ادامه از صفحه اول
از اسلام تا مسلماني از انقلاب تا انقلابيگري (5) «ما ميتوانيم»... بشرطها و شروطها...
به اصطلاح بايد لقمه را اندازه دهانمان برداريم وگرنه گلوگير ميشويم! (كه شدهايم!).
«لا يكلف الله نفسا الا وسعها...»
- ثانيا راه رسيدن به آنچه را كه «ميخواهيم»، «بدانيم» و از آن راه برويم.
بايد توجه كنيم كه هم اسلام و هم انقلاب، هم سقف دارد هم كف؛ يا به تعبير روشنتر: هم حداقل دارد و هم حداكثر و هم مراحل وسط و بينابين.
اشارهوار بگويم كه يك اشتباه بسيار مهم و خطرناك در انقلاب ما رخ داد و آن اينكه از آغاز خيال كرديم ميتوانيم اسلام و احكام اسلام را- به قول شهيد نواب صفوي- «مو به مو» عمل كنيم اما در عمل ديديم «نميتوانيم». ما ميخواستيم به «سقف» برسيم ولي «كف» را هم از دست داديم و روز به روز بيشتر از كف ميدهيم... «كل شي جاوز حده انقلب الي ضده» يعني هرچه از حد بگذرد به ضد خود تبديل ميشود.
- دست از شعارهاي دستنيافتني برداريم و از سقف به كف آييم!
نكته :
فريب پارهاي از پيشرفتهاي علمي و نظامي را نخوريم كه دنيا خيلي جلوتر از ماست... به فكر نان شب مردم باشيم و به فكر «آشتي ملي»...
قطر و سعودي و آينده روابط
سعوديهاي مخالفان سكولار و قطر از مخالفان موسوم به اسلامگرا با حمايت تركيه و اخوانالمسلمين سوريه حمايت مالي و تسليحاتي كرده بودند. تلويزيونهاي دو كشور و رسانههاي تبليغاتي آنها نظير الجزيره قطر و الحدث و العربيه كه وابسته به سعودي و اماراتيها هستند در اختلاف به آينده اين روابط دامن ميزدند.
اما چه شده كه به يكبار مرز سعوديها براي قطريها باز ميشود؟ اميرقطر ناگهان وارد سعودي ميشود آن هم بعد از توافق و اتحاد اعراب با اسراييل چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ اي كاش اين دو كشور مخصوصا سعوديها كه داعيه رهبري جهان عرب و اسلام را دارند ذرهاي روابط بينالملل را از كشور همتاي خود عمان و كويت ياد ميگرفتند تا بيطرفانه و به مصلحت مردم خاورميانه و جهان اسلام بنگرند نه يكجانبه.