كسي كه تجربه زندگي در خوابگاه دانشجويي را داشته باشد، ميداند كه (بهخصوص در دانشگاههاي دولتي) پيدا كردن ذرهاي حريم شخصي و خلوت به روياي دور از دسترسي ميماند. تعداد بالاي دانشجويان خواهان اسكان در خوابگاه (بهخصوص در تهران) و امكانات اغلب قديمي و محدود دانشگاهها نتيجهاش ظهور اتاقهايي بوده كه وقتي درش را باز كني دستكم چهار تا شش كله به سويت برميگردند. اينها دانشجوياني هستند كه توانستهاند از سد كنكور بگذرند، از خانه و خانوادهشان فاصله بگيرند تا در ميان ناتواني بخشهاي رفاهي دانشگاه، در اتاقها و سوييتها روي هم تلنبار شوند و در همان وضعيت درس بخوانند و زندگي كنند. رسيدن به همين يك تخت هم خودش حكايتي است كه هر سال پيچيدهتر شده تا جايي كه ظهور خوابگاههاي موسوم به خودگردان قرار شد، آنچه دانشگاه نميتواند برعهده بگيرد را جبران كند؛ با هزينهاي دستكم دو برابري و امكانات حداقلي. با شيوع كرونا ديگر تمام اينها دود شدند و به هوا رفتند. دانشگاهها به دانشجويان اولتيماتوم دادند، اتاقها خالي شد و هزاران دانشجو از شهر دانشگاهيشان به شهر محل زندگي خانوادهشان بازگشتند. برخي به هزار شرط و شروط در خوابگاه ماندند، برخي خانه گرفتند، بعضيها هم به پانسيونهاي خصوصي نقل مكان كردند. ماهها پس از تعطيلي خوابگاهها، روايت سه دانشجوي خوابگاهي از زندگي دانشجويي بعد از كرونا را ميخوانيد.
زهرا، دانشجوي كارشناسي رشته مهندسي صنايع دانشگاه الزهرا يكي از دانشجوياني است كه آخرين خاطره ماندنش در خوابگاه به بهمن ماه سال قبل باز ميگردد. دانشگاه به محض تاييد رسمي شيوع كرونا در كشور خوابگاه را تعطيل كرد و اين تعطيلي تا خرداد ماه ادامه پيدا كرد: «وسايل من در خوابگاه مانده بود و تا خرداد خوابگاه را بسته نگه داشتند. دانشگاه آن زمان گفت كه يك هفته خوابگاه را ميبنديم و من هم صرفا دو تا كتاب برداشتم به اين هوا كه هفته بعد برميگردم. بعد يهو مشخص شد كه قرار است خوابگاه بسته بماند. همه لباسهايم آنجا بود، يكسري از كتابها هم همينطور. برخي بچهها وسايل ضروريتري مثل لپتاپشان را در خوابگاه گذاشته بودند.» يعني هيچ زماني به شما داده نشد كه براي برداشتن وسايل برگرديد؟ «دانشگاه اعلاميهاي داد كه وسايلي مثل لپتاپ و كتاب و موبايل اگر داريد ميتوانيد به ما ايميل بزنيد تا برايتان ارسال كنيم. سه تا نماينده در آنجا حضور داشتند كه اين كار را انجام دهند البته منوط به اينكه وسايل بچهها در كمدي نباشد كه درش قفل شده باشد. تنها به آن وسايلي كه ميشد دسترسي داشت و مسووليت همه چيز هم با خودت بود.»
از زماني كه زندگي خوابگاهي دانشجويان زيرورو شد و همه روانه شهرهايشان شدند، تحصيل به صورت آنلاين ادامه داشته اما نفس مجبور به ترك شهر شدن زماني كه زندگي روزمره يك دانشجوي ساكن شهري غير از محل تولد و زندگياش اينگونه تغيير ميكند چه دردسرهايي ممكن است ايجاد شود؟ او به صورت خاص در مورد زندگي دانشجويي در تهران ميگويد: «عموما دانشجوياني كه ميآيند و در دانشگاههاي تهران درس ميخوانند، تعداد زياديشان ساكن تهران باقي ميمانند. من البته در مورد دور و بريهاي خودم اين را ميگويم. تعدادي از آنها كار پيدا ميكنند يا با شخصي آشنا ميشوند و براي ازدواج ميمانند. خيلي از كساني كه در تهران كار پيدا كرده بودند به دردسر افتادند و شرايط كرونا هم همه چيز را برايشان سختتر كرد. تعداد زيادي از اطرافيان من جمع شده و مجبور شدند با هم خانه بگيرند، ترجيح دادند خانه بگيرند اما برنگردند به شهرشان.» خود او يكي از كساني است كه ميخواست تهران بماند. براي او البته راهكار ديگري وجود داشت: «خانوادهام آمدند تهران و من مجبور نشدم برگردم.» كلاسها كامل آنلاين برگزار ميشود. تنها استثنايي كه در دانشگاه الزهرا مانند بسياري از دانشگاههاي ديگر وجود دارد اين است كه دانشجويان دكترا و آن دسته از دانشجويان ارشد كه مشغول كار روي تز و پاياننامهشان هستند، ميتوانند با كسب مجوز در خوابگاه بمانند. اينگونه با كم شدن تعداد ساكنان خوابگاه ميشود هر يك از اين دانشجويان را ساكن يك اتاق كرد؛ حالتي كه تا پيش از اين در خوابگاههاي دانشجويي شبيه به معجزه بود: «البته وقتي اوضاع كرونا خيلي حاد شد آنها هم مجبور شدند خوابگاه را ترك كنند.» در حال حاضر او هم مانند ساير دانشجويان دانشگاهش هيچ چشماندازي نسبت به آينده و ترمهاي بعد ندارد. تاكنون دانشگاه هيچ توضيحي در مورد ترمهاي بعد يا سناريوهاي احتمالي پيشرو نداده: «فقط تابستان همه دانشجويان خوابگاهي را از سراسر كشور كشيدند تهران كه وسايلشان را تخليه كنند. خيلي از خانوادهها اصلا مخالفت كردند كه فرزندشان فقط براي برداشتن وسايل در اين شرايط كرونا راهي تهران شود.
ميدانم در پليتكنيك (اميركبير) بچهها را تهديد كرده بودند كه اگر نياييد اجاره تابستان را ازتان ميگيريم. در دانشگاه الزهرا گفتند اگر نياييد خودمان تخليه ميكنيم و اگر خراب هم شود مسووليتي نداريم.» تنها چيزي كه دانشگاه به آنها گفته همان تابستان بود كه موقع تخليه وسايل به آنها گفتند هرچه وسيله ضروري داريد ببريد چون معلوم نيست خوابگاه كي باز شود.
يكي از دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي، از همان معدود دانشجويان تحصيلات تكميلي كه در حال حاضر ساكن خوابگاه هستند به «اعتماد» ميگويد كه ادامه سكونت در خوابگاه در حال حاضر گذشتن از هفت خوان رستم است: «خيلي سخت خوابگاه ميدهند، حتي كساني كه ارشد هستند و ترم آخر هستند مگر اينكه پروپوزالشان تصويب شده باشد. در آن صورت هم تنها براي 20 روز و براي پيگيري كارهاي پاياننامهشان ميتوانند بمانند و بعد اگر خواستند تمديد كنند دوباره بايد نامه بگيرند. غير از اين باشد بايد تخليه كنند تا جا براي ديگران باز شود.» چه شد كه تصميم گرفتيد همچنان در اين شرايط در خوابگاه بمانيد؟ «به خاطر شرايط كاريام.» در حال حاضر با اين سختگيريها ميگويد كه ماندن در خوابگاه به نظرش خطري ندارد چون حفظ فاصله با ديگران ممكن و البته دستوري است: «در خوابگاه هر اتاق را به يك نفر دادهاند و مثلا اتاقهاي بزرگ شش، هفت نفره را به دو نفر. تجمع در اتاقها را تذكر ميدهند و كسي نبايد به اتاق ديگران برود. يعني پروتكلها رعايت ميشود.»
براي همين او هم غير از رفت و آمد بيرون در خوابگاه زياد كسي را نميبيند و بيشتر در همان اتاق ميماند: «قبلا نظافت سوييتها وظيفه خود دانشجويان بود اما الان خود خدمه اين كار را ميكنند.» از بعد شيوع كرونا خدمه خوابگاه قرار است مطمئن شوند كه كار شستشو و ضدعفوني و نظافت مرتب انجام ميشود. به نظرش حاد شدن شرايط كرونا سبب شد كه خود كساني كه او ميشناسد به خانه برگردند و بابت از دست دادن خوابگاه چندان نارضايتي نداشند. با اين حال آنهايي كه در اين مدت مشغول به كار شده بودند مجبور شدند ساكن پانسيونهاي خصوصي شوند.
