اروپا، مجرمي كه به جاي مجازات، توقع پاداش دارد
محمدحسين كبريا
ترديدي نبايد داشت كه اروپا سهم مهمي در درد و رنج مردم كشورمان به واسطه تحريمهاي ظالمانه رژيم تروريستي امريكا دارد. اروپا از سويي به خاطر سكوت يا بسنده كردن به ابراز نارضايتي ضعيف در برابر اقدامات غيرقانوني رژيم تروريستي امريكا در قبال ايران و حتي گاها تكرار اتهامات واهي امريكا عليه كشورمان و از سوي ديگر عمل نكردن به تعهدات خود چه در قالب برجام و چه تعهدات يازدهگانه پس از خروج امريكا از برجام، در درد و رنج مردم كشورمان ناشي از جنگ و تروريسم اقتصادي امريكا شريك است.
آنها بدون توجه به تعهدات و ادعاهاي حقوق بشري خود، گفتار درماني را پيشه خود كرده و حتي از راهاندازي موثر سازوكار ويژه مالي اروپا موسوم به اينستكس، در دوران پاندمي كرونا باز ماندند. آمار روابط تجاري ايران و اروپا طي سالهاي ۲۰۱۹-۲۰۱۴ ثابت ميكند كه اتحاديه اروپايي به ويژه كشورهاي اروپايي عضو برجام به صورت جدي تعهدات برجامي خود را نقض كردهاند. دوراني كه ايران همچون كشورهاي ديگر جهان نيازمند خريد و واردات اقلام دارويي و درماني است. حتي آنها محدوديتهاي امريكا درخصوص كمكهاي بشردوستانه را هم رعايت كرده و از كمك به مردم ايران براي مبارزه موثرتر با كرونا دريغ كردند.
در حال حاضر، اروپا از سويي بدون توجه به شكست سياست فشار حداكثري رژيم تروريستي امريكا درقبال ايران و از سوي ديگر از بين رفتن هرگونه اعتماد مردم ايران به آنها به واسطه عدم پايبندي به تعهداتش، سياست فرار رو به جلو را پيش گرفته و شروطي را براي احياي برجام مطرح ميكند كه ترامپ و وزير نفرتپراكن او با فشار حداكثري نتوانستند ايران را مجبور به آن كنند. اقدامات اروپا درقبال ايران، حكم اقدامات مجرم جنايتكاري را دارد كه به جاي انتظار براي مجازات، طلبكارانه به دنبال دريافت پاداش است. پس از پيروزي جو بايدن در انتخابات اخير امريكا و به وجود آمدن چشماندازي براي بازگشت امريكا به برجام و رفع تحريمهاي ظالمانه عليه مردم كشورمان، اروپا همراه با تندروهاي امريكايي و اتحاد عبري-عربي، با سياستي كارشكنانه، پيششرطهايي را براي احياي برجام مطرح كرد. از جمله اين پيششرطها، مذاكره مجدد درخصوص برنامه هستهاي ايران، تمديد زمانبنديهاي مندرج در برجام، انجام اقداماتي براي جلوگيري از به اصطلاح تنشآفريني ايران در منطقه با گسترش توافق برجام به فعاليتهاي منطقهاي و برنامه موشكي ايران بود. اروپا توجه ندارد كه زمانبنديهاي مندرج در برجام از توافق صورت گرفته، جداناپذير هستند و مذاكره مجدد به هيچوجه شدني نيست. كشورهاي اروپايي بايد بپذيرند كه آنچه به تنش ادامهدار در منطقه منجر شده و ميشود؛ حضور، دخالت و جريان سيل سلاحهاي آنها در منطقه است. آنها بايد بپذيرند كه برجام يك تصميم دستهجمعي متكي به قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل است و بايد مسائل ديگر را جداي از آن ديد. البته پاسخ قاطع كشورمان به توقعات بيمورد، ظاهرا آنها را به عقبنشيني واداشت و در بيانيه اخير سه كشور اروپايي عضو برجام ديگر خبري از پيششرط نيست.
آلمان، فرانسه و انگليس سه عضور اروپايي برجام، بايد بدانند كه آنها بدهكار مردم ايران هستند و نميتوانند با گرفتن قيافه طلبكارانه، ظلمي را كه در حق مردم ايران مرتكب شدهاند، به دست فراموشي بسپارند. ايران بارها اعلام كرده است كه نميتواند به تنهايي بار تعهدات برجام را به دوش بكشد، در حالي كه ديگران به تعهدات خود پايبند نباشند. بنابراين همه بايد به اجراي موثر برجام برگردند. هرگاه امريكا و سه كشور اروپايي به وظايف خود مندرج در برجام عمل كردند، ميتوانند از ايران نيز انتظار اجراي تمامي تعهدات را داشته باشند. مردم ايران بايد آثار رفع تحريمها را احساس كنند تا به بازگشت كامل كشورمان به تعهدات برجامي رضايت دهند. شايد اين آخرين شانس اتحاديه اروپايي و سه كشور فوقالذكر براي نجات برجام باشد و اگر اقدام موثري در نجات آن انجام ندهند، دولت ايران چارهاي جز، اجراي مصوبه اخير مجلس شوراي اسلامي را نخواهد داشت. اروپا كه مدعي دموكراسي است، نميتواند از دولت ايران، انتظار ناديده گرفتن مصوبه پارلمان را داشته باشد. اروپا بايد اصلاح، تكميل، برجام پلاس و برخي عبارات ديگر در مورد برجام را كنار گذارد و چنانچه بنا بر ايجاد ترتيبات امنيتي در منطقه باشد، اين ترتيبات بايد از جانب كشورهاي منطقه و بدون دخالت بيگانگان باشد. ايران بارها پيشنهادات خود را در اين زمينه ارايه كرده و منتظر پاسخ كشورهاي منطقه در اين زمينه است.
كارشناس روابط بينالملل