مرگ هري ترومن
مرتضي ميرحسيني
هري ترومن فرزند خانواده فقيري بود كه فرصت و شرايط مالي تحصيل دانشگاهي را نداشت و تا پيش از جنگ اول جهاني و پيوستن به ارتش، مثل پدرش به كار كشاورزي مشغول بود. از آن جنگ جان سالم به در بُرد و بعد از پايان ماجرا به زادگاهش ميزوري برگشت. كار كشاورزي را دوست نداشت و از اينرو به جاي بازگشت به شغل قبلي، مغازه كوچكي براي فروش لباس مردانه اجاره كرد. پيش از آنكه كارش رونق بگيرد ركود بزرگ شروع شد و مغازه او هم مثل بسياري از فروشگاههاي كوچك و بزرگ ديگر به مشكل برخورد. چند ماهي براي بقا دست و پا زد، اما سرانجام ورشكست شد و به ناچار شغل لباسفروشي را هم رها كرد. در شروع دوباره قدم به محافل سياسي ميزوري گذاشت و از آن پس سياست، به زندگياش گره خورد. سال 1934 عضو سناي امريكا شد و از آنجا به دولت فرانكلين روزولت پيوست. ترومن معاون روزولت و كفيل رياستجمهورياش بود و چنانكه ميدانيد بعد از مرگ او، روي صندلي رياستجمهوري نشست. آن زمان جنگ دوم جهاني به مراحل پايانياش نزديك ميشد و با شكست و تسليم قطعي آلمان، درگيريها در اروپا به پايان رسيده بود. فقط ژاپن همچنان سرسختانه به مقاومت ايستاده بود، تن به تسليم و پذيرش شكست نميداد و مانع خاموشي شعلههاي جنگ در شرق آسيا ميشد. اينچنين بود كه سرباز ساده جنگ اول جهاني، مهمترين تصميم جنگ دوم را گرفت و دستور بمباران اتمي ژاپن را صادر كرد. هر چند در شكلگيري اين تصميم، جمع بزرگي تحليلگر و فيزيكدان و مشاور نظامي نقش داشتند، راي نهاييرا خود ترومن صادر كرد. آن زمان در توجيه كارش و در دفاع از دستوري كه صادر كرده بود ميگفت -و بعدها هم تكرار ميكرد- كه با اين تصميم جان هزاران امريكايي و شمار بيشتري از ژاپنيها را نجات دادم و هزينههاي مالي و انساني جنگ را كم كردم. هنوز هم عدهاي استدلال او در چرايي استفاده از بمب اتم را منطقي ميدانند و ميپذيرند، اما خيليهاي ديگر هم هستند كه اين حرف ترومن را ادعايي اگر نه پوچ كه سست و ضعيف ميدانند كه براي پوشاندن جنايت هيروشيما و ناكازاكي كفايت نميكند. اين بحث به كنار، ترومن 33امين رييسجمهور امريكا بود و تا 1953 در اين مقام باقي ماند. به جز جنگ سرد با شوروي كه در واقع از زمان او و با بمباران اتمي ژاپن آغاز شد، مداخله نظامي در كره را هم به نام خودش ثبت كرد. پيش از آن در سال 1947 سياستي را اعلام كرد و در پيش گرفت كه از آن به دكترين ترومن ياد ميكنند و به نوعي اعلام رسمي دور تازهاي از مداخلهجويي ايالاتمتحده در مسائل داخلي برخي كشورها بود («اعتقاد دارم سياست ايالاتمتحده بايد در جهت حمايت از مردم آزادي باشد كه در مقابل تلاش براي به انقياد كشاندنشان توسط اقليتهاي مسلح يا فشارهاي خارجي مقاومت ميكنند»). برنامههايي هم براي تسريع بازسازي اقتصاد جنگزده اروپا به اجرا گذاشت كه در زمان جانشينان او نيز ادامه يافت و حيات و ثبات اقتصادي اين قاره را بيشتر و بيشتر به تصميمهاي امريكا وابسته كرد. سال 1972 در چنين روزي در همان ميزوري از دنيا رفت. اواخر عمر از مشكلات تنفسي و نارسايي كليه رنج ميبرد و قلبش هم درست كار نميكرد. هري ترومن را، به خواست خانوادهاش بدون تشريفات رسمي به خاك سپردند.