استقبال از واگذاري انتخابات !
اگر بخواهيم داستان اين بيملاحظگي را بازگوييم مثنوي صد من كاغذ خواهد شد ولي اشاره به بيمسووليتي ايشان در جذب تحريمها و تمسخر قطعنامههاي اجماعي شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران تنها يك نمونه از آن مثنوي غمبار است كه هنوز هم مردم كوچه بازار در گرانيها و كمبودها و حادثهها و بحرانها تاوان تركتازيهاي ايشان را ميدهند و تازه شروع كردهاند كه دوباره با دنيا از سر تشنج درآيند و احتمالا با سرعتي باور نكردني اجماع فروپاشيده عليه كشورمان را سرو سامان جديدي بدهند ! آنها همواره حتي هنگامي كه دولت را در دست نداشتهاند از چنان قدرتي برخوردار بوده و هستند كه رشتههاي سازندگي و تعامل با جهان را پنبه كنند و طلبكارانه رقيبان خويش را به ترس و زبوني نسبت دهند و از جيب مردم براي خود چك سلحشوري بكشند. بگذريم، هنوز سايه شوم عهدشكني از كاخ سفيد رخت برنبسته است كه اين گروه بازيهاي داخلي را با مناسبات و فرصتهاي احتمالي آتي در سطح بينالمللي گره زده از قفل شدن يا تطويل رفع تحريمهاي امريكا استنكافي نشان نميدهند. احتمالا اگر به هر دليل از طريق مجلس نشد كه راه خود را به سوي انتخابات رياستجمهوري هموار سازند و از اين زاويه خود را قهرمان مبارزه با تحريمها معرفي كنند راههاي بسيار دارند. آنها خوب بلدند كه با تحريم يا بيتحريم با تشنج يا بيتشنج، با انواع تمهيدهاي انتخاباتي پاستور را از آن خود كنند. مباركشان باد. اما براين قصه پر غصه چگونه بايد نگريست و گريست و كاري كرد؟ آقاي عباس عبدي در اين زمينه پيشنهاد قابل تاملي را مطرح كردهاند كه حقيقتا قابل بررسي از سوي بزرگان اصلاحطلب است. ايشان پيشنهاد دادهاند: «اصلاحطلبان و ساير نيروهاي خيرخواه ملت و كشور صريحا اعلام كنند كه هيچ ادعايي در جريان انتخابات 1400 نخواهند داشت و راه را بهطور كامل براي اين جريان بيمسووليت و قدرتطلب باز ميگذارند، مشروط بر اينكه از اين اقدامات تخريبي دست بردارند و اجازه دهند برجام برگردد و اقتصاد و جامعه و مردم ايران نفسي تازه كنند و از اين وضع موجود خلاص شوند.» من نميدانم ايشان در اين باره آيا با موثرين اصلاحطلب مشورت و رايزني كرده است يا خير؟ ولي واقعا ميشود روي آن كار كرد و راههاي اجرايش را به بحث وگفتوگو گذاشت. ما كه توانستهايم طي 2 سال با 6 قدرت جهاني مذاكره كنيم چرا در داخل كشور نتوانيم به يك گفتوگوي سازنده، مشخص، شفاف ومدون و نجاتبخش دست بزنيم و براي چهار سال هم كه شده بحران را از سركشور خود دور كنيم؟ اين گفتوگوها ميتواند با حضور بزرگان از هر دوجناح ضمانت اجرا داشته باشد و منافع و امنيت ملي و رفع تشنج پيرامون كشور حدود و ثغور آن را مشخص كند. اصلاحطلبان از هم اكنون رسما و صادقانه انتخابات رياستجمهوري را واگذار كنند و در قبال آن تلاش صادقانه جناح مقابل براي رفع تحريمها از راههاي ديپلماتيك وتوسط كارشناسان پذيرفته شده توسط طرفين انجام شود. آقايان بدون توهم توطئه كه برسر هر موضوعي به ذهنشان خطور ميكند روي آن كار كنند بلكه بشود از درونش بازي برد- برد را بيرون كشيد. چه ميشود اگر براي چهار سال همه دعواهاي داخلي را فقط و فقط در چارچوب منافع وامنيت ملي انجام داد و هيچ كس با هر عنوان و شعاري حق عدول از آن را نداشته باشد؟ بگذاريم كشور از خطرات حتمي عبور كند، كيان ايران حفظ شود، مردم نفسي بكشند، استراحتي بكنند، برخي از نيازهاي حياتي كشور برطرف شود، براي حادثههاي در كمين نشسته مثل سيل و زلزله و بيماريهاي همهگير زيرساختهاي مطمئن ساخته شود... بعد آنقدر وقت داريم كه بر سروكله هم بكوبيم كه از آن خسته شويم.