• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4822 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲ دي

اخراج اِما گلدمن از امريكا

مرتضي ميرحسيني

اوايل تابستان 1869 در ليتواني كه آن زمان بخشي از قلمرو امپراتوري تزاري روسيه بود متولد شد و تا اواخر نوجواني به جز زادگاهش، مدتي هم در سن‌پترزبورگ زندگي كرد. تحصيلات رسمي چنداني نداشت اما زياد كتاب مي‌خواند و ذهنش با كليشه‌هاي رايج زمانه ناسازگار بود. از همان سال‌ها با دختران ديگر تفاوت داشت و گويا 15 ساله كه بود، تن به ازدواجي اجباري نداد و از دستور پدرش اطاعت نكرد. سال بعد به دنبال خواهر بزرگش به امريكا مهاجرت كرد و در نيويورك مقيم شد. چندي بعد به نيوهاون رفت، در يك كارخانه توليد لباس مشغول به كار شد و زندگي‌اش به چپ‌ها، به سوسياليست‌هاي راديكال و آنارشيست‌ها و فعالان كارگري گره خورد. سال 1889 زماني كه دوباره به نيويورك برگشته بود به جرم تحريك كارگران به شورش دستگير شد و براي اولين بار به زندان افتاد. خودش يكي از آنارشيست‌ها شناخته مي‌شد اما در سخنراني‌هايش همه گروه‌هاي ناراضي و جريان‌هاي تحول‌خواه را مخاطب قرار مي‌داد و تا سال‌ها، خشونت را واقعيتي اجتناب‌ناپذير و «شر لازم» در مبارزه براي تغيير مي‌ديد. اما هر چه سنش بالاتر رفت و پخته‌تر شد، بيشتر و بيشتر درباره تاثير خشونت در ايجاد دگرگوني‌هاي مثبت به ترديد افتاد و به اين نتيجه رسيد «نجات زمين‌خوردگان» با انتقام‌گيري صرف و ويران كردن همه ‌چيز به دست نمي‌آيد و از خشونت چيزي جز خشونت حاصل نمي‌شود. به جز آن دستگيري در نيويورك، چند بار ديگر هم به زندان افتاد كه يك بار به سال 1916 و سخنان جنجالي و آن زمان كم‌سابقه‌اش درباره محدوديت زاد و ولد برمي‌گشت و يك بار ديگر هم به مخالفتش با سربازگيري دولت امريكا در زمان جنگ اول جهاني و آنچه ماجراي «پيمان منع سربازگيري» خوانده شد. در امريكا به اِماي سرخ مشهور شده بود و چون يك خارجي دردسرساز و آشوبگر شناخته مي‌شد، سرانجام حكم به اخراجش دادند و سال 1919 در چنين روزي از ايالات متحده بيرونش كردند. به شوروي بازگردانده شد و مدتي آنجا ماند. اِما گلدمن بهار 1940 در تورنتو كانادا از دنيا رفت اما قبل از آن چندي در سوئد و آلمان و مقطعي هم در انگليس و فرانسه زندگي كرده بود. آن اواخر با جنبش‌هاي ضد فاشيسم همكاري مي‌كرد و با رژيم ژنرال فرانكو كه بر اسپانيا سيطره يافته بود، مي‌جنگيد. نويسنده چيره‌دست و جسوري بود و بين سال‌هاي 1910 تا 1932، 6 كتاب نوشت و منتشر كرد كه در ميان‌شان زندگي‌نامه خودش از همه مشهورتر است(عنوان آن را به فارسي «آنگونه كه زيستم» ترجمه كرده‌اند). دو ويژگي اصلي‌اش، يكي شهامتش بود در مبارزه و ديگري صراحت در بيان تلخ‌ترين حقايق تا جايي كه حتي نزديك‌ترين همفكرانش را هم نه ناراحت كه مبهوت مي‌كرد. بيشتر از يك دهه مديريت ماهنامه‌اي به نام «مادر ارت» را به دست داشت و به كمك آن گروه بزرگي از راديكال‌هاي امريكايي را كه با نظام حاكم بر اين كشور سر ستيز داشتند به واژگان و عبارات و انديشه‌هايي بُرنده مجهز مي‌كرد. به همين دليل هم بود كه حاميان نظم مستقر در ايالات متحده هم از اين مجله و هم از ناشر آن متنفر بودند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون