ناسيوناليست‌هاي تركيه را به جوش مي‌آورد و براي سال‌ها آنها را متحد كرده است. 
مرور اين تحولات از چهار اشتباه محاسباتي مرگبار ارمنستان حكايت دارند. 
نخست، لفاظي «مناطق آزاد شده» بيانگر تلاشي حساب‌شده براي‌ بهره‌برداري از ضعيف شدن قانون و نهادهاي بين‌الملل است. براي دو‌ دهه، آذربايجان كوشش را بر استفاده از ديپلماسي و فشارهاي بين‌المللي براي خنثي كردن تلاش ارمنستان در جهت تغيير مرزهاي بين‌المللي با توسل به قدرت نظامي متمركز كرده بود. چنين به نظر مي‌رسيد كه يك نظم بين‌المللي تضعيف‌شده دست ارمنستان را براي حفظ كنترلش بر اين مناطق باز گذاشته است. رهبري ارمنستان التفات نداشت كه همين نظم بين‌المللي بود كه آذربايجان را از رها كردن ديپلماسي و تعقيب يك راه‌حل نظامي بازداشته بود. در سال ۲۰۱۹، الهام علي‌اف گفت جهاني در حال ظهور است كه در آن «زور حق است»، سخني كه متضمن اين پيام بود كه اگر آذربايجان از طريق ديپلماسي به اهدافش نرسد مطابق قانون اين جهان عمل مي‌كند. به همين سبيل، ارمنستان به پيامدهاي شكست در كسب تاييد بين‌المللي براي تصرفاتش توجه نداشت. چنان‌كه حوادث اخير روشن ساختند، مادامي كه جنگ بر مناطقي متمركز باشد كه جامعه بين‌المللي به عنوان خاك آذربايجان به رسميت مي‌شناسدشان، كشورهاي غربي و قدرت‌هاي ديگر نمي‌توانند فراتر از دعوت هميشگي به خويشتن‌داري و مذاكره كاري كنند.  دوم، ارمنستان هيچ‌وقت عبرت نگرفت كه نمي‌تواند حمايت روسيه را مسلم فرض كند. نفوذ روسيه بر ارمنستان چنان زياد شده بود كه ولاديمير پوتين ابايي از كشيدن ناز الهام علي‌اف و تلاش براي كشاندن آذربايجان به محور روسيه نداشت. كساني كه با استراتژي روسيه آشنا هستند، مي‌دانند كه كرملين به نفوذش بر ارمنستان همچون اهرم فشاري عليه گرجستان و آذربايجان مي‌نگرد كه هر دو از اهميت استراتژيكي بيشتري نسبت به ارمنستان برخوردارند.  چند سال قبل، مسكو شروع به فروش حجم عظيمي از تسليحات به آذربايجان كرد. قطعا باكو پول بيشتري از ارمنستان براي اين تسليحات پرداخت اما نه اين معامله و نه تلاش سرسختانه روسيه براي وارد كردن آذربايجان به سازمان‌هاي تحت هدايت روسيه همچون اتحاديه اقتصادي اوراسيايي نتوانست رهبران ارمنستان را متقاعد كند كه در استراتژي وابستگي‌شان به روسيه ترديد كنند. چنين بازنگري حتي بعد از اينكه روسيه در درگيري ۲۰۱۶ پشت ارمنستان را خالي كرد اتفاق نيفتاد. به جاي بازنگري در وابستگي به روسيه، ايروان به مانند پوكربازي كه با دستي بد بازي مي‌كند، در يك بلوف نسبتا آشكار مبلغ شرط‌بندي را افزايش داد تا اينكه باكو نهايتا تصميم گرفت چالش را قبول و دست خالي ارمنستان را رو كند. [در جنگ حاضر] اگرچه ممكن است مسكو پا به ميدان بگذارد و ارمنستان را نجات دهد، اين موضوع بسيار نامحتمل است. پوتين عميقا به پاشينيان و شيوه به قدرت رسيدنش بي‌اعتماد است و بدش نمياد او را با صورتي سيلي خورده ببيند شايد به اميد اينكه رژيم قديم به قدرت باز گردد. جالب است كه الهام علي‌اف آگوست گذشته باقي‌مانده نيروهاي متمايل به روسيه داخل حكومتش را تصفيه و آشكارا از پوتين براي عرضه تسليحات روسي به ارمنستان گلايه كرد. رويكرد محتاطانه پوتين را مي‌توان بيانگر نياز مسكو به بازي ملاحظه‌آميز با باكو براي حفظ اهرم‌هاي فشار بر اين كشور دانست كه به لحاظ استراتژيك مهم‌ترين كشور قفقاز است. به نظر مي‌رسد رهبران ارمنستان ناتوان از درك اين واقعيت بودند كه روسيه به خاطر همه لات‌بازي‌هايش، هم در سطح جهاني و هم در سطح منطقه‌اي قدرتي در حال افول است. شايد شرايط در آينده تغيير كند اما در حال حاضر روسيه نفع چنداني در مداخله قاطعانه در درگيري ندارد و حتي از درگيري براي اعزام و مستقر كردن نيروهاي حافظ صلح روسي در منطقه مورد مناقشه بهره مي‌گيرد. القصه، ارمنستان بسيار تنهاتر از چيزي بود كه لافش را مي‌زد. 
