• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4805 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۲ آذر

گفت‌وگوي «اعتماد» با اميررضا واعظ آشتياني، كنشگر سياسي اصولگرا

كانديداتوري مجدد روساي‌جمهوري سابق خلاف عُرف سياسي است

آقاي واعظ آشتياني در انتخابات گذشته محمود احمدي‌نژاد كه قبلا يك دوره 8 ساله رييس‌جمهوري بود، با وجود توصيه به عدم حضور، مجددا نام‌نويسي كرد و البته درنهايت ردصلاحيت شد. هرچند هم‌اكنون دوباره زمزمه كانديداتوري‌اش به گوش مي‌رسد. در همين حال برخي چهره‌ها و احزاب اصلاح‌طلب نيز در آستانه انتخابات 1400 از كانديداتوري سيدمحمد خاتمي سخن مي‌گويند و پيشنهاد مي‌دهند كه ايشان در انتخابات آينده نام‌نويسي كند. اين مساله را كه سياستمداري بخواهد پس از يك دوره 8 ساله رياست‌جممهوري، دوباره در انتخابات رياست‌جمهوري شركت كند، چطور ارزيابي مي‌كنيد و تاثير مثبتي بر توسعه سياسي كشور دارد يا خير؟

كساني كه 8 سال رييس‌جمهور بوده‌اند، هرآنچه را كه در توان داشتند، انجام داده‌اند. به هر حال در بخشي از فعاليت‌هاي خود يا موفق يا ناموفق بوده‌اند. بايد پرسيد در اين فضايي كه مي‌خواهند مجدد كانديدا شوند، چه چيزي را جست‌وجو مي‌كنند و به دنبال چه موضوعات جديدي هستند. آنها هر آنچه داشتند در گذشته عمل كرده‌اند و نتيجه آن مشخص است. شما اگر به كشورهاي ديگر هم نگاه كنيد مي‌بينيد كه به ندرت پيش مي‌آيد كسي بخواهد بعد از يك يا دو دوره رياست‌جمهوري دوباره پيش‌قدم شود و در انتخابات رياست‌جمهوري اعلام كانديداتوري كند. مگر در يك‌سري كشورها كه آنها هم استثنا هستند. مثلا در روسيه پوتين يك استثنا است. ولي در تمام دنيا رسم بر اين است كه يك فردي مي‌آيد رييس‌جمهور مي‌شود و در يك دوره چهار ساله يا 8 ساله بستگي به انتخابات دارد، طرح و برنامه‌هاي خود را پياده مي‌كند و هر آنچه در توان و ظرفيت خود دارد را به عرصه نمايش مي‌گذارد. ديگر بعد از اين حضور مجدد در انتخابات معني ندارد. اين رفتار هم خارج از عرف سياسي و هم خارج منطق است زيرا او هر آنچه در توان و دانش خود داشته و توانسته عملياتي كرده است. از طرف ديگر بايد توجه كرد كه فضا باز براي نيروهاي جديدتر باز باشد. بايد فضايي فراهم كرد تا نيروهايي با كارآمدي بهتر بتوانند بيايند و نقش‌آفريني كنند. يكي از علت‌هاي اينكه اين رفتار در دنيا رخ نمي‌دهد اين است كه آنها به اين باور مي‌رسند كه كار را بايد تحويل نسل بعدي بدهند. نه اينكه مدام عقبگرد كنند و باز به تفكراتي برگرديم كه در گذشته حاكم بوده و با آنها بخواهيم كشور را اداره كنيم.

ضمن احترام به افرادي كه در گذشته رييس‌جمهوري بودند بهتر است ولي بهتر است كه اينان تجربيات خود را به روساي جمهور جديد منتقل كنند. ‌اي‌كاش رييس‌جمهوري جديدي در دوره بعد روي كار بيايد كه اين توانايي و منطق را داشته باشد كه بتواند از تجربيات روساي جمهوري گذشته استفاده كند و براي پركردن خلأ‌هاي موجود از تجربيات اين افراد استفاده كند. روساي جمهوري گذشته به جاي اينكه بخواهند كانديدا شوند، ‌بهتر است بيايند و تجربيات خود را به رييس‌جمهوري بعدي ارايه كنند. مهم اين است كه رييس‌جمهوري كه مي‌آيد از اين ظرفيت تجربه به خوبي استفاده كند. وقتي رييس‌جمهوري دست به اين اقدام بزند قطعا وزرا هم از وزراي گذشته استفاده و سعي مي‌كنند به گونه‌اي عمل كنند كه استفاده از اين تجربيات در راستاي توسعه كشور باشد.

در دوره‌هاي اخير انتخابات رياست‌جمهوري شاهد اين بوديم افرادي باوجود كانديداتوري در ادوار گذشته و ناكامي در كسب آراي مردم، دوباره وارد ميدان كانديداتوري شده و مي‌شوند. اين اقدام اگرچه به ‌لحاظ قانوني هيچ ايرادي ندارد و اساسا حق افراد است و نمي‌توان حقوق شهروندان را محدود كرد اما برخي اين رويه را چندان با اصول دموكراسي همخوان نمي‌دانند و معتقدند كه به ‌لحاظ عرف سياسي هم چندان پسنديده نيست؛ نظر شما در اين باره چيست؟

منع قانوني براي اين افراد وجود ندارد؛ كما اينكه درباره روساي جمهوري قبلي هم منعي وجود ندارد و آنان همچنان مي‌توانند كانديدا شوند. ولي منطق حكم ديگري مي‌دهد. در ارتباط با اينكه برخي كه در گذشته در انتخابات راي نياورده‌اند بايد خودشان ‌وضعيت خود را ارزيابي كنند و بسنجند. هيچ‌كس بهتر از خود فرد نمي‌تواند وضعيت و جايگاه خود را اندازه‌گيري كند و بگويد كه براي دوره بعد مجدد كانديدا بشود يا خير. اما به‌طور منطقي كسي كه در يك دوره راي نياورده، قطعا در دوره‌هاي بعد وضعيت بهتري نخواهد داشت. اگر هم راي بيشتري بياورد با درصد ناچيزي اين اتفاق مي‌افتد. اين دسته افراد اگر از شركت در انتخابات پرهيز كنند وضعيت‌شان مي‌تواند به مراتب بهتر باشد. مي‌توانند سعي كنند در جايگاهي كه هستند خدمات بهتري به كشور و نظام ارايه دهند.

غير از خود اين اشخاص كه بعضا مي‌بينيم تمايلي به حضور چندباره در انتخابات دارند، برخي از جريانات هم به طور مداوم از چهره‌هايي نام مي‌برند كه قبلا بخت خود را در اين رقابت سياسي آزموده‌اند. به نظر شما علت اصرار اين جريانات به چهره‌هاي گذشته چيست؟

از اين منظر احتمالا اين تلاش صورت مي‌گيرد كه فضاي انتخابات پورشورتر شود. شايد تحليل اين است كه انتخابات با حضور برخي چهره‌ها داغ‌تر ‌مي‌شود. انتخابات ايران به خصوص در رياست‌جمهوري قابل پيش‌بيني نيست و نمي‌شود گفت چه كسي رييس‌جمهوري مي‌شود. به جز بعد از دفاع مقدس كه مرحوم هاشمي در انتخابات رقيبي نداشت و معلوم بود كه ايشان برنده انتخابات است، در دوره‌هاي بعد كسي نمي‌توانست پيش‌بيني كند كه چه كسي در انتخابات به پيروزي مي‌رسد. اين قابل پيش‌بيني نبودن در دوره‌هاي مختلف از زمان آقاي خاتمي گرفته تا احمدي‌نژاد و روحاني وجود داشته است.

اين نشان‌دهنده اين است كه مردم ايران قابل پيش‌بيني نيستند. البته موضوع تحزب هم وجود دارد و ما فاقد احزاب كارآمد هستيم و اين هم دليل مهمي است. شايد علت اينكه عده‌اي هر دوره كانديدا مي‌شوند هم اين باشد كه مردم ايران قابل پيش‌بيني نيستند و آنان نيز تصور مي‌كنند شايد در دوره جديد بتوانند راي بياورند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون