سيروس پرهام مترجم، ويراستار،منتقد ادبي، هنرشناس،فرششناس ايراني، پژوهشگر اسناد تاريخي، مقالهنويس و از بنيانگذاران سازمان اسناد ملي ايران در سوم بهمن 1307 در شيراز متولد شد. نويسندگي و ترجمه را از 22 سالگي آغاز كرد. پاياننامه او رشته علوم سياسي دانشكده حقوق دانشگاه تهران ترجمه كتاب «چپگراي ديپلمات» اثر جيمز آلدريج بود. اين كتاب در سال 1329 با نام مستعار «س. پ. ميترا» از سوي انتشارات ديپلمات منتشر شد. در سال 1330 نشر يگانه مجموعه اشعار او را منتشر كرد اما دو ماه پس از انتشار در تظاهرات پرآشوب نهضت مليشدن نفت در آتش سوخت.
پرهام مدرك ليسانس را در 1330 از دانشگاه تهران و دكترا را در 1333 از دانشگاه بركلي در رشته علوم سياسي گرفت. او در زمره كساني است كه براي نخستين بار در ايران به شيوه نقد ادبي غربي به اين كار پرداختند. بهرغم ادامه تحصيل در رشته علوم سياسي دانشگاههاي كلمبيا و بركلي، اين دانشجو همچنان دلبسته ادبيات و پژوهشهاي ادبي باقي ماند و رساله خود را در بركلي با عنوان «تحليل ماركسيستي ادبيات» در مكتب «نقد تحليلي» كه مرشد آن گئورگ لوكاچ نويسنده و نقاد شهير مجارستاني بود به نگارش درآورد و در سفر بازگشت به ايران با كشتي، آن را به فارسي برگرداند.
در اواخر 1334 دامنه همكاري با ابوالحسن نجفي در زمينه نقد ادبي با ابداع نشريه دو ريالي «انتقاد كتاب» گستردهتر شد اما 3 ماه بعد با بسته شدن اين نشريه، پرهام مقالات نقد ادبي خود را
-كه در بخش اول اين مجموعه آمده است- در مجلات سخن و صدف و راهنماي كتاب ادامه داد.
اولين ويراستار موسسه انتشارات فرانكلين
پرهام از نخستين ويراستاران ايراني و اولين ويراستار موسسه انتشارات فرانكلين(علمي و فرهنگي) است. او در هنرشناسي نيز دستي دارد و مجموعه 15جلدي «سيري در هنر ايران» نوشته آرتور اپهام پوپ و همسرش فيليس اكرمن مورخ آثار هنري ايران با سرويراستاري او در انتشارات علمي و فرهنگي تهيه شد.
او كار حرفهاي خود را در سال 1334 به عنوان مترجم در انتشارات فرانكلين آغاز كرد و يك سال بعد نخستن كتاب ويراسته ايران با عنوان «كتابهايي كه دنيا را تغيير دادند» انتشار يافت. از آن زمان تاكنون به جز مجموعه مقالاتش كه در ايران فراهم آمده است آثار ارزشمندي نيز در زمينه ترجمه شعر و شناخت آثار هنري به ويژه هنر فرش باقي در ايران تاليف كرد. او همچنين از پيشگامان نقد تحليل در ايران است و نخستين نشريه اختصاصي نقد ادبي(انتقاد كتاب) را در سال 1334 با همكاري ابوالحسن نجفي منتشر كرد و طي سالها همواره با نشريات ادبي و فرهنگي برجسته زمان در موضوعات متعدد و گسترده به ويژه در قالب نقد و بررسي كتاب همكاري و در آنها مقاله مينوشت. نشريات معتبري همچون «سخن، راهنماي كتاب، آينده، نشر دانش، نامه بهارستان، خيال، بخارا و نقد و بررسي كتاب تهران» مهمترين نشرياتي است كه پرهام در آنها مقاله و نقد نوشت.