سوم، رهبران ارمنستان نتوانستند پيوند روبه رشد قفقاز جنوبي و خاورميانه و به خصوص نقش تركيه در منطقه را به درستي تحليل كنند. از سال ۲۰۱۵ يك جريان ملي‌گراي قدرتمند در حال صعود در حكومت تركيه بوده و نفوذش بر سياست خارجي تركيه بيشتر و بيشتر شده است. رييس‌جمهور رجب طيب اردوغان -كه اسلام‌گرايي‌اش بر ملي‌گرايي‌اش مي‌چربد- به سمت ناسيوناليسم سوق يافته است، چيزي كه باعث شده آنكار هم در سوريه و هم در ليبي روسيه را به چالش بكشد. ارمنستان بايد اين قضيه كه جنگنده‌هاي تركيه بر سيستم ضدهوايي روسيه لااقل در ليبي برتري داشتند را يك زنگ هشدار جدي مي‌ديد و آن را دليلي براي احتياط بيشتر قلمداد مي‌كرد. با وجود علايم جنگي صريح، از جمله اظهارنظر اردوغان در فوريه ۲۰۲۰ كه قره‌باغ همان‌قدر كه براي آذربايجان اهميت دارد براي تركيه هم مهم است، رهبران ارمنستان از پيش‌بيني تغيير رويكرد تركيه راجع به منازعه عاجز بودند. در حقيقت، آنها از طريق اقداماتي مثل گشودن باب معاهده سورس اين تغيير را شتاب بخشيدند. 
نهايتا، رهبران ارمنستان از درك دگرگوني‌هاي داخلي آذربايجان عاجز بودند. براي سال‌ها، الهام علي‌اف در اثر حضور اليگارشي‌هاي گوناگون پيرامونش فلج شده بود. اما در چند سال گذشته، رهبر آذربايجان دست به يك پاكسازي وسيع زد تا دولت را كارآمد سازد. علي‌اف خودش را از غل و زنجيرهاي رژيمي كه هفده سال قبل از پدرش به ارث برده بود خلاص كرد. رهبران ارمنستان نتوانستند اين را دريابند كه رويكرد شجاعانه‌تر علي‌اف مبرم‌ترين مساله آذربايجان، تضاد حل نشده بر سر قره‌باغ و تصرف شدن مناطق آذربايجان، را تحت تاثير قرار مي‌دهد، هر چند علي‌اف بارها نارضايتي شديدش را از اوضاع اظهار داشته بود. 
چرا رهبران ارمنستان اين اشتباهات محاسباتي مرگبار را مرتكب شدند. دلايل متعددي به ذهن مي‌رسد. جهان در سال‌هاي اخير به سرعت تغيير كرده است. اين تغييرات سريع، انعطاف و مهارت‌هاي تحليلي بالايي براي پردازش پيامدهاي تاثيرات متقابل فراشدهاي جهاني و منطقه‌اي مي‌طلبد. به جاي سازگاري با تغييرات، رهبران ارمنستان مغرور شدند و تبليغات خودشان را باور كردند. اما اين موضوع نمي‌تواند ميزان شكستي را توضيح دهد كه تنها با تحليلي عميق از سياست داخلي ارمنستان قابل تبيين است.  اينك مثل روز روشن است كه نخست‌وزير نيكول پاشينيان -كه پيش از آنكه با يك جنبش خياباني به قدرت برسد فاقد تجربه سياسي بود- از درك ژئوپليتيك كشور و منطقه ناتوان بود. اما گذشته از بي‌تجربگي سياسي، پاشينيان پيوسته از جانب رهبري پيشين ارمنستان كه با رهبران قره‌باغ متحد بودند و روابط ممتازي با مسكو داشت، زير پايش خالي شد. اين شرايط پاشينيان را وادار كرد كه براي تحكيم قدرتش يك موضع به‌طور فزاينده ناسيوناليستي را اتخاذ كند. اهميت رقابت‌هاي داخلي پاشينيان با نخبگان قدرت قديم ارمنستان به حدي است كه مي‌توان گفت طرح بحث وحدت قره‌باغ و ارمنستان تلاشي براي جلب‌نظر رهبران قره‌باغ و افزايش محبوبيتش در ميان ارمنيان آنجا بود. اگر اين را بپذيريم، بايد بگوييم كه او تاثير سخنانش بر باكو را بسيار دست‌كم گرفت.  تا زمان نگارش اين نوشته، طرفين يك توافق آتش‌بس امضا كرده‌اند كه برتري نظامي آذربايجان را تثبيت مي‌كند و سطوحي از كنترل ارمنستان بر بخش‌هايي از ناگورنو- قره‌باغ را حفظ مي‌كند. آسيب بلندمدت حاصل از محاسبات اشتباه ارمنستان مبرهن است. در حالي كه بخشي از آسيب فيزيكي است، آسيب ذهني و رواني مهم‌تر است. احساس برتري نظامي ارمنستان در هم شكسته است و انزوا و تنهايي‌اش مشهود است. اكنون بايد روشن شده باشد كه ارمنستان تنها به شرطي مي‌تواند امنيت داشته باشد كه به صلحي پايدار با آذربايجان برسد. پاشينيان كه از قبل تضعيف شده بود بايد خيلي خوش‌شانس باشد كه بتواند در قدرت باشد، 
كما اينكه درخواست‌ها براي استعفايش بالا گرفته است. اما مهم‌تر از ماندن يا رفتن پاشينيان، بايد ببينيم آيا ارمنستان از اين خيره‌سري‌ها و اشتباهات محاسباتي خواهد آموخت و تلاشي جدي براي صلح به عمل مي‌آورد يا نه.  
ترجمه: سجاد احمديان
منبع: نشنال اينترست

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون