زهر و شكر
محمد خيرآبادي
ما در روزگاري به سر ميبريم كه در آن امكان شنيده شدن و ديده شدن بين همه ما به صورتي تقريبا عادلانه قسمت شده است. ما خالقان اثر و راويان پيام هر روز در صفحههاي شخصي خود در حال گفتن و نوشتنيم و به مناسبت عيد و ميلاد و يلدا يا به وقت مرگ و فقدان و عزا، قطره قطره در كام دوستان و مخاطبانمان زهر يا شكر ميچكانيم. در چنين روزگاري مدام از زشتيها و تلخيها گفتن هنر نيست. ميانهروي فضيلت است، همه جا و همه وقت. نه بيخيال باشيم و نه كاسه داغتر از آش. نه ساكت باشيم و نه هميشه در حال فرياد زدن. نه نسبت به بديها بيتفاوت باشيم و نه در حالت آمادهباش براي پست گذاشتن و استوري كردن. البته كه فضاي مجازي امكاني فراهم كرده براي اعتراض، تاثيرگذاري و جريانسازي. در اين شكي نيست و صدالبته اتفاق مباركي است. بيترديد هشتگها تاثير داشتهاند و مطالبه اجتماعي را بازتاب دادهاند. اما فراموش نكنيم كه غرق شدن در فضاي مجازي ما را از كنشهاي موثر در فضاي حقيقي دور ميكند. ما را از پرداختن به اطرافيانمان و توجه به خانواده و دوستانمان باز ميدارد. همچنين كنشگري نسنجيده، صداهايمان را بياثر ميكند. مثل وقتي كه شير آب همين طور باز است و صداي آب كمتر از وقتي كه چكه ميكرد، توجه برميانگيزد. فعاليت در شبكههاي اجتماعي با دوز بالا در لحظه دلمان را خنك ميكند و در گذر زمان ياس را به جانمان مياندازد. از ما آدمهايي ميسازد كه فكر ميكنيم هر كاري از دستمان برآمده كردهايم، به همه جا و همه كس اعتراض كردهايم حتي فحش دادهايم و هيچ سود نداشته. كنشگري اين نيست كه خود را از هر اميدي تهي كنيم و فكر كردن به هر امكاني را ناممكن. كنشگري اين نيست كه به يكديگر تلقين كنيم كاري از دست هيچ كس ساخته نيست. كنشگري يعني هر كدام از ما كاري كنيم هر چقدر كه ميتوانيم. هر جا كه هستيم، هر موقعيتي كه داريم و هر چقدر تاثير و نفوذ داريم، همانقدر به يكديگر در نگاه درست به جهان و سالم زيستن كمك كنيم. نه مثبتانديش متوهم باشيم و نه سياهبين مايوس. هم تصور نكنيم اراده ما جهان را زير و رو ميكند و هم فكر نكنيم ميشود هميشه خشمگين و متنفر بود و آرزوي بهبود اوضاع جهان را داشت.