زيستبومهاي روستايي
درواقع از تلاقي و همپوشاني مباني و رويكردهاي «معيشت پايدار» و «مديريت اكوسيستم» به لحاظ نظري شكلگيري مدل اكوويليج به عنوان الگوي برنامهريزي براي زيست پايدار حاصل ميشود. معيشت پايدار، مبتني بر توانمندسازي پايين به بالا و همكاري متقابل و اثربخش جوامع محلي با يكديگر و با طبيعت است. مديريت اكوسيستم نيز بر نقش سيستمهاي طبيعي به عنوان بستر سكونتگاههاي انساني تاكيد داشته و حفاظت و احياي اكوسيستم را خط مشي اساسي در طراحي و توسعه جامعه ميداند. يكي از اهداف برنامهريزي زيستبوم روستا، ترميم ساختارهاي مخرب و آشفته فضايي- اكولوژيكي براساس محيط طبيعي به منظور توسعه پايدار و تاحدي متوازن روستاهاست. زماني اين زيستبومها كاركرد واقعي خود را عرضه خواهند نمود كه راهبردهايي نظير توانافزايي جوامع محلي، تقويت سرمايههاي پنجگانه معيشتي سازگار با سكونتگاهها، ايجاد الزامات قانوني طراحي اكولوژيك، توسعه سيستمهاي كشاورزي حمايتشده اجتماعي و حفاظتي، مديريت مشاركتي و فرهنگسازي به مثابه اولين اقدام براي توسعه الگوهاي زيستبوم سازگار و تابآور مورد توجه قرار گيرد. در واقع با ايجاد و توسعه اكوويليجها، ضمن رعايت اصول حفاظت از منابع طبيعي و محيط زيست منطقه، حيات اجتماعي و اقتصادي روستاييان را ميتوان با تقويت رستههاي كشاورزي، صنعت، خدمات و گردشگري به تناسب ظرفيتهاي بومي و محلي، بدون هيچ گونه تخريبي در محيط زيست منتفع نمود. لازم به ذكر است كه حمايت و شكوفايي مناطق مستعد زيستبوم پايدار، جنبه صرفا اقتصادي نداشته و اهداف و ابعاد ديگر توسعه را بهطور افقي و موازي با چيرگي و پررنگي بعد زيستمحيطي پوشش ميدهد. در اين راستا به منظور تقويت پايداري سيستمهاي روستايي و ارتقاي كيفيت زندگي در سكونتگاههاي مذكور، بذل توجه ويژه به توسعه و حمايت مالي و نهادي از بومروستاها با رويكرد مشاركتي در مناطق مستعد و داراي قابليت و ظرفيتهاي خاص، در قالب طرحي ذيل برنامه توسعه پنجساله هفتم كشور ميتواند بستر آباداني و پيشرفت مضاعف روستاهاي هدف را تسريع نمايد و الگويي براي ساير روستاها كشور شود.