سيد ميلاد علوي
حسن روحاني در جريان آخرين نشست خبري خود، بار ديگر مخالفت تمامعيار خود را با قانون «اقدام راهبردي براي لغو تحريمها» اعلام كرد ولي در عين حال تن به بيقانوني نداد و از اجراي اين قانون با تهيه آييننامه اجرايي خبر داد؛ آييننامهاي كه از قرار معلوم براساس تفسير دولت از «عنوان» اين قانون تدوين خواهد شد تا موجبات لغو تحريمها را فراهم آورد نه بقايش را. همين مساله ازجمله مواردي است كه ميتواند آتش اختلافات «پاستور» و «بهارستان» را بار ديگر شعلهور كند. اختلافاتي كه پايداريها اگر در ايجادش نقشي اساسي نداشته باشند، قطعا بيتقصير هم نبودهاند. محمدتقي نقدعلي، يكي از اعضاي جبهه پايداري مجلس است. نام او بارها در طرحهاي مربوط به استيضاح حسن روحاني و وزراي دولت دوازدهم به چشم خورده؛ از اينرو اگرچه تا همين چندي پيش چندان شناختهشده نبود اما حالا ديگر چهرهاي چندان گمنام بهشمار نميرود. نقدعلي در جريان گفتوگوي خود با «اعتماد» درست به همان ميزان كه تلاش ميكند روحاني را در جايگاه احمدينژاد نشانده و او را متهم به استنكاف از قانون كند، مخالفتش را با قاليباف و حضور احتمالياش در انتخابات 1400 نمايش ميدهد تا نزديكي به چون و چراي پايداريها به سعيد جليلي اثبات شود و جالب آنكه استدلالهاي پايداريها و جليلي نيز شباهتهاي قابلتوجهي به يكديگر دارد؛ چنانكه نقدعلي نيز سكوت رهبري را تاييد طرح خود و ساير اصولگرايان حاضر در پارلمان يازدهم ميداند.
آقاي نقدعلي! مجلس يازدهم در شرايطي تشكيل شد كه مشكلات بسياري در ايران وجود داشت، اما آنچه در مجلس بيشتر جلب توجه كرد، جدالهاي سياسي با دولت بود، بهطوري كه صداي انتقاد اصولگرايان را نيز درآورد. به نظرتان تداوم اين شرايط، صحيح است؟
اين ايدهاي كاملا غلط است. مجلس يازدهم از ابتداي روي كار آمدن خود و از باي بسمالله تاكنون، با تشكيل كميسيونهاي تخصصي خود، پيگير مشكلات مردم شده است. كافي است به نزديك 500 طرحي كه نمايندگان مجلس در كارتابل هيات رييسه قوه مقننه گذاشتهاند، نگاه كنيد. اكثر قريب به اتفاق اين طرحها درباره مسائل اقتصادي، حل مشكلات و نابسامانيهاي مديريتي، اصلاح ساختارهاي اداري و همين مشكلات اساسي است كه امروز مردم با آن درگير هستند. تذكرات و سوالات نمايندگان از وزرا را نيز كه بررسي كنيد، درخواهيد يافت كه 95 درصد سوالات نمايندگان به مسائل و موضوعات اقتصادي، اجتماعي و مشكلات مردم اختصاص دارد و تنها حدود 5 درصد آنها سياسي است. طرحهاي مصوب نمايندگان نيز بيتوجهي مجلس به مسائل اقتصادي را تكذيب ميكند. تصويب طرحهايي چون اختصاص قير رايگان، خريد تضميني گندم و همين طرح پرداخت يارانه براي خريد كالاهاي اساسي، همه و همه طرحهايي اقتصادي است. بدين ترتيب ميتوان گفت كه عمده فعاليتهاي مجلس درباره مسائل و موضوعاتي است كه مردم واقعا با آن دست به گريبان هستند. در كميسيون كشاورزي نيز ما بارها و بارها موضوعاتي چون افزايش قيمت نهادههاي دامي را پيگيري كردهايم.
شما از طرح پرداخت يارانه براي تامين كالاهاي اساسي به عنوان افتخارات اقتصادي مجلس نام برديد، در حالي كه همين طرح هم به جدالي سياسي بين دولت و مجلس تبديل شد.
درباره چنين مسائلي بايد آن روي سكه را مورد توجه قرار دهيد. دولت زماني كه نمايندگان مشغول بررسي طرح بودند، اعلام كرد كه منابع لازم براي پرداخت اين مبالغ به مردم را ندارد اما پس از چندي، خود قانوني را تصويب كرد كه بر اساس آن مبالغي به مردم پرداخت ميشد.