پرهام همچنين سندشناسي خبره است كه برخي از مقالاتش را در همين زمينه نگاشته است. يكي از مهمترين آثار سيروس پرهام «رئاليسم و ضدرئاليسم» در ادبيات است كه اولين بار در سال 1334 منتشر شد و تا ساليان دراز منبعي قابل استناد و اتكا در اين حوزه بوده است.گرايش به هنر به طور اعم و دلبستگي به هنرهاي ايران از زماني آغاز شد كه پرهام شيفته دستبافتههاي عشايري و روستايي فارس شد. نخستين ثمره اين دوران كتاب مصور قالى بولوردي بود كه در 1352 به طبع رسيد و منتهي به انتشار كتاب دستبافتهاي عشايري و روستاي فارس(ج اول 1370/ 1364، ج دوم 1371) و كتاب دوزبانه شاهكارهاي فرشبافي فارس(1375) شد. پيوستن پرهام به مركز نشر دانشگاهي در سال 1367و نگارش مقالات نقد ادبي و هنري در مجله نشردانش منتهي شد و اقدام به تدوين و ويرايش كتاب روانشاد استاد يحيي ذكاء (زندگي و آثار استاد صنيع الملك) و تدوين و ويراستاري مجلدات دوم و سوم كتاب پرداخت.
تدقيق و تتبع در مجلدات انگليسي سيري در هنر ايران آرتر پوپ(چاپ 1939) نيز منجر به اين شد كه اين مجموعه 26 سال بعد به سرپرستي خود او و با تلاش شبانهروزي 19مترجم و 12ويراستار و 2 دستيار سرويراستار در شركت انتشارات علمي و فرهنگي به فارسي ترجمه و ويرايش و چاپ شود كه در 1390 با تاليف و تدوين و انتشار 2 جلد پيوستها و تعليقات تكميل شد و در 1394 به چاپ دوم رسيد. به گفته دكتر علي حصوري زبانشناس ايراني، استاد سيروس پرهام از نظر من بيگمان در ايران بينظير است و اين نه اغراق است و نه ستايش،كافي است به ويرايش او در ترجمه كتاب سيري در هنر ايران كه زير نظر آرتر پوپ و فيليس اكرمن تاليف شده نگاهي بيندازيم، تنها مديريت اين كار بسيار اهميت دارد ... [او] با چنين توانايي و دانش ژرف و گسترده داراي خصايلي است كه در روزگار ما كمياب است.»
تاسيس سازمان اسناد ملي ايران
از 1343 پرهام تقريبا تمام وقت به تدارك مقدمات كار سترگ تاسيس سازمان اسناد ملي ايران(آرشيو ملي ايران) پرداخت كه خود نيز آن را بزرگترين افتخار زندگياش دانسته است. پژوهشهاي تاريخي، كه درونمايه بخش سوم كتاب است، عمدتا از ثمرات مراحل ايجاد و مديريت 10 ساله اين سازمان است. از همين رو مقالات نقد ادبي او تاثير بسزايي گذاشته و براي علاقهمندان به حوزه نقد ادبي، نقش كلاس درس تاريخ نقد ادبي معاصر را خواهد داشت. همكاري پرهام با انتشارات علمي و فرهنگي در سال 1368 و در سمت دبير مجموعه «انديشههاي عصر نو» آغاز شد. مهمترين و ماندگارترين كار او در انتشارات علمي و فرهنگي سرپرستي طرح ترجمه و ويرايش و پيرايش و روزآمد كردن دوره 13 جلدي «سيري در هنر ايران» پروفسور پوپ و خانم اكرمن است كه در سال 1381 آغاز شد و پس از تدوين مجلدات 14 و 15 در سال 1390 به پايان رسيد.
به گفته بهاءالدين خرمشاهي در شخصيت علمي استاد پرهام چند خدمت و مهارت اصلي وجود دارد. سندپژوهي كه خدمات و زحمات ايشان در اين زمينه و زمانه جنبه تاسيسي و اساسي دارد. هنرشناسي و شناخت فرش و فرشينهها كه در اين زمينه آثار مهمي ازاعم از كتاب و مقاله دارند.»
