ساختمان دانشسراي رشت در غياب بودجه چند قدمي با تخريب كامل فاصله ندارد
سراي نمزده، آشيانه كبوتران بيخانه
نيلوفر رسولي
ميگويند ۱۲۰ سال عمر كرده است تا حالا شاهد مرگ تدريجي و شكنجهآور خود باشد، آنجا كه روزي نخستين و يكي از بهترين مراكز آموزشي رشد بود، حالا در خم يكي از كوچههاي ساغريسازان رشت، تكهتكه از سفالهايش سالهاست بر زمين ميريزد و نم تا عمق وجودش رسوب كرده است و حتي خبر خريدن آن نيز حافظ يك عمر حافظه تاريخياش نيست، نخستين دانشسراي رشت يا مدرسه رشيدي، بودجهاي براي مرمت اضطراري ندارد. حسين صمديان، فعال ميراثفرهنگي از رشت كه حالا با راه انداختن كارزار «درخواست جلوگيري از تخريب دانشسراي رشت» در جستوجوي اندك بودجهاي براي برپايي داربست و مرمت اضطراري بناست تا پيش از بارش برف، تاب و توان سقفهاي نمزده و وسيده اين دانشسرا را افزايش دهد، در گفتوگو با «اعتماد» از ضرورت تامين هزينه مرمت اين بنا ميگويد؛ از اينكه صرف خريد اين خانه توسط شهرداري دردي از بنا درمان نخواهد كرد، اينكه ممكن است پيش از عقد قرارداد ميان شهرداري رشت و وارثان، ديوار و سقفهاي اين بنا فرو بريزند. دانشسراي رشت كه حالا در آستانه برف زمستاني و فراموشي و ابراز بيپولي دستگاه متولي حفاظت و حراست از ميراث تاريخي كشور بر چارچوب پوسيده خود ميلرزد، بناي ثبت ملي است كه در تاريخ ۲ مرداد سال ۱۳۷۸ خط تاريخ را از مشروطه تا دوران معاصر حفظ كرده است.
دو تاريخ ۱۳۱۲ هجري- شمسي و ۱۲۸۷ هجري- شمسي در دو منبع مختلف به عنوان تاريخ آغاز به كار اين بنا عنوان شدهاند، صمديان با اشاره به كتاب «صد سال تربيت معلم در ايران» شكلگيري دانشسراها را از مبدا تاريخي ۱۳۱۲ هجري- شمسي و با ارجاع به كتاب «تاريخچه آموزش و پرورش گيلان»، شروع به كار اين بنا را به عنوان دبستان از مبدا تاريخي ۱۲۸۷ هجري- شمسي و در زمان سلطنت محمدعلي شاه قاجار ميداند. به گفته او، خيابان دانشسرا در محله ساغريسازان نام خود را از اين بناي آجري گرفته است، جايي كه بسياري از رشتيها خاطراتي را پشت ميزها و نيمكتهاي آن به جاي گذاشتهاند. «مدرسه رشيدي» از پهلوي اول تا اواخر پهلوي دوم به عنوان نخستين مركز تربيت معلم در گيلان فعاليت داشت و پشت آجرچينيها، دستگيرههاي برنجي و بخاريهاي بلند چدني آن، معلمان گيلاني با آموزههاي نوين آموزشي آشنا و براي آموزگاري تربيت ميشدند. پس از انقلاب، اين ساختمان دوباره به كاربري آموزشي خود بازگشت؛ مدرسه ابتدايي پسرانه. صمديان ميگويد: «تا پيش از فوت آقاي جفرودي، مالك بنا، در دهه ۸۰، اين بنا دبستاني پسرانه بود و آموزشوپرورش آن را اجاره كرده بود. اما با مرگ وارث مدرسه رشيدي، وراث از آموزش و پرورش شكايت كردند و اين شكايت نهايتا منجر به تخليه اين بنا و اتمام قرارداد با آموزش و پرورش شد.» به گفته او، دليل اصلي خروج آموزش و پرورش از اين بنا، عدم توافق وراث و آموزشوپرورش بر سر هزينه اجاره بود كه نهايتا با شكايت وراث، آموزشوپرورش مجبور به پرداخت اجارههاي عقبافتاده و تخليه بنا شد. بهرهبرداري از مدرسه رشيدي پيش از اين در اختيار اداره كل آموزش و پرورش استان گيلان بود، اما پس از مرگ آقاي جفرودي، وراث با شكايت خود بهرهبرداري آموزشوپرورش از اين بنا را سلب كردند. از اين تاريخ بود كه ديگر دانشآموزي از در اين مدرسه عبور نكرد و معلمي درون ساختمان آن تربيت نشد.
بهمن ۹۴، سقف مدرسه در دو سو بر اثر بارش برف بهطور كامل فرو ريخت و شهرداري منطقه دو رشت براي جلوگيري از آوار شدن سقف تاريخ شهر بر سر مردمانش، قسمتي از بام را براي عبور عابران خالي كرد، همان روزها بود كه خبر ميرسيد از كلاسهاي درس اين مدرسه به عنوان انبار استفاده ميشود و كنار سفيدي گچها كبوتران خانه كردهاند. خانه اين كبوتران در تصاوير منتشر شده در بالاي كمدهاي ديواري كلاسهاي درس و پشت پنجرههاي شكسته و جاي خالي درهاي كلاسها مشخص بود. مرداد ۹۸ بود كه انتشار تصاويري از سقف فرو ريخته اين بنا بر اثر باران و ديوارهاي بيدفاع آن، ميراثفرهنگي گيلان را به واكنش نشان دادن كشاند. «ولي جهاني»، معاون ميراثفرهنگي اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي استان گيلان به ايسنا گفته بود كه «سازمان ميراث فرهنگي به دنبال (تامين) اعتبارات جهت بازسازي و مرمت اين بناست.» اين اداره نميدانست كه مالكيت اين بنا با آموزش و پرورش است يا مالك شخصي دارد، جهاني گفته بود: «ولي به دليل اينكه هنوز مطمئن نيستيم كه ملك براي آموزش و پرورش است يا صاحب شخصي هنوز نتوانستهايم اقدام خاصي انجام دهيم.» اواخر سال ۹۷ بود كه ريزش سقف سمت حياط و نشست ديوار در نماي حياط تلاش اين فعال ميراثفرهنگي را براي يافتن وراث آغاز كرد. گرچه ميراثفرهنگي گيلان در سال ۹۸ اعلام كرده بود كه هنوز مالكيت اين بنا براي اين دستگاه مشخص نيست، اما صمديان ميگويد وراث كه به اخطاريههاي ميراثفرهنگي پاسخي نداده و در تلاش بودند تا مدرسه را بفروشند، در اواخر سال ۹۷ پيدا شدند، دو نفر از آنها خارج از ايران زندگي ميكردند و نهايتا يكي از اقوام 6 وارث به عنوان نماينده وراث با فعالان ميراثفرهنگي گيلان جلسه گذاشت و قرار شد اين خانه به سرمايهگذاراني كه قصد مرمت و بهرهبرداري از خانه را دارند، نشان داده شود. به گفته صمديان، زمين هزار و ۴۰۰ متري اين ملك، وضعيت محله و محدوديتهاي كاربري نميتوانست چندان بخش خصوصي را جذب خريد و سرمايهگذاري بكند. گرچه پيش از اين نيز وارثان تلاش داشتند تا اين بنا را بفروشند، اما با قرار گرفتن اين اثر در سياهه آثار ملي، ارزش ريالي زمين و بنا كم شده بود و از سوي ديگر نيز ميراثفرهنگي چندان بودجهاي براي خريد اين خانه نداشت. پاييز و زمستان ۹۸ ميراثفرهنگي گيلان با وارثان به توافق رسيد كه با همراهي سازمان ميراثفرهنگي، گردشگري و صنايعدستي، اين خانه را تملك كند، قرار بر اين بود كه ۷۰ درصد بودجه خريد خانه از تهران و ۳۰ درصد باقي از بودجه استاني تامين شود، به گفته صمديان اما آن ۳۰ درصد از سوي استانداري تامين نشد و با تورم سال ۹۹، قيمت زمين و اين ساختمان افزايش يافت و قيمت قبلي مورد توافق ديگر مورد قبول وراث نبود.
۸ ارديبهشت ماه سال جاري بود كه مديركل ميراث فرهنگي گيلان خبر خريد دانشسراي رشت را داد. «شهرود اميرانتخابي» گفته بود كه «بناي تاريخي» و «باارزش» مدرسه دانشسراي رشت در دستور كار اداره كل ميراثفرهنگي گيلان قرار گرفته و اين اداره آمادگي خود را جهت خريد اين بنا با توافق دوجانبه رسما به مالكان اعلام كرده است. مديركل ميراثفرهنگي، گردشگري و صنايعدستي گيلان در اين خبر به «مرمت اضطراري» بنا نيز اشاره كرده و گفته بود كه در صورت تخصيص بودجه، پروژه احيا و مرمت بناي دانشسراي عالي رشت به اجرا در خواهد آمد، اما چنين نشد. با وجود ادامه ريزش برخي بخشهاي سقف و ديوارهاي اين بنا در بهار و تابستان سال جاري، اداره ميراثفرهنگي گيلان در جلسات خود با وراث رسما اعلام كرد كه بودجه لازم براي خريد اين بنا را ندارد، در اين ميان آب به كفپوشهاي طبقات بالاتر رسيده بود، سقف چوبي كاملا پوسيده و سفالهاي سقف بيش از پيش در حال ريزش بودند. اينجا بود كه دغدغهداران ميراث فرهنگي گيلان تصميم گرفتند دست به دامان شوراي شهر شوند تا بتوانند با تملك اين خانه، از نابودي بخش قابل توجهي از تاريخ رشت جلوگيري كنند، امري كه روز چهارشنبه هفته گذشته در يكصد و هفتاد و دومين جلسه شوراي شهر رشت با دو فوريت مصوب شد. در اين جلسه مطرح شد كه با خريدن عمارت دانشسرا از سوي شهرداري رشت، اين بنا به يكي از سازمانهاي وابسته به شهرداري، مانند سازمان فرهنگي واگذار شود.
