پاكستان عليه پاكستان
پيرمحمد ملازهي
مرگ 11 كارگر هزاره هفته گذشته در حالي اتفاق افتاد كه وقوع حوادث اينچنيني در كويته و ايالت بلوچستان پاكستان به امري تكراري بدل شده و مردم اين منطقه گرفتار بيتوجهي دولت و ارتش به تامين امنيت هستند. هزارههاي پاكستان مدتهاست بهطور سازمانيافته زير فشار گروههاي راديكال قرار دارند؛ گروههاي راديكالي كه در منطقه بلوچستان پاكستان سكونت دارند و به نوعي از سوي ارتش اين كشور نيز حمايت ميشوند. در گذشته شواهد و مستنداتي از ارتباطات سران اين گروهها با برخي ژنرالهاي ارتش پاكستان منتشر شده اما بهطور رسمي در اين خصوص چيزي گفته نشده است. تا امروز گروه تروريستي داعش مسووليت بيشتر حملاتي را كه عليه كويته، مركز ايالت بلوچستان انجام شده بر عهده گرفته است، اما اينكه چرا در حادثه اخير كارگران يك معدن هدف حمله تروريستي قرار گرفتهاند، موضوعي است كه به مديريت منابع كاني منطقه مربوط است. در واقع اگر امتياز مديريت اين منابع كاني در اختيار اشخاص يا جريانهايي باشد كه به نوعي از گروههاي راديكال اين منطقه حمايت مالي ميكنند، گروههاي تروريستي كاري با آنها نخواهند داشت، اما زماني كه اين منابع در اختيار اشخاص يا شركتهايي بيفتد كه حاضر به باج دادن نيستند، وقايعي رخ ميدهد كه در نهايت اين شركتها يا تسليم شوند يا ترجيح دهند از منطقه خارج شوند. حمله به كارگران هزاره را نيز بايد در همين راستا ديد و مردم منطقه دولت پاكستان را به نوعي در اين ماجرا متهم ميدانند. خانوادههاي اين كارگران به همين دليل اصرار داشتند كه عمران خان، نخستوزير پاكستان بايد شخصا به كويته بيايد تا آنها حاضر شوند پيكر قربانيان را دفن كنند. نخستوزير هم تعلل كرد اما پس از گذشت چند روز و فشار افكار عمومي سرانجام مجبور شد به آن منطقه سفر كرده و با خانواده قربانيان ديدار كند. با اين وجود ميتوان اطمينان داشت كه اين سفر و دلجويي از خانوادهها تاثيري در خطمشي گروههاي راديكال نخواهد داشت. در زبان فارسي ضربالمثل مشهوري وجود دارد مبني بر آنكه «چاقو دسته خودش را نخواهد بريد» اما در پاكستان شرايط دقيقا بر خلاف اين ضربالمثل است و اكنون خود پاكستانيها هستند كه به شهروندان اين كشور آسيب ميرسانند.
اين گروههاي راديكال كه ارتش پاكستان سازماندهي كرده بود تا در كشمير بتواند دست بالا را داشته باشد، اكنون در پي تحولات منطقهاي عليه خود پاكستان موضع گرفتهاند و علت اين چرخش مواضع نيز به بينصيبي آنها از نتايج سياست پاكستان در كشمير بازميگردد. اسلامآباد در سالهاي اخير مجبور شده كه تحت فشار شديد هند اين گروههاي افراطي را از اطراف كشمير به نزديكي مرز با افغانستان منتقل كند و اين تصميم نارضايتيهاي زيادي را در ميان سران و اعضاي اين گروهها پديد آورده است. اينكه در اين شرايط نخستوزير پاكستان فعاليت اين گروههاي افراطي را «بخشي از بازي بزرگ هند» ميخواند و تاكيد دارد كه دهلينو بايد به دليل اتفاقات اخير مسوول شناخته شود به نظر چندان صحيح نميآيد و نگاهي دقيق به وقايع نشان ميدهد كه وراي اتهامزنيهاي اسلامآباد و دهلينو عليه يكديگر، وجود اين گروههاي افراطي در منطقه بلوچستان پاكستان و حمايت ارتش از اين گروهها علت اصلي ظلمي است كه بر هزارهها تحميل ميشود. البته در برخي مقاطع نشانههايي از نقشآفريني طالبان و تحريك ديگران از سوي اين گروههاي افراطي براي فشار آوردن بر اسلامآباد قابل مشاهده است و پاكستان، هند را در پشت پرده اين رفتارهاي طالبان ميداند، اما واقعيت اين است كه پاكستان خود در ايجاد برخي از اين گروههاي افراطي براي تغيير معادله قدرت در كشمير نقش داشته و حالا كه اين گروهها از سياست پاكستان در قبال كشمير ناراضياند و ميخواهند به اسلامآباد ضربه بزنند، نميتواند ديگران را سرزنش كند.