مصوبه دولت براي 4 ماه بود اما مصوبه مجلس مادامالعمر است و طبيعتا نيازمند پيشبيني منابعي مشخص و پايدار.
خير! مصوبه مجلس دايمي نبود. در طرح نكتهاي ذكر نشده اما ما پيشبيني 6 ماه باقيمانده تا پايان سال جاري را در طرح انجام داديم و تصميم داشتيم پس از آن، در قانون بودجه 1400 منابعي را براي اين مساله در نظر بگيريم؛ بنابراين به صراحت اعلام ميكنم طرحي كه دولت اجرا كرد، نعل به نعل همان طرحي است كه ما در مجلس تهيه كرده بوديم، لذا اگر امروز افكار عمومي شاهد تقابلي ميان قواي مجريه و مقننه هستند، بدانند كه اين تقابل از سوي دولت است، نه از سوي مجلس!
تحليل شما از چرايي اين تقابل چيست؟
پاسخ دقيق را بايد از دولت خواست اما تحليل من آن است كه بدگماني و سوءظن دولت نسبت به برخي عملكردهاي مجلس دليل اين تقابل است. به عنوان نمونه نوع واكنش دولت را به طرح اقدام راهبردي براي لغو تحريمها كه از سوي مجلس تصويب شد، در نظر بگيريد. طرحي كه ما تصويب كرديم همان است كه در متن توافق هستهاي برجام ذكر شده است. ما راه اشتباهي را رفتهايم در اين مدت. بر اساس ماده 36 برجام، زماني كه ما بدعهدي طرف مقابل و عدم وفاي به تعهداتشان را ديديم، بايد اقداماتمان را متوقف ميكرديم و اصطلاحا مقابله به مثل ميكرديم. اين اقدام را انجام ندادند و حالا كه مجلس آمده و خواستار مقابله به مثل شده، ناراحت شدهاند؛ چراكه ميدانند بايد به مردم پاسخگو باشند. بايد به مردم پاسخ دهند كه چرا وقتي از طرف مقابل بدعهدي ديدند، مقابله به مثل نكردند. آنان ميدانند اگر مطابق اين قانون عمل كنند، بايد پا روي اقدامات گذشته خود بگذارند؛ بنابراين مسير غلط ديگري را امروز انتخاب كردهاند و ميخواهند تا هر جا كه ميشود، آن را ادامه دهند.
شما تصميمگيري درباره تداوم حضور ايران در برجام را به حوزه اختيارات دولت تقليل ميدهيد؛ در حالي كه اگر مجموعه نظام جمهوري اسلامي نميخواست، دولت نميتوانست در برجام باقي بماند. غير از اين است؟
ميخواهم بگويم كه ماندن در برجام تصميم كلي نظام بوده ولي بايد اين مساله را نيز در نظر داشت كه براي شكل نگرفتن يك تصميم جمعي، كافي است يكي از اعضا اصطلاحا ساز ناكوك بزند و حاضر به همراهي نشود. در قصه مقابله دقيقا همين اتفاق افتاد. دولت ساز ناكوك زد و همين ساز ناكوك سبب شد تا تصميم جمعي لازم براي مقابله با بدعهدي طرف مقابل در توافق هستهاي شكل نگيرد. اما امروز كه مجلس نيز همراه است و خواستار مقابله به مثل شده، شاهد همراهي شوراي عالي امنيت ملي و شوراي نگهبان هم هستيم. همين مساله نشانگر آن است كه در ماجراي اقدام متقابل در برجام، اين دولت بود كه نگذاشت اين اتفاق رخ دهد. ما معتقديم كه شخص آقاي حسن روحاني، شخص آقاي محمدجواد ظريف با موضوع مقابله به مثل در ماجراي برجام ساز ناكوك زدند و همين مساله باعث شد تا نهتنها بدعهدي طرف مقابل ادامه پيدا كند، بلكه منويات مقام معظم رهبري نيز بر زمين بماند. امروز كه مجلس با استفاده از اختيارات خود به وسط ميدان آمد، جلوي جلو، شوراي عالي امنيت ملي با مجلس توافق كرد و سپس طي بيانيهاي نيز اين مساله را تاييد كرد. شوراي نگهبان نيز اين مساله را تاييد كرد. مقام معظم رهبري نيز با سكوت معنادار خود طرح مجلس را تاييد كردند. همه اينها نشانگر آن است كه عامل تمام اين ماجراها، كسي نبوده جز دولت آقاي روحاني.
