طرح نجات تالاب انزلي با رديف بودجه سالانه
سعيد ساويز
كشور كم باران و نيمهخشك ما، با وجود بهره كم از الگوهاي بارشي فعال در خاورميانه؛ از موهبت اكوسيستمهاي بينظير آبي در برخي مناطق خود سود ميبرد. تالاب انزلي و درياچه اروميه شاخصترين اين زيستگاههاي آبي هستند كه علاوه بر تاثيرات زيست محيطي غيرقابل انكار، تاثيرات اقتصادي قابل توجهي روي معيشت مردمان ساكن در منطقه خود دارند. وابستگي اقتصاد و معيشت ساكنان حاشيه تالاب انزلي با وجود و هستي اين اكوسيستم در كنار آثار زيست محيطي و عدم وجود آن همواره اين پيام را براي ما به همراه دارد كه هزينه موثر و كافي براي نجات و احياي اين زيستگاه طبيعي صدها بار از هزينه جبران خسارت ناشي از عدم وجود آن كمتر است. كشاورزي، صيادي و توريسم مشخصترين ممر درآمدي مردم حاشيه تالاب است كه حيات آن مستقيما به حيات و هستي اين نگين انگشتر گيلان زمين گره خورده است. اگر چه صنايع پيشرفته و سازگار با تالابها در ايران تاكنون مقولهاي ناشناخته بوده است، اما بايد موفقيت بسياري از صنايع فراگير مانند صنايع مربوط به پرورش ماكيان و جانوران آبزي در حاشيه تالاب را از آثار اقتصادي غيرمستقيم اين طبيعت بينظير دانست. شايد وجود همين تالاب و رودخانه عريض و طويلش كه با پيمودن پهنه جلگه گيلان شهر بندري انزلي را در بر گرفته و با ايجاد دلتايي به درياچه كاسپين ميريزد، اصليترين دليل به وجود آمدن مهمترين بندر شمال كشور شده كه بسياري از وقايع تاريخي دوران قاجار در خاورميانه در آن رقم خورده است. براي اينكه اندكي علميتر و دقيقتر به گذشته و حال تالاب نگاهي بيندازيم، بد نيست بدانيم كه گستره اين تالاب با نگاه هيدرولوژيك به 20 هزار هكتار ميرسد. عدهاي از كارشناسان اذعان كردهاند كه عمق آن تا پيش از انقلاب به 8 متر هم ميرسيد و اما روند كوچك شدن و كمآبي آن تا به امروز كار را به جايي رسانده است كه در عميقترين جاها در حال حاضر 1.5 متر عمق دارد. تالاب انزلي كه گفته ميشود قدمتي 15000 ساله دارد و براي نام آن يعني انزلي وجوه تسميه بسياري مطرح ميشود، به احتمال زياد از يك سيستم خودپالايي موثر و قوي برخوردار بوده كه در طول هزارههاي مختلف از نابودي آن جلوگيري كرده و آن را در دل تاريخ پا بر جا نگه داشته است.
اين اكوسيستم بيهمتا در جهان، 374 هزار هكتار حوضه آبريز دارد كه شامل 11 رود اصلي و 30 رود فرعي است.
اما چه شد كه كار تالابي كه در 1954 به عنوان يكي از اولين تالابها در كنوانسيون رامسر ثبت شده بود، به درج در فهرست در حال اغماي مونترآل رسيد؟
تالاب آب شيرين انزلي همواره در يك تعادل هيدرودايناميك با آب شور درياي كاسپين است. هر قدر سطح آب شور بالاتر رود، تالاب آب شيرين بيشتري در خود ذخيره ميكند و برعكس؛ اصليترين دليل كاهش عمق آب تالاب، كاهش دبي ورودي رودخانه ولگاست كه اصليترين منبع تغذيه درياي كاسپين است. البته سالهاي خشك اخير در شمال ايران در مقايسه با گذشته نيز تاثيراتي بر اين پديده دارد.
اشاره شد كه 11 رود اصلي و 30 رود فرعي در حوضه آبريز اين اكوسيستم جاري است؛ تالاب انزلي در گذشته، داراي يك سيستم طبيعي انتقال رسوبات از انتهاي آن به دلتاي رودخانه و سپس درياي كاسپين بوده است و به دلايل مختلف كه شايد مهمترين آن تخريب جنگلها و مراتع در بالادست و افزايش چشمگير رودبار حمل شده از رودخانهها به تالاب است، امكان تخليه كامل رسوبات ورودي را ندارد و اين امر باعث تشديد فرآيند رسوبگذاري در آن شده است.
آلايندههاي انساني، خصوصا فاضلاب كلانشهر رشت و فاضلاب عفوني و صنعتي، اگر به احداث غلط و غيراصولي اسكلههاي بندري و موجشكن جديد در مسير رودخانه منتهي به دريا افزوده شود شايد تصويري از جفايي كه انسان به اين زيستگاه بينظير گياهان و جانوران روا ميدارد به دست دهد.
به گفتار صادقانه با شناختي كه از مديريت حال حاضر سازمان محيط زيست سراغ داريم و با رجوع به خاطره بايوجمي، تنها راه نجات تالاب انزلي، اجراي يك طرح ملي براي نجات آن است؛ طرحي كه داراي رديف بودجه قابل توجه بوده و با بهرهمندي از يك كارگروه با دانش به عنوان راس مديريتي آن، توان الزام به وزارتخانههايي مانند نيرو، راه و صنايع و دستگاههايي مانند آب و فاضلاب، بنادر و كشتيراني، محيط زيست و جهاد و كشاورزي را براي انجام وظايف به سهم خود داشته باشد.
براي نجات تالاب انزلي هنوز دير نشده است و اگر طرح ملي نجات تالاب هر چه زودتر كليد بخورد، ممكن است با برنامههاي بلندمدت طي چند دهه بتوان از نابودي آن جلوگيري به عمل آورد. اما چنانچه اين سرمايه ملي و بينالمللي از دست رود قطعا تمام تلاشهاي دولتي و ملي حتي نخواهد توانست شغلهاي از دست رفته با بهرهگيري از اين نعمت خدادادي را جبران كند.