پرهام در مراسم نكوداشتي كه براي او در 2 آذر 1396 از سوي مركز اسناد و كتابخانه ملي فارس و با حضور جمعي از اهل فرهنگ، فرششناسان و دوستداران پرهام به همت مركز اسناد و كتابخانه ملي فارس، دانشنامه فارس و دانشگاه حافظ شيراز برگزار شد و كتاب «تار و پود عمر» و تمبر يادبود سيروس پرهام رونمايي شد، پايهگذاري سازمان اسناد ملي ايران را بزرگترين افتخار زندگي خود خواند و با اشاره به نقش سازمان يونسكو در پايهگذاري اين سازمان گفت:«پيش از تاسيس سازمان ملي اسناد ايران بسياري از اسناد تاريخي مملكت در حال از بين رفتن بود حتي متمم قانون اساسي مشروطه ايران؛ متممي كه از جهاتي مهمتر از خود قانون اساسي بود،چراكه متمم قانون اساسي بر حقوق ملت دست مينهد و تصريح ميكند و مميزي و سانسور را رد ميكند. او پنهان بودن 80 ساله متمم قانون اساسي مشروطه در گنجينهاي فردي در بانك شاهنشاهي سپس ماجراي فروش اين متمم به مجلس شوراي ملي اشاره و از اين بياعتناييها نسبت به اسناد ابراز تاسف و تاكيد كرد: بياعتنايي فوق در كشوري است كه نخستين اسناد آرشيوي ثبت شده در جهان متعلق به يكي از سلسلههاي آن(هخامنشيان) است.»
دل بازبسته اين مرز و بوم
كوروش كماليسروستاني، مدير مركز اسناد و كتابخانه ملي فارس از كتاب «همگام با زمانه» اين پژوهشگر علم و فرهنگ و دانش در پيچ و خم دالان تاريخي عمرش تمجيد كرد و گفت:«طمأنينه حضور پرهام،توامان با طرحريزي خلاقانهاش در عرصه علم و دانش، چشماندازهايي را ترسيم ميكند كه ما را به بازنمايي بافتها و باورهاي سنتي مردمان اين سرزمين فراميخواند و بر اين قرار ستايش دانايي، شكوه بخردي و عروج به ماوراي زيستني در تكاپوي معنا، همه رسالتي است كه امروز فاخرانه در نكوداشت استاد سيروس پرهام آن را به جشن نشستهايم.» او سيروس پرهام را «رادمردي انديشمند» خواند كه «دل بازبسته اين مرز و بوم است.» پرهام در آثارش، آرمان گذشته را به عصر خود پيوند ميزند و همگام با روزگاران، آرزوهاي زمانه خود را و مردمانش را به تصوير ميكشد؛ از رئاليسم و ضدرئاليسم در ادبيات تا قالي بولوردي، ازدستبافتهاي عشايري و روستايي فارس تا شاهكارهاي فرشبافي فارس از ترجمه كتابهايي كه دنيا را تغيير دادند تا ترجمههاي دلنشين و روان شعرهاي والت ويتمن؛ همه و همه شرح دلدادگي او بدين مرز و بوم است كه به گونهاي آشكارا در تار و پود عمرش تنيده است.
به گفته مدير دانشنامه فارس، سيروس پرهام در آثارش ماهيتي ميآفريند كه وجه تمايز اوست از ديگر اثرآفرينان براي مواجهه با آثاري كه خاص اوست و به ارتقاي علمياش ميانجامد. در خلق آثارش از تكرار هزارباره عبور ميكند و به بلوغ در آفرينش علمي دست مييابد و به بياني و سبكي ويژه ميرسد به گونهاي كه خط سير فكرياش به نمادي براي شناخت سياق آثارش ميانجامد.گويي نگاه انديشمندانهاش بر آن است تا همگام با زمانه خود، متن و معنا را در تار و پود لحظهها جاري كند و بدينسان آثارش، سرايش معنايي ميشود كه از ذهن كاوشگر و انديشمندش برخاسته است. بند بند آثار سيروس پرهام، هويت فردي او را رقم ميزنند؛گويي آمال و آرزوها و دغدغههاي ذهني خويش را در قالب نقشهاي مكتوب بر طومار كاغذين به تصوير ميكشد تا گزينش تجربي و ذهني او از پديدهها باشد و اين همه را با بهره جستن از جنس لطيف كلماتي به انجام ميرساند كه در شگفتي زبان صميمانهاش لمس ميشود و ذهن انديشگر استاد سيروس پرهام، توامان با توجه به رخدادهاي محيط پيراموني، خط سير حقيقي آثار او را پي ميريزد.
