مقدسيان در قطعه هنرمندان به خواب ابدي رفت
بايد فكري كرد پيش از آنكه فقط عزاداري كنيم
پيكر محمدرضا مقدسيان، مستندساز سرشناس سينما صبح سوم خرداد از خانه سينما به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشييع شد. محمدرضا مقدسيان مستندساز باسابقهاي بود كه از اوايل دهه 50 فيلمسازي را آغاز كرد، روز يكم خرداد به علت بيماري در بيمارستان بستري شد و در همان حال نيز دار فاني را وداع گفت. از فيلمهاي مستند او ميتوان به «نگارگر»، «آواي دريا»، «گفتوگو در مه» و فيلم آخر او با عنوان «خيلي خيلي محرمانه» اشاره كرد. مقدسيان كه با فيلمهاي مستندش نقش بسزايي در پيشبرد مستندسازي در سينماي ايران داشت، جاي خالياش هميشه به چشم ميآيد. در مراسم تشييع مقدسيان در خانه سينما، فيلمسازان و مديران سينمايي براي بدرقه با اين يار ديرين گرد هم آمده بودند. از اين چهرهها ميتوان به بهمن فرمانآرا، فرهاد ورهرام، رضا ميركريمي، محمدرضا اصلاني، مجتبي ميرطهماسب، جعفر پناهي، همايون اسعديان، فرهاد توحيدي و بسياري ديگر از اهالي مستندسازي و فيلمسازي اشاره كرد. رخشان بنياعتماد، كارگردان سينما در سخنرانياش براي مقدسيان ضمن اشاره به اين موضوع كه صحبت كردن در اين شرايط سخت است، گفت: «استاد به معناي واقعي كلمه، نه استادي كه همه ما وقتي مو سفيد ميكنيم به ما ميگويند. استاد به اين معنا كه زكات علم خود را پرداخته است. او يگانه بود نه فقط از جهت فيلمسازي بلكه از نظر اخلاق حرفهاي و من به عنوان يك مستندساز شرمي تاريخي دارم از محضر او، چون آن افرادي كه بايد از وضعي كه امثال مقدسيان داشتند، شرم كنند، سنگيني خوابشان ابدي است.»پس از رضا ميركريمي، كارگردان و مديرعامل خانه سينما با تسليت گفتن اين فراق گفت: « خانه سينما يكي از ياران خود را از دست داد. كار صنفي در حوزه سينما به از خودگذشتگي و پيگيري امور همكاران نياز دارد و در اين زمينه عدهاي در صف اول و در معرض ديد هستند و گروهي ديگر در پشت و در سكوت مشغول فعاليت هستند. مقدسيان از جمله كساني بود كه بيحاشيه پيگير امور همكارانش بود. او در دوره تعطيلي خانه سينما كميتهاي را براي پيگيري حقوق همصنفهاي خود تشكيل داد و صنف خود را به دندان كشيد و در خانه و دفتر كارش سختيهاي اين كار را به جان خريد و امروز كه خانه سينما آرامشي نسبي دارد، جا داشت كه از او تقدير كنيم و صدافسوس كه اين تقدير امروز و اين گونه انجام ميشود.»پس از او محمدرضا اصلاني، كارگردان و نويسنده سينما سخنراني كرد. اصلاني با اشاره به اينكه مقدسيان براي من مثل برادر كوچكتر بود اما رابطه ما از سال 48 تا به حال مثل پدر و فرزند بود، گفت: «نزديك پنج دهه با هم بوديم و زندگي كرديم. روزهايي بود كه ما در دهه 50 هر دو هفته يك بار تمام حاشيه شهر و كپرنشينها را ميرفتيم و ميديديم و با آنها گفتوگو و نشست و برخاست ميكرديم كه حاصل آن مجموعه فيلمهاي «كودك و استثمار» شد و در نهايت فيلم «كورهپزخانه» كه او خود ساخت. اين زندگي چيز كمي نيست اما چيزي بيشتر از آن فشاري است كه به ما وارد ميشود. فشاري كه همه ما را فرسوده ميكند و اجازه نميدهد آن كاري را كه بايد انجام بدهيم بكنيم». اصلاني كه با بغض سخن ميگفت در بخش پاياني سخنانش با اشاره به اينكه جامعه فيلمسازان ما خود را در فشار وحشتناكي نگه ميدارند كه بتوانند زندگي كنند و زندگي جامعه خودشان را انعكاس دهند، گفت: «به دليل اين سختي است كه امروز ميبينيم تكتك يارانمان در حال رفتن هستند. از ندايي گرفته تا قوكاسيان و مقدسيان و چند تن ديگر كه اكنون در بستر بيماري سخت هستند و همچنان اين انتظار هست كه آيا ياران ديگري خواهند رفت؟ بايد فكري كرد بيش از آنكه فقط عزاداري كنيم، بايد فكر كنيم.»اجراي اين مراسم را كامران ملكي، عضو هياتمديره خانه سينما بر عهده داشت.