هويتهاي خرد در خدمت انسجام اجتماعي
در واقع هويتهاي خرد نه تنها تهديد شمرده نميشوند بلكه در مواقع بسياري، با مديريت صحيح و نگاه فرهنگي ميتوانند وحدت بخش شوند و موجبات بروز انسجام اجتماعي را فراهم كنند. اين هويتهاي خرد ميتوانند در شرايط بحراني فرصتي براي تقويت تعاملات اجتماعي قلمداد شوند و خود را در قالب هويت ملي بروز دهند. سوي ديگر ماجرا اينجاست كه انسان امروزي با هويت جديدتري از هويت ملي روبهروست و آن هويت جهاني است كه يكي از لازمههاي پديده دهكده جهاني نيز هست. جامعهاي كه نتواند به هويت ملي و انسجام اجتماعي قوي برسد بيشك در اين دهكده جهاني هم نميتواند در تعاملات اجتماعي خود با جهان موفق باشد. بنابراين مديران يك جامعه بايد بدانند براي اينكه در همزيستي با جهان موفق باشند لازم است هويتهاي خرد را در عين گوناگوني در كنار هم قرار دهند و با پديد آوردن يك انسجام اجتماعي قوي تلاش كنند تا اين پيغام را به جهان مخابره كنند كه ما هم در كنار ساير همنوعانمان در اين دهكده جهاني حضور داريم و در اين مسير همسفر ساير جهانيان هستيم. فراموش نكنيم بسياري از جنگهاي خونبار جهان ناشي از همين مساله است كه بين فرهنگها و مذاهب مختلف پلي ايجاد نشده تا افراد مختلف بتوانند از يكديگر درك درست و منطقي به دست آورند. در عصر مدرن انسانها بايد بهگونهاي تربيت شوند تا به يكديگر احترام بگذارند و همين احترام مبناي همزيستي مسالمتآميز و انسجام يك جامعه خواهد شد. تلاش مديران جامعه بايد در اين راستا قرار گيرد كه هويتهاي خرد به جاي اينكه در مقابل هويتهاي بزرگ باشند در عرض آن قرار گيرد. راي رسيدن به اين هدف بيشك نقش مديران پر رنگترين نقش است و آنها هستند كه با روشهاي صحيح و صواب خود اين بستر را ايجاد ميكنند.