اگر دولت توان به قول شما ساز ناكوك زدن را داشت، چرا اينبار هم چنين نكرد تا مقابل طرح مجلس بايستد؟
آن زمان مجلس همراه دولت بود، امروز مجلس همراه دولت نيست. آن زمان اكثر نمايندگان مجلس، وكيلالدوله بودند ولي امروز به فضل خدا اكثر نمايندگان وكيلالمله هستند. كما اينكه در جريان اين طرح اين اتفاق افتاد و حتي اصلاحطلبان مجلس هم كه تعدادشان قابل توجه است، به اين طرح راي دادند؛ بهطوري كه اين طرح فقط 2 مخالف در مجلس داشت.
سوال ديگرم اين است كه شما چطور سكوت رهبري را به معناي تاييد اين طرح دانستيد؟
رهبري اگر مخالف بودند، بيان ميكردند. امروز ما شاهد همراهي نهادهاي قانوني چون شوراي نگهبان و دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي با اين طرح بوديم، چراكه همه ميدانند شروط رهبري درباره برجام بر زمين ماند؛ بنابراين سكوت رهبري و تاييد نهادهاي قانوني نشانگر آن است كه طرح نمايندگان مجلس درباره برجام را مطابق و همسو با مصالح نظام جمهوري اسلامي ميدانند.
شما از همراهي دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي ميگوييد و معتقديد چون طرح به سود مجلس بود، اين اتفاق رخ داد. طرح توقف افزايش قيمت بنزين -كه اتفاقا اصولگرايان مجلس دهم هم حامياش بودند- به نفع مردم بود. چه شد كه شوراي عالي امنيت ملي با شما همراهي كرد ولي با مجلس دهم خير؟!
اين اولين موردي است كه شوراي عالي امنيت با مجلس يازدهم همراهي كرده كه آن هم مشخص نيست، ادامه پيدا كند يا خير؛ بنابراين اين يك مورد را نبايد به حساب همراهي شوراي عالي امنيت ملي با مجلس گذاشت و گفت اين شورا با مجلس دهم همراهي نميكرد ولي با مجلس يازدهم همراهي ميكند. بايد منتظر آينده ماند و ديد چه خواهد شد. ممكن است در آينده طرحهاي ديگري بيايد كه اين شورا مصلحت نداند و حاضر به همراهي با مجلس نشود.
اگر روزي شوراي عالي امنيت ملي مخالفت كند، مجلس مقاومت خواهد كرد؟
قطعا مقاومت خواهيم كرد. البته بستگي به طرح و موضوع مورد بررسي هم دارد و نميتوان حكم كلي صادر كرد.
با وجود تمام اين مسائل، قبول داريد نوع رفتارهاي امروز مجلس با دولت يادآور دولت احمدينژاد است؟
بله، ولي منتها بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه امروز آن فردي كه رفتاري چون رييسجمهوري سابق انجام ميدهد، آقاي حسن روحاني است. امروز شما همين رفتار دولت آقاي روحاني را با مجلس درباره قانون بودجه در نظر بگيريد. تريبون به دستم نيامد، وگرنه در مجلس ميگفتم كه وقتي دولت اينقدر مشغله دارد، لازم نبود آقاي اميري را تا مجلس بفرستد؛ قانون بودجه را تحويل پيك موتوري ميكرد تا به دست نمايندگان برساند! آقاي روحاني نميخواهد در مجلس حاضر شود. براي دفاع از وزيرش نيز معاون خود را ميفرستد؛ حال آنكه اگر آقاي روحاني در مجلس حضور پيدا ميكرد و با صدق نيت مشكلات و مصائب دولت را شرح ميداد، همه ما نمايندگان خالصانه از او حمايت ميكرديم. كمااينكه امروز نيز نمايندگان حامي دولت هستند تا دولت بتواند براي حل و فصل مشكلات اقدام قابل قبولي انجام دهد. ما جلسات متعددي با وزرا در مجلس برگزار ميكنيم كه در تمام آنها به دنبال حل مشكلات مردم هستيم ولي متاسفانه گاهي شاهد لجبازي هستيم. مثلا ما در كميسيون كشاورزي موجبات توافق ميان وزارت صمت و وزارت جهاد كشاورزي براي حل مشكل بازار را فراهم آورديم ولي زماني كه اين توافق را نزد آقاي روحاني ميبرند، او اين توافقنامه را وتو كرده و با آن مخالفت ميكند! حرفم اين است كه حتي زماني كه ما با وزراي دولت به تصميم مشترك ميرسيم نيز شخص آقاي روحاني به مساله ورود كرده و تصميمي را كه به سود مردم است، برهم ميزند.