گنجينهاي گرانبار و تكرار ناشدني
پرهام در هر بزنگاهي كه حضور يافته؛ از دانشكده حقوق دانشگاه تهران از موسسه نوبنياد فرانكلين تا شوراي عالي اداري كشور از بنيانگذاري و رياست سازمان اسناد ملي ايران تا عضويت در مركز اسناد فرهنگي آسيا و تا سرآوري در خلق آثار ماندگار «سيري در هنر ايران» خوش درخشيده است.پرهام به گواهي آثارش، تفكر مانايي فرهنگ اصيل سرزمينش را به دوش ميكشد و بدين سياق، بازتاب سبزينههاي انديشهاش به شيوايي و زلالي در جاري نگاشتههايش در بازشناخت انگارههاي علمي و بومي اين سرزمين ساري ميشود و ما مردمان اين مرز و بوم، امروز به داشتن گنجينهاي گرانبار و تكرار ناشدني چونان استاد سيروس پرهام بر خود ميباليم و تا هميشه تاريخ به تكريم از چونان بزرگي دست ميفشانيم و مفاخرانه بلنداي حضورش را ارج مينهيم.
هرمز همايونپور، مدير فصلنامه «نقد و بررسي كتاب تهران» با تمجيد از «تنوع» آثار و اقدامات سيروس پرهام، او را «مترجمي درجهيك» ميداند و بر اين باور است پرهام ويراستار و مصحح متون قديمي، پژوهشگر فرش و پايهگذاري مركز اسناد ايران است و در همه اينها «سرآمد روزگار خود» است.
رضي ميري، نايب رييس وقت اتحاديه صادركنندگان فرش دستباف ايراني نيز بر اين اعتقاد است:«در تمام اين سالها هرگز كتابي را مشاهده و مطالعه نكردم كه بتواند در جامعيت و كمال درخصوص پژوهش و شناخت دستبافتهاي ايران با كتابهاي «دستبافتههاي عشايري و روستايي فارس» و «شاهكارهاي فرشبافي فارس» قابل قياس باشد. برخلاف آثار متنوع و فراواني كه محققان غربي درباره فرش ايراني نوشتهاند،تعداد بسيار اندكي از پژوهشگران ايراني به پژوهش درباره فرش ايراني پرداختهاند. افزون بر تسلط استاد به ادبيات و نقد ادبي، دامنه دانش و شناخت او تنها به فرش ايراني محدود نميشود و كثيري از آثاري هنري ازجمله پارچهبافي،كاشيكاري، نگارگري، فلزكاري، قلمزني، مينياتور و نقاشي را نيز در بر ميگيرد. در تمام اين موارد كوچكترين جزييات از ديد استاد پنهان نميماند و مورد مطالعه قرار ميگيرد. نخستين و برجستهترين نكته در آثار او را «طبع كمالگرا و حساسيت در حفظ امانت و دقت در صحت انتقال مطالب» اوست. دومين ويژگي در آثار پژوهشي سيروس پرهام كه «بارزترين تفاوت آثار پرهام با ديگر كتابهاي پژوهشي» است، نثر فاخر و شيرين پارسي و واژهسازي و ابداع عبارات تركيبي در اين زمينه تخصصي است.
تحليل زيباييشناختي از فرش دستباف ايراني
سومين ويژگي در جهاننگري آثار پژوهشي دكتر پرهام را «فراتر رفتن به حيطه شك و ترديد به جاي فرو افتادن در جزمانديشي و تسليم شدن به ورطه يقين است. اين نوع نگاه در زماني است كه تفكر غالب در گزينه نخستين و تكيه بر يقين بوده وكمتر كسي را سراغ داريم كه در آن زمان و حتي امروز بر حاصل جستارش ترديد كرده باشد. چهارمين ويژگي آثار پرهام را «تحليل روششناختي، تاريخي و زيباييشناختي بصري خاص از فرش دستباف ايراني» است. هرگز نديدهام كه در اين شرح و تحليلها نكتهاي هر چند كماهميت از چشم ريزبين و نگاه ژرف او پنهان بماند. به يكيك نگارهها ميپردازد و سعي ميكند تبارشان را بشناسد. پنجمين ويژگي آثار سيروس پرهام «طريق نگارش بهمنظور انتقال و نيل به نتيجه پژوش» است كه شناخت را هدف قرار داده است. سيروس پرهام «از تبار پژوهشگران تراز اول عصر ما» است كه «پنجرهاي را به شناخت دستبافتهها گشود و روش و نقشه راهي ارايه كرد كه آيندگان بتوانند روي شانههاي فراخ او بايستند و دوردستها و افقهاي گسترده اين فرهنگ و هنر سترگ را نظاره كنند.»
