تبعيض به مثابه خوره
عباس عبدي
توهين زشت يك روحاني به رييسجمهور در برنامه زنده تلويزيوني، واكنش خيليها را برانگيخت. در حالي كه به نظر ميرسد ابعاد ماجرا بسيار بزرگتر از يك توهين است. سعي ميكنم كه به بخشي از اين ابعاد بپردازم. اول از همه فقدان وجود فرهنگ گفتوگو حتي در برنامهاي به ظاهر گفتوگومحور است! در اين برنامهها بايد فراتر از شخصيت افراد به عملكردها و سياستها پرداخت و نتيجهگيري را برعهده بيننده گذاشت. در همين مورد اخير، بعيد است كه حتي اندكي از افراد بدانند كه مهمانان برنامه درباره چه چيزي گفتوگو كردهاند و چه نظراتي داشتهاند؟ اذهان همه متوجه همين توهين و الفاظ مشابه آن شده است. شايد مهمان برنامه ميدانسته كه براي برجسته و ديده شدن بايد توهين كند، چون محتواي منطقي جذابي نميتوانسته ارايه كند. در واقع اين كار در ادامه سياست و ديپلماسي عمومي است كه برخي از اين افراد كه منتسب به يك مجموعه خاص از اصولگرايان هستند در پيش گرفتهاند. آنان يا توهين ميكنند يا حرفهاي به غايت نابخردانه و عجيب ميزنند تا در فضاي عمومي زنده بمانند. آنان از اين طريق دنبال كسب شهرت هستند. پيشتر هم گفتهام رفتارشان مثل ادرار كردن برادر حاتم طايي در چاه زمزم است. اين كارشان آنقدر عجيب و باور نكردني بود كه بخشي از اصولگرايان نيز از اين رفتار تبري جستند. نكته بعدي كه بسيار مهمتر است، وجود فرهنگ هتاكي نزد بخشي از اين افراد در عرصه سياست است. شايد مهمان برنامه ناخودآگاه اين ادبيات را به كار برده است. به اين معنا كه از فرط تكرار در مجامع خصوصي، استعمال اين الفاظ به خوي ثانوي و عادتواره آنان تبديل شده است و در برنامه زنده تلويزيوني نيز آن را به كار ميبرند. وجود چنين فرهنگي مانع ديد درست آنان از واقعيت خواهد شد. متاسفانه اين فرهنگ در ميان تندروهاي اصولگرا بسيار شايع است و در فيلمهاي كوتاه از جلسات سخنراني يا منبريهاي آنان فراوان ديده ميشود. ميگويند يك نفر در فضاي عمومي توهين و تعرضي به ملانصرالدين كرد، او يك سكه به او داد. گفتند، او با تو رفتار زشت كرده، به او سكه ميدهي؟ گفت اين پول خون اوست. آن فرد پيش خود فكر كرد هنگامي كه با ملا اين رفتار را كنم و يك سكه بگيرم، اگر با حاكم كنم، چند سكه خواهم گرفت. اين كار را كرد و اعدامش كردند!
حالا قضيه اينجاست كه اين افراد در مجامع محدود هر چه خواستهاند گفتهاند و كسي هم متعرض آنان نشده است و جايزه نيز گرفتهاند. اكنون گمان كردهاند اگر در تلويزيون بگويند، بيشتر تشويق خواهند شد.
همه اينها يكسو، مشكل و ريشه اصلي اين رفتار، تبعيض است. چگونه؟ فرض كنيد كه كسي چنين توهيني را به افراد ديگري در ساختار سياسي كند. البته آنان هيچگاه افرادي را دعوت نميكنند كه چنين حرفي را بزند. به علاوه منتقدين سياستهاي فعلي نيز چنين خبطي را نميكنند هم از حيث نادرست بودن آن و هم از حيث عوارض شديد آن. ولي فرض محال كه محال نيست؛ اگر چنين گفتاري عليه افراد ديگري حتي پايينتر از رييسجمهور گفته ميشد، از همان دم در استوديوي محل ضبط برنامه، كل مديران برنامه و شبكه پخشكننده و مجري و مهمان و... بايد ميرفتند پاي ميز دادگاه و برنامه براي هميشه لغو ميشد و صدر و ذيل صدا و سيما مشغول عذرخواهي ميشدند و... ولي الان حتي لزومي به عذرخواهي هم نديدند و مسووليت را متوجه مهمان برنامه كردند و هيچ اتفاقي هم تاكنون در سطح رسمي رخ نداده است. اين وضعيت نشاندهنده يك نوع تبعيض ساختاري و نظاممند در مواجهه با رفتار شهروندان وجود دارد. وجه ناراحتكننده اين اتفاق اصل توهين نيست چراكه هر روز صد درجه بدترش را در خيابان ميشنويم البته چون بدون تبعيض عليه خيليها گفته ميشود، كسي هم حساس نميشود، ولي در اين مورد وجود تبعيض است كه حساسيت ايجاد كرده است. در واقع بايد گفت كه ريشه شكلگيري اين رفتار در وجود همين تبعيض است. نه فقط در اين باره، بلكه در رسيدگيها، احضارها و... نيز اين تفاوت فاحش ديده ميشود. همچنين از اين نوع توهينها و صد تا بدتر از آن را روزانه عليه افراد بيپناه سياست شاهد هستيم، ولي دريغ از يك برخورد و يك اقدام كوچك قانوني براي استيفاي حقوق آنان. اگر تبعيض نبود اين نوع گفتارها يا به ندرت رخ ميداد يا حداقل عليه همه گفته و به مسالهاي عادي تبديل ميشد. اگر از بنده بپرسند كه بدترين وجه اين ماجرا چيست، به وجود همين تبعيض اشاره خواهم كرد. انتقاد و حتي توهين عليه مقامات سياسي رويداد چندان نامتعارفي در سياست نيست و اهميتي هم ندارد حتي براي گروه توهينكننده بد است. آنچه بنيان جامعه را در خطر قرار ميدهد، وجود تبعيض است. هنگامي كه تبعيض شايع شود، فقط به يك حوزه محدود نميماند. همه حوزهها از جمله اقتصاد، فرهنگ، سياست و كل امور جامعه را در بر خواهد گرفت. در هر جا شكل خاصي ميگيرد. در اقتصاد رانت است، در سياست رد صلاحيت است، در فرهنگ سانسور و مميزي استو در همه امور ميتوان مصاديقي از تبعيض را مشاهده كرد. آنچه مثل خوره در حال پوك كردن جامعه ما از درون است، نه فقر است و نه حتي فساد، بلكه ريشه همه اينها تحقير و تبعيض است. متاسفانه بايد اذعان كرد كه نقش آقاي رييسجمهور هم در رواج ادبيات تحقير قابل چشمپوشي نيست.