نفت و برجام؛ حرفهاي تكراري
حميدرضا شكوهي
دكتر مسعود درخشان، استاد اقتصاد است؛ اما همواره نظراتي كه ارايه داده صرفا مجموعهاي از كلياتي بوده كه مدام تكرار شده است. اگرچه در انگلستان درس خوانده اما پايهگذار رشته معارف اسلامي و اقتصاد در دانشگاه امام صادق(ع) است. مشاور اقتصادي ستاد انتخاباتي سعيد جليلي در انتخابات رياستجمهوري سال ۱۳۹۲ بود و البته منتقد جدي دولتهاي سازندگي و اصلاحات و البته دولت روحاني در حوزههاي مختلف اقتصادي و سياسي از جمله نفت. دكتر درخشان به تازگي گفتوگويي با راديو اقتصاد انجام داده و براي من كه نظريات او را دنبال ميكنم جز تكرار كليات قبلي، چيز تازهاي ندارد. گويا دكتر درخشان، چند «شاهبيت» را به عنوان مباني سخنان خود انتخاب كرده و در هر گفتوگويي، همان را مطرح ميكند بدون آنكه خود را نيازمند به مطالعه پاسخها و انتقاداتي بداند كه به آن نظريات ميشود.
1- مسعود درخشان از تفكري سخن گفته كه معتقد است «براي اينكه بتوانيم به خامفروشي نفت ادامه دهيم بايد با دنيا هماهنگ باشيم تا تحريم نشويم». مشخص نيست اين استدلال از كجا آمده است؟! يعني تمام تلاش براي رفع تحريم اين است كه خامفروشي كنيم؟! مثلا اگر تحريم باشيم، ميتوانيم فرآورده بفروشيم؟ ميتوانيم ارز حاصل از فروش فرآوردههاي نفت و گاز و پتروشيمي را به داخل كشور بياوريم؟ چه كسي گفته هدف از رفع تحريم، هموار كردن مسير براي خامفروشي است؟!
2- آقاي درخشان در بخشي از سخنان خود درباره ديپلماتهاي دولت گفته: «يك زماني ميگفتند ما با انگليس و فرانسه و آلمان مذاكره ميكنيم تا بين اروپا و امريكا شكاف به وجود بياوريم. من آن موقع گفتم فقط يك دليل بياوريد كه چرا بايد اروپاييها رابطهشان را با امريكا به هم بزنند تا با ما رابطه برقرار كنند.» گويا آقاي درخشان در اين دو سال كلا حوزه سياست خارجي را دنبال نميكند! در اين دو سال، اروپا از هيچ كدام از برنامههاي دولت ترامپ عليه ايران حمايت نكرد. البته زورش هم نرسيد كه شركتهاي خصوصي را در اروپا كه منفك از دولتها هستند به همكاري با ايران مجبور كند، اما همواره كنار ايران در برجام و در مقابل امريكا ايستاد و به قطعنامههاي پيشنهادي امريكا هم راي نداد. اگر اين شكاف نيست، پس چيست؟!
در دولت احمدينژاد كه آقاي درخشان معتقد است: «با يك روحيه خوب انقلابي وارد شد» چون شكافي بين اروپا و امريكا نبود چندين قطعنامه عليه ايران صادر شد. البته حالا كه اين شكاف ايجاد شده، دوستان آقاي درخشان در مجلس كه به اعتقاد او بايد «هماكنون از ظرفيت مجلسمان كه حرفهاي انقلابي ميزند به خوبي استفاده شود» با اقدامات انقلابي خود درصدد از بين بردن اين شكاف و حفظ تحريمها هستند تا اينگونه نظرات آقاي درخشان و دوستانشان براي نفروختن نفت تامين شود!
3- آقاي درخشان گفته: «امروزه برخي مسوولان خيال ميكنند ميتوان با دلارهاي نفتي به دروازههاي تمدن بزرگ رسيد». اي كاش ايشان بگويد كدام مسوول، چنين حرفي زده است؟! اگر امروز مسوولان به دنبال دلارهاي نفتي هستند، براي رسيدن به دروازههاي تمدن بزرگ نيست! براي تامين حداقلها براي اداره كشور است تا مركز پژوهشهاي مجلس گزارش ندهد كه رفاه ايرانيان در 10 سال اخير به حداقل رسيده است.
4- نقطه اوج سخنان دكتر درخشان آنجاست كه گفته: «در مورد قراردادهاي نفتي از زمان دارسي تا IPC من يك به يك مطالعه كردم... از زمان دارسي تا به حال يك فناوري در اين چارچوب منتقل نشده و در IPC هم همينطور.» من نميدانم منظور آقاي درخشان درباره انتقال فناوري چيست. ولي اين را ميدانم وقتي كه قطعنامههاي تحريمي شوراي امنيت سازمان ملل، يك به يك عليه ايران صادر ميشد و رييس دولت مورد علاقه آقاي درخشان و دوستانشان، آنها را كاغذپاره توصيف ميكرد، شركتهاي ايراني با همان تجربياتي كه در دولت اصلاحات در كنار شركتهاي خارجي كسب كرده بودند، پروژهها را در زمان تحريم پيش ميبردند. در يك نمونه استاتاويل در دولت اصلاحات، حفاري فازهاي 4 و 5 را با همراهي پتروپارس انجام داد و پتروپارس ياد گرفت و در دوران تحريم، حفاري فازهاي بعدي را انجام داد. درباره اوپك و... همچنين مواردي صدق ميكند. همين امروز شركتهاي دانشبنيان ايراني، با روش مهندسي معكوس فاصله گرفتهاند. اينها اثر چيست؟! كاش آقاي درخشان از پشت ميزش بلند شود و سري به اهواز و عسلويه بزند.
5- و نكته پاياني، آن بخش از سخنان دكتر درخشان است كه افت فشار فازهاي پارس جنوبي را عامل بحران گازي كشور ميداند. در حالي كه ميزان مصرف گاز در كشور و تغييرات ميزان توليد و مصرف در سالهاي اخير مشخص است. طبيعي است كه فازهاي پارس جنوبي به مرور زمان دچار افت فشار ميشوند و اين كشف آقاي درخشان نيست. اما اينكه كمبود گاز را به افت فشار نسبت دهيم و آمارهاي توليد و مصرف را هم در نظر نگيريم و البته افت فشار را هم به توتال گره بزنيم، از جمله عجايب سخنان اخير آقاي درخشان است. جالب است كه توتال فقط فاز 2 و 3 را در پارس جنوبي اجرا كرده كه از نظر مدت زمان، بهترين تجربه در پارس جنوبي بوده و از لحاظ هزينه هم با هزينهاي كمتر از هزينه پيشبيني شده به اتمام رسيده است. حالا اينكه چرا توتال از نظر آقاي درخشان، نماد افت فشار از پارس جنوبي است، احتمالا ريشه در مبارزات آقاي درخشان عليه IPC يا همان مدل جديد قراردادهاي نفتي هم دارد!