كتاب «همگام با زمانه» كه مجموعه مقالات سيروس پرهام است و از سوي انتشارات علمي و فرهنگي در سال 1398 به چاپ رسيده است، مجموعه 116 مقاله است كه در 4 بخش پژوهش و نقد ادبي(54 مقاله)؛ پژوهش و نقد هنري (30 مقاله)؛ پژوهش و نقد تاريخي (24 مقاله) و زير و بمهاي ترجمه و ويرايش (8 مقاله) تدوين شده است. به گفته پرهام، كتاب «همگام با زمانه» مجموعه مقالاتي است كه در طول 64 سال نوشته شده و اولين مقاله در سال 1334 در مجله «انتقاد كتاب» منتشر شده است. با توجه به اينكه همه مقالات در دسترس نبود از انتشارات علمي و فرهنگي خواهش كردم شروع به جمعآوري اين مقالات كند و در 4 بخش به شكل كتاب به چاپ برساند. من بيش از 200 مقاله دارم ولي با صرفنظر از بعضي مقالات اوليه كه آنها را نميپسنديدم حدود 110 مقاله را در اين كتاب منتشر كردم.»
اهميت هريك از موضوعات اين كتاب، مقالات آن است. پژوهش و نقد ادبي، هنري، تاريخي و مقوله ترجمه و ويرايش از بارزترين جلوههاي تجدد و نوگرايي در عرصه انديشههاي نوين ايران معاصر است. مسائلي بسيار مهم كه همواره بخشي بس چشمگير از توان فكري و استعدادها و نبوغ جامعه روشنفكري ايران از آغاز دوران قاجار تاكنون درگير آن بوده است. موضوعاتي كه انحطاط يا تعالي تفكر در جنبههايي از تحولات تاريخ معاصر ايران را بايد در پرداختن يا در بياعتنايي به اين موضوعات دانست.
در «همگام با زمانه» ميتوان عاليترين نمونههاي شاخص نوع ادبي و تحقيقي «انواع مقاله» را از نظر ساختار و پيكره و شيوه تدوين و نثر بسيار پاكيزه و به قاعده فارسي مشاهده كرد. در چندگونه بسيار مهم مقالهنويسي نيز ازجمله جستار، معرفي كتاب، تحليلنگاشت و مقاله تحقيقي، ميتوان درخشانترين نمونههاي آن را در روزگار معاصر در اين كتاب يافت. نمونههايي كه بدون ترديد بهترين الگوي شيوههاي اصيل مبتني بر قواعد علمي در مقالهنويسي به زبان فارسي است. دكتر پرهام در تاليف اين مقالات با نهايت تسلط بر اصول مقالهنويسي توانسته به تلفيق بسيار استادانهاي از «گزارش و جزئينگري»، تبيين و تحليل پاسخ پرسش مقدر در مقاله و بررسي آرا و زدودن شبههها نايل آيد.
يكي از مهمترين آثار سيروس پرهام «رئاليسم و ضدرئاليسم» در ادبيات است كه اولين بار در سال 1334 منتشر شد و تا ساليان دراز منبعي قابل استناد و اتكا در اين حوزه بوده است.گرايش به هنر به طور اعم و دلبستگي به هنرهاي ايران از زماني آغاز شد كه پرهام شيفته دستبافتههاي عشايري و روستايي فارس شد.
در «همگام با زمانه» ميتوان عاليترين نمونههاي شاخص نوع ادبي و تحقيقي «انواع مقاله» را از نظر ساختار و پيكره و شيوه تدوين و نثر بسيار پاكيزه و به قاعده فارسي مشاهده كرد. در چندگونه بسيار مهم مقالهنويسي نيز ازجمله جستار، معرفي كتاب، تحليلنگاشت و مقاله تحقيقي ميتوان درخشانترين نمونههاي آن را در روزگار معاصر در اين كتاب يافت.