شما از لجبازي ميان دولت و مجلس ميگوييد، به نظرتان نوع مواجهه مجلس با دولت بهويژه شخص آقاي قاليباف به عنوان رقيب انتخاباتي آقاي روحاني در دو انتخابات 92 و 96 تا چه ميزان در شكلگيري اين اوضاع تاثيرگذار بوده است؟
اتفاقا من با شما مخالف هستم. يكي از انتقادات بسيار جدي امروز ما به رييس مجلس، مماشات و مراعات بيش از حد آقاي قاليباف است. به عنوان نمونه تعداد قابل توجهي از نمايندگان با اصرار و با تاكيد طرح استيضاح آقاي روحاني را تهيه كردند ولي آقاي قاليباف به عنوان رييس مجلس با استناد به موضوعاتي چون فحواي كلام مقام معظم رهبري و مصلحت كشور، حرارت مجلس را فرو نشاند و فضا را از استيضاح و بررسي عدم كفايت سياسي آقاي روحاني در مجلس به فضاي همراهي با دولت تبديل كرد. حرف من آن است كه نه تنها آقاي قاليباف به عنوان رقيب انتخاباتي حسن روحاني عمل نكرد، بلكه به حمايت از رييسجمهوري و دولت پرداخت ولي با وجود انتقادات نمايندگان، براي آنكه متهم نشود به عدم رعايت مصالح كشور، اين كار را انجام داد.
شما ميگوييد رييس مجلس براي مصالح كشور طرح استيضاح رييسجمهوري را بررسي نكرد. سوالم آن است كه وقتي هم فحواي كلام رهبري در مخالفت با استيضاح است و هم به مصلحت كشور نيست، شما چرا حداقل دو مرتبه طرح استيضاح را پيگيري كرديد؟
ما معتقد هستيم كه نهي صريحي از رهبري براي عدم استيضاح رييسجمهوري نشنيدهايم. نهي صريحي به ما نرسيده است. ما همچنان و با وجود تغيير فضاي مجلس، پاي امضاهاي خود براي استيضاح آقاي روحاني هستيم.
وقتي رهبري گفتند دولتها بايد تا پايان به كار خود ادامه دهند، نهي صريح استيضاح نيست؟
پايان بر دو قسم است. يك موضع پايان كار، همان پايان معمولي ذكر شده در قانون است، يك پايان، پاياني است كه مجلس آن را تعيين ميكند. هر دو اين اتفاقات را ميتوان پايان در نظر گرفت. من تحصيلكرده رشته حقوق هستم و عرض ميكنم اينها، تفسير حرف رهبري نيست، بلكه واقعيت موجود است. يك زماني پايان كار، همان پايان مهلت 4 يا 8 ساله رياستجمهوري است، يك وقت پايان كار، زماني است كه مجلس آن را تصويب ميكند؛ از اينرو اعتقاد ما آن است كه رهبري صراحتا استيضاح رييسجمهوري را نهي نكردهاند.
شما تحصيلكرده حقوق هستيد ولي در كميسيون حقوقي حاضر نشديد. آن هم در شرايطي كه اين كميسيون با توجه به عدم حد نصاب خود، ماهها بلاتكليف بود.
ميدانيد كه تحصيلكردگان رشته حقوق ميتوانند در تمام كميسيونها حاضر شوند. با اين حال در حوزه انتخابيه بنده، مشكل كشاورزي جزو مشكلات اصلي است و شخصا نيز اعتقاد دارم كه اگر مشكل كشاورزي حل شود، مشكل اقتصاد ما حل خواهد شد.
آقاي نقدعلي شما ميدانيد در هر دوره انتخابات رياستجمهوري حمايت نمايندگان از كانديداها تاثير قابل توجهي در نتايج دارد. اگر در 1400 آقاي قاليباف كانديدا شود، واكنش مجلس چطور خواهد بود؟
من اينطور به شما پاسخ ميدهم كه ما نگاهمان در انتخابات، مصلحت جبهه ارزشي و حزبالله است. هر گزينهاي كه در جريان سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري مورد حمايت جبهه حزبالله قرار گرفت، همه ما نمايندگان عضو جبهه ارزشي و حزبالله با تمام توان از او براي پيروزي در انتخابات رياستجمهوري 1400 حمايت خواهيم كرد.
