سايه افسردگي سياسي بر انتخابات
در نتيجه همه اين عوامل دست به دست هم داده تا فضاي بيتفاوتي بر اتمسفر سياسي كشور غلبه پيدا كند كه اين به ضرر حاكميت است. حاكميت دوگانه نيز از ديگر مصايبي است كه مردم و كنشگران سياسي از آن گلايه دارند. اين دوگانگي در حاكميت و فضاي تصميمگيري مشكلات و مسائل بسياري ايجاد كرده كه مردم هم شاهد آن هستند. دولت، مجلس را متهم ميكند و مجلس دولت را متهم ميكند. نهادهاي ديگر هم به نوعي در اين بههم ريختگي سياسي دخيل هستند. اين موضوع نهتنها در داخل تبعات بدي دارد بلكه در سياست خارجي نيز تاثيرگذار است و طرفهاي خارجي هم نميدانند بايد به صداي كدام گروه و جريان يا نهاد در داخل كشور توجه كرده و واكنش نشان دهند. براي مثال مجلس شوراي اسلامي طرحهايي تصويب و دولت را موظف به اجراي آن ميكند كه چندان دورانديشانه نيست و بر فقر و مشكلات مردم ميافزايد كه البته تجمعهاي اطراف مجلس نيز نشاندهنده ضعف و ناكارآمدي مسوولان در حل مشكلات است. بايد همه دست به دست هم دهيم تا مردمي كه دچار سردرگمي شدهاند را از اين وضعيت خلاص كنيم و كسي هم نيست كه پاسخگوي مردم نااميد باشد، همه مسوولان در حال فرافكني هستند و نوعي بينظمي سياسي و نااميدي پديدار شده است. حل مشكلات مردم نيازمند تصميمات انقلابي و اجراي قانون و رعايت حقوق مردم است. اگر مشكل حاكميت دوگانه حل شود و همه نهادها تابع قانون و راي مردم باشند، اگر انتخاباتي آزاد و با حضور كانديداهايي از همه جريانهاي سياسي برگزار شود ميتوان به پايان اين افسردگي سياسي اميدوار بود.