گرچه در اين جلسه نيز به جاي خالي مسووليتپذيري ميراثفرهنگي استان گيلان براي مرمت يكي از آثار تاريخي استان اشاره شده بود، اما خريد خانه با توجه به روند قابل ملاحظه زمانبر آن تنها خواسته اين فعالان نبود، «مرمت اضطراري» بنا نخستين و اصليترين خواسته آنها بود، صمديان ميگويد: «استحكام بنا حالا ناچيز است، ما خواستار مرمت استحفاظي هستيم و براي اين كار نياز به حلب و داربست است كه با توجه به بررسي برخي مرمتگران حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ ميليون تومان بودجه ميخواهد، ميراثفرهنگي به ما خبر داده است كه اين بودجه را فعلا ندارد و بايد منتظر بودجه ۱۴۰۰ باشد، منتها برف سنگيني براي زمستان امسال پيشبيني شده است و اگر بنا تا شروع زمستان مرمت نشود، احتمال ريزش كامل سقف و وارد شدن آسيبهاي جدي به بنا پيشبيني ميشود.» درخواست تامين بودجه و مسووليتپذيري براي مرمت اضطراري و حفاظتي اين بنا به تهران نيز رسيده است، اما محدوديتهاي مالي همچنان راهي را براي اطمينان از نصب داربست و كشيدن حلبهاي محافظتي ايجاد نميكند، به همين دليل، اين فعال ميراثفرهنگي در وبسايت «كارزار» با راه انداختن كارزار «درخواست جلوگيري از تخريب دانشسراي رشت» خطاب به علياصغر مونسان، وزير ميراثفرهنگي، گردشگري و صنايعدستي، محمدباقر نوبخت، رييس سازمان برنامه و بودجه، ارسلان زارع، استاندار گيلان و نمايندگان مردم رشت در مجلس شوراي اسلامي خواستار تامين مالي حفاظت از اين بنا شده است. اين كارزار تا زمان تنظيم اين گزارش به امضاي بيش از سه هزار نفر رسيده است.
لمبههاي چوبي تبله كرده سقف، راهي شدن آب ميان ساختار و تيرهاي چوبي كه در ميان رطوبت باد كرده و پوسيدهاند، نفوذ ريشه گياهان و علفها و خزهها بر عمق ديوار و پي لرزان، جدارهاي خارجي ضعيف و جدارهاي داخلي خطرناك حالا يكي از معدود بناهاي باقيمانده از تاريخ دانشسراها در ايران است. صمديان با اشاره به وضعيت ناخوش سلامت بنا ميگويد كه در سال ۸۲ يكي از ورثهها سقف غربي بنا را تعمير كرد و دوباره رطوبت به سقف زد، سال ۹۵ دوباره اين بخش مرمت جزيي به خود ديد اما باز هم اين مرمتها نتواستند از نفوذ رطوبت به سفال و تيرهاي چوبي جلوگيري كنند، گرچه اين دو مرمت جزو معدود مرمتهايي بودند كه اين بنا طي ساليان گذشته به خود ديد. آقاي صياد كه خود نيز روزي دانشآموز اين ساختمان بود و حالا در همسايگي آن زندگي ميكند، تنها كسي است كه به گفته اين فعال ميراثفرهنگي به بنا سر ميزند، خرده سفالهاي ريخته از سقف را از زمين و حياط جمعآوري ميكند، زير نشتيها و سوراخهاي سقف و ديوار ظرفي براي جمعكردن آب ميگذارد و نگران خم ترسناك ديوارهايي است كه زير سايه تهديدگر برف زمستاني چندان جاني براي مقاومت در برابر ابر و باد و باران ندارند. جز اين رسيدگيهاي اندك و جزيي، به گفته صمديان با گذشت بيش از ۲۰ سال از ثبت ملي اين بنا، به نظر نميرسد كه مرمت دانشسراي رشت در اولويت برنامه اداره كل ميراثفرهنگي استان گيلان بوده باشد و حالا كه بودجهاي حتي براي مرمت اضطراري اين بنا و جلوگيري از فرو ريختن آن به چشم نميخورد، حالا كه شهرداري براي خريد اين خانه و نجات آن آستين بالا زده است، اين پرسش پيش ميآيد كه حفاظت و حراست از داشتهها و ذخاير فرهنگي كشور وظيفه كدام دستگاه است كه چنين اين امر را به باد فراموشي سپرده است؟ تماسهاي «اعتماد» براي پيگيري اين پرسش از اداره ميراثفرهنگي استان گيلان بيپاسخ ماند. سراي نمزده و آشيانه كبوتران بيخانه، مدرسهاي در انتظار فروپاشي و تخريب حالا يكي از ميراث ثبت ملي كشور است، ميراثي ۱۲۰ ساله در آستانه آوار برف زمستاني.