از رمق افتادن شوراهاي صنفي
يوسف، دانشجوي دانشگاه لرستان از زمان شروع كرونا دوباره به خوزستان و محل زندگياش بازگشته است. از اسفند ماه سال گذشته و يك هفته بعد از انتخاب مجلس ديگر خوابگاه را نديد: «روزي كه خبرش پيچيد كه ويروس كرونا پخش شده، به ما دو روز فرصت دادند كه خوابگاه را تخليه كنيم. خودشان هم دانشگاه را تعطيل كردند. از آن زمان حتي كلاسهاي عملي را هم جمع ميكنند كه در يك روز برگزار كنند براي همين ديگر كسي در خوابگاه نيست.»
از همان آغاز تعطيلي تاكنون به نظرش آنچه بيش از همه حس ميشود افت كيفيت آموزشي است و افزايش هزينههاي اينترنت: «صحبتش بود كه سامانهها را رايگان كنند و از حجم بستهها (اينترنتي) كم نشود اما چنين اتفاقي نيفتاد. آن زمان كه ميرفتيم دانشگاه همه كارها را سر كلاس انجام ميداديم، الان بعد كلاسها تازه بايد كار نوشتن را شروع كنيم و اساتيد هم براي اينكه مطمئن شوند، فشار كار و تمرينها را بيشتر كردهاند.»
دانشگاه اصلا به شما خبري داده كه ممكن است، يك ماه ديگر، يك ترم ديگر چه اتفاقي بيفتد؟ هيچ توضيحي در مورد آينده به شما دادهاند؟ «نه، هيچ چيزي گفته نشده. فقط دارند ترم به ترم تعطيلي خوابگاهها را تمديد ميكنند.» اگر خوابگاه را تعطيل نميكردند چه؟ خود او حاضر بود در خوابگاه بماند؟ «خير. چون به لحاظ بهداشتي اصلا وضعيت مناسبي ندارد.» اتاق آنها در حالت عادي 6 نفره بوده و ميگويد اگر روزي قرار باشد پيش از پايان همهگيري خوابگاه باز شود اصلا امكاني براي حفظ فاصله اجتماعي و موارد بهداشتي وجود ندارد: «اتفاقا بعضي از اتاقها حتي بيشتر از آن چيزي است كه برايش درنظر گرفتهاند. خوابگاه اتاقهاي چهار نفره و شش نفره دارد اما يكسري افراد در اين اتاقها هستند كه به آنها ميگويند «مازاد» يعني مثلا به اتاق شش نفره يك نفر اضافه ميشود. از امور خوابگاهها نامه ميگيرند و به اتاق اضافه ميشوند اما ديگر تخت ندارد و بايد كف اتاق بخوابد.»
اين تازه مربوط به زماني است كه اصولا كسي در خوابگاه دولتي و متعلق به دانشگاه جايي پيدا كند: «وضعيت زماني بدتر ميشود كه براي دانشجويان ترم اولي و ترم دومي اصلا خوابگاه درنظر نميگيرند. بيشتر آنها را ميفرستند سمت خوابگاههاي خودگردان. اگر خوابگاه ترمي 200 هزار تومان ميگيرد خوابگاه خودگردان ترمي 500 هزار تومان ميگيرد آنهم در وضعيتي بسيار پايينتر و به لحاظ رفاهي و بهداشتي. يعني حتي سالن مطالعه هم ندارند.»
به نظر ميرسد شيوع كرونا در برخي خوابگاهها و دانشگاهها موهبتي بوده است براي خلاص شدن از اين معادلات تعداد دانشجويان و ميزان فضا و امكانات. دانشجويان در خانه درس ميخوانند و آنطور كه او ميگويد حتي همان اينترنت رايگان هم شامل حالشان نشده: «يكي از موضوعاتي كه سبب شده نتوانيم حق خودمان را بگيريم، آن رويه سليقهمحور معاونت دانشجويي است كه در چند سال اخير در پيش گرفته شده. اين سليقهمحوري نميگذارد دانشجويان فعال وارد شوراي صنفي شوند. بدون توجه به اساسنامه شروع ميكنند به رد كردن كانديداها. وقتي دانشجويان قوي نتوانند وارد شوراي صنفي شوند، صداي باقي دانشجويان هم شنيده نميشود. فقط يكسري نماينده دستچين به شورا ميرسند.» كرونا اين وضع را آشفتهتر هم كرد. شيوع بيماري و تعطيلي فيزيكي دانشگاهها در بسياري از دانشگاهها سبب شد انتخابات شوراهاي صنفي برگزار نشود يا به حد نصاب نرسد: «انتخاباتي برگزار نشد اما براي ما شوراي صنفي تعيين كردند. چطوري؟ معلوم نيست!»