جبهه حزبالله چه كساني را شامل ميشود؟
افرادي عضو جبهه ارزشي و حزبالله محسوب ميشوند كه به مبناي ارزشي انقلاب اسلامي مثل استكبارستيزي، واداده نبودن مقابل اجانب پايبند باشند. اينجا لازم است به صراحت اعلام كنم كه ما اصلاحطلبان را انسانها يا جبههاي استكبارستيز نميدانيم؛ از اينرو آنان نميتوانند عضو جبهه ارزشي و حزبالله باشند، به عبارت ديگر كساني كه استكبارستيز و اصولگرا باشند، عضو اين جبهه خواهند بود.
علي لاريجاني عضو اين جبهه خواهد بود؟
خير!
آقايان جليلي و قاليباف چطور؟
آقاي جليلي قطعا. آقاي قاليباف هم بله!
اين يعني اگر آقاي قاليباف كانديداي رياستجمهوري شود از او حمايت خواهيد كرد؟
خير، نه موافق كانديداتوري ايشان هستم و نه حمايت خواهم كرد. البته بايد اين را بگويم كه صحبت جمعي هم بين نمايندگان درباره كانديداتوري آقاي قاليباف صورت نگرفته است. ممكن است بين خودشان و به صورت گعدهاي، حرفهايي زده باشند ولي اينكه بگوييم گفتماني دربارهاش صورت گرفته، اينطور نيست.
اگر امروز افكار عمومي شاهد تقابلي ميان قواي مجريه و مقننه هستند، بدانند كه اين تقابل از سوي دولت است، نه از سوي مجلس!
شخص آقاي حسن روحاني و شخص آقاي محمدجواد ظريف با موضوع مقابله به مثل در ماجراي برجام ساز ناكوك زدند و همين مساله باعث شد تا نهتنها بدعهدي طرف مقابل ادامه پيدا كند، بلكه منويات مقام معظم رهبري نيز بر زمين بماند.
امروز كه مجلس با استفاده از اختيارات خود به ميدان آمد، پيشاپيش شوراي عالي امنيت ملي با مجلس توافق و سپس طي بيانيهاي نيز اين مساله را تاييد كرد. شوراي نگهبان نيز اين مساله را تاييد كرد. مقام معظم رهبري نيز با سكوت معنادار خود طرح مجلس را تاييد كردند.
آن زمان اكثر نمايندگان مجلس، وكيلالدوله بودند ولي امروز به فضل خدا اكثر نمايندگان وكيلالمله هستند .
تريبون به دستم نيامد، وگرنه در مجلس ميگفتم كه وقتي دولت اينقدر مشغله دارد، لازم نبود آقاي اميري را تا مجلس بفرستد؛ قانون بودجه را تحويل پيك موتوري ميكرد تا به دست نمايندگان برساند!
حتي زماني كه ما با وزراي دولت به تصميم مشترك ميرسيم نيز شخص آقاي روحاني به مساله ورود كرده و تصميمي را كه به سود مردم است، برهم ميزند.
از انتقادات بسيار جدي امروز به رييس مجلس، مماشات و مراعات بيش از حد آقاي قاليباف است. به عنوان نمونه تعداد قابل توجهي از نمايندگان با اصرار و با تاكيد طرح استيضاح آقاي روحاني را تهيه كردند ولي آقاي قاليباف با استناد به موضوعاتي چون فحواي كلام مقام معظم رهبري و مصلحت كشور، حرارت مجلس را فرو نشاند و فضا را از استيضاح و بررسي عدم كفايت سياسي آقاي روحاني در مجلس به فضاي همراهي با دولت تبديل كرد.
ما معتقد هستيم كه نهي صريحي از رهبري براي عدم استيضاح رييسجمهوري نشنيدهايم.
پايان بر دو قسم است. يك زماني پايان كار، همان پايان مهلت 4 يا 8 ساله رياستجمهوري است، يك وقت پايان كار، زماني است كه مجلس آن را تصويب ميكند.
نگاهمان در انتخابات، مصلحت جبهه ارزشي و حزبالله است.
لاريجاني عضو جبهه ارزشي و حزبالله نيست، جليلي قطعا هست، قاليباف هم بله!