روايت مستقيم و غيرمستقيم همسر و دو فرزند شهيد فخريزاده
در اين ميان دو روايت جداگانه، يكي از قول همسر شهيد رضايينژاد به نقل از همسر شهيد فخريزاده و ديگري از سوي فرزندان شهيد منتشر شد.
همسر شهيد رضايينژاد با حضور در يك برنامه تلويزيوني به نقل از همسر شهيد فخريزاده گفت: اگه بتوانم امانتدار خوبي باشم روايت اينگونه بوده كه ايشان فرمودند يك صداي برخورد كه همراه با لرزش است، ميشنوند و بعد هم مثل اينكه گويا در رادياتور ماشين اشكالي ايجاد شده باشد، وقتي كه شهيد فخريزاده در خودرو را باز ميكند، متوجه ميشود كه احتمال بسيار زياد حمله تروريستي باشد. همزمان با اين صدا، 2 گلوله هم به سمت سر ايشان، از جلوي شيشه خودرو شليك ميشود و ايشان در حالي كه فرمان را در دست داشتهاند، سر خود را خم ميكند و به ايشان نميخورد و از ماشين بيرون ميآيد با اين نيت كه به ماشين محافظان برسد. گلوله اول به كتف ايشان اصابت ميكند. بعد از اين، سرتيم محافظان خودش را روي شهيد فخريزاده مياندازد و اينقدر به او شليك ميشود كه او هم كنار ميرود و 2 گلوله از بدن سرتيم رد ميشود و به بدن شهيد فخريزاده اصابت ميكند و باقي گلولهها به بدن ايشان شليك ميشود كه منجر به شهادتشان و بعد هم ماشين نيسان منفجر ميشود؛ آثار جراحات روي صورت خانم فخريزاده وجود دارد.
همچنين مهدي و حامد فخري زاده، فرزندان شهيد فخريزاده اخيرا ميهمان برنامه بدون تعارف بخش خبري 20:30 بودند كه هر كدام از نكاتي در اين عمليات پرده برداشتند.
مهدي فخريزاده در بخشي از توضيحاتش گفت: براساس آنچه شنيدهام احتمالا 4 تا 5 گلوله از فاصله بسيار نزديك به سوي شهيد فخريزاده شليك شده و به او خورده است. سرنشينان خودرو از لحظهاي كه خودرو متوقف شده بود متوجه اقدام تروريستي شدهاند. ايشان (شهيد فخريزاده) احساس كردند، خودرو آسيب ديده و بعد پياده ميشوند و متوجه ميشوند جريان اينگونه است. بعد هم كه در عكسها مشخص است ابتدا ماشين را گلولهباران كردهاند. حاج خانم هم كنار ايشان نشسته بودند و ميگويد صحنه درگيري صحراي كربلا بوده و توضيح ميدهد كه فاصله خودرويي كه منفجر شده بوده، با خودروي شهيد فخريزاده بسيار كم و احتمالا 10 متر بوده و به همين خاطر تركشهاي انفجار به بدن مادر هم اصابت كرده است. حاجخانم ميگويد كه هيچ فردي را در صحنه ترور نديده است.
حامد فخري نيز در بخش ديگر اين برنامه درباره حال و هواي حاكم بر صحنه ترور توضيح داد: اين حادثه نهتنها يك ترور، بلكه جنگ تمامعيار بود. تا آنجا كه اطلاع داريم يكي از محافظان در زمان وقوع حادثه خود را جلوي حاج آقا انداخت و به او هم تيراندازي شد، اما به لطف خدا در صحت و سلامت كامل به سر ميبرد، جزييات ديگر را جويا نشدهايم!