در حاشيه اين نشست خبري، محمود پاكدل؛ معاون تعاون و امور اجتماعي بنياد شهيد هم به سوالات «اعتماد» پاسخ داد.
ما با دو گروه رزمنده مواجهيم؛ رزمندهاي كه مجروح شد و صورت سانحه نگرفت، رزمندهاي كه مجروح شد و صورت سانحه گرفت. رزمندهاي كه درصد جانبازي گرفت و رزمندهاي كه درصد جانبازي نگرفت.
در برنامه پنجم توسعه، تعيين تكليف نهايي براي رزمندگان دچار مجروحيت فاقد صورت سانحه، به كميسيونهاي پزشكي بنياد شهيد واگذار شد و طي همان دوره، حدود 13 هزار نفر از اين افراد، تعيين تكليف شدند و درصد جانبازي بالاي 5 دريافت كردند. در برنامه ششم توسعه، اعلام شد كه كميسيونهاي تخصصي بنياد شهيد، بيش از اندازه سختگيري ميكند و بنابراين، در تبصره بند الف ماده 87 تاكيد شد كه بنياد شهيد موظف است بر اساس نظر كميسيونهاي پزشكي نيروهاي مسلح، حداقل 5 درصد به اين رزمندگان اعطا كند. اما چندي قبل، بحثي در مجلس مطرح شد مبني بر اينكه فقط حدود 4 هزار نفر از رزمندگان فاقد صورت سانحه و نيازمند تعيين درصد باقي ماندهاند و از جمله، آن تعدادي كه مثلا بعد از اصابت تركش، محل زخم را با چفيه بستهاند و براي دريافت صورت سانحه مراجعه نكردهاند يا اگر دچار مصدوميت شيميايي شدهاند، مراجعهاي به بيمارستان نداشتهاند. قرار شد كه اين افراد هم با همكاري مشترك ستاد كل نيروهاي مسلح و بنياد شهيد، در قالب دستورالعمل ابلاغ شده به تمام نيروهاي مسلح، براي تعيين تكليف به بنياد شهيد معرفي شوند. البته بنا به تاكيد برنامه ششم توسعه، قرار بود اين معرفيها در دو سال اول اجراي برنامه ششم توسعه انجام شود. با اين حال، بنا به جلساتي كه رييس بنياد شهيد با مسوولان ارتش داشت، به ما اعلام شد كه حداقل يك جلسه براي تعيين تكليف رزمندگان ارتشي برگزار كنيم. در مجموع، تا امروز بر اساس تاكيد برنامه ششم توسعه، 10 هزار نفر از اين رزمندگان فاقد صورت سانحه، در بنياد شهيد تعيين درصد شده و بعضيشان، درصدهاي بالاي 25 دريافت كردهاند.
پيشبيني ميكنيد كه تعداد رزمندگان مجروح فاقد صورت سانحه در نيروهاي مسلح چقدر باشد؟
-ارتش به ما اعلام كرد كه حدود 60 هزار نفر نيروي فاقد صورت سانحه دارد و ممكن است معادل همين تعداد در سپاه باشند. تعدادي از مراجعات كميسيونهاي پزشكي ما، جانبازاني هستند كه براي مجروحيت خود، صورت سانحه و مدارك دارند. اين گروه نيازي به آن دستورالعملهاي 9 گانه رزمندگان مجروح فاقد صورت سانحه ندارند، بلكه فرم كميسيونهاي 134 (كميسيون پزشكي ارتش) يا 120 (كميسيون پزشكي سپاه) يا 140 (كميسيون پزشكي نيروي انتظامي) را به همراه مدارك باليني، به يكي از دفاتر بنياد شهيد ارايه كرده و بعد از احراز جانبازي در اين دفاتر، در كميسيون پزشكي بنياد شهيد تعيين درصد ميشوند كه اين تعيين درصد، ميتواند شامل افزايش درصد باشد، چون در اين سالها، هيچ كاهش درصد جانبازي نداشتيم.
دو سال پيش مديركل شيميايي بنياد شهيد به من گفت كه حدود 500 هزار رزمنده، در دوران جنگ تحميلي با عامل شيميايي خردل مواجهه داشتند. در حال حاضر، جانبازان شيميايي ما چند نفرند؟
-مجموع جانبازان ما 590 هزار نفر و از اين تعداد، 60 هزار نفر جانباز شيميايي هستند.
يعني با فرض خوشبينانه، حداقل، نيمي از كل 500 هزار رزمندهاي كه در فاصلههاي دور و نزديك با عامل شيميايي خردل مواجهه داشتند، ممكن است دچار مشكلات تنفسي يا پوستي يا چشمي شده باشند كه صورت سانحه مجروحيت هم ندارند.
مركز مطالعات بنياد شهيد پژوهشهايي در اين زمينه داشته و البته امروز هيچ امكاني براي تست عوارض شيميايي و دريافت مدارك مجروحيت وجود ندارد. بند الف از ماده 87 قانون برنامه ششم توسعه با همين هدف تدوين شد كه فرد، مدارك خود را از يگان مربوطه دريافت كند و به بنياد ارايه دهد تا تعيين درصد شود البته مشروط به اينكه اين مدارك، در كميسيون پزشكي يگان مربوطه هم تاييد شود .
بيشترين تعداد مجروحان فاقد صورت سانحه، از كدام گروه هستند؛ مجروحان چشمي، جسمي يا شيميايي؟
از همه اين گروهها متقاضي تعيين درصد هستند.
بيش از 3 ميليون رزمنده در سالهاي دفاع مقدس جنگيدهاند. 230 هزار رزمنده هم شهيد شدند. تعدادي از رزمندگان مجروح هم اعلام كردند كه اصلا نميخواهند مراجعهاي به بنياد شهيد داشته باشند. پيشبيني بنياد شهيد درباره تعداد رزمندگان مجروح فاقد صورت سانحه، چه تعدادي است.
به ياد داشته باشيم كه در سالهاي دفاع مقدس، تمام رزمندگان، مجروح نشدند. از آن تعداد رزمندگان فاقد صورت سانحه، تا امروز براي 10 هزار نفر، درصد جانبازي تعيين شده و در واقع، اين 10 هزار نفر، آنهايي هستند كه مدارك و مجروحيتشان در يگان مربوطه و شوراي پزشكي يگان تاييد شده است. بعيد ميدانم غير از همان اعدادي هم كه ارتش و سپاه اعلام ميكنند، رزمنده فاقد صورت سانحه داشته باشيم و تعداد اين افراد، به قانون برنامه هفتم توسعه هم تسري پيدا نخواهد كرد، چون نه تنها 40 سال از آغاز جنگ تحميلي گذشته، تا آغاز برنامه هفتم، هر رزمنده فاقد صورت سانحه، مراجعه كرده و تعيين تكليف شده است.
يعني همان 60 هزار نفر رزمنده ارتشي فاقد صورت سانحه، كل تعدادي هستند كه در ارتش بايد تعيين تكليف بشوند؟
بسياري از رزمندگان، داراي سابقه 6 ماه رزمندگي هستند و سازماني در كشور، به رزمندگاني كه مجروح نشدند، خدمات محدودي ارايه ميدهد و مزاياي 6 ماه رزمندگي، با مزاياي رزمنده داراي 5 درصد جانبازي، تفاوتي ندارد.
چه تعداد از جمعيت هدف بنياد شهيد زير خط فقر هستند؟
اين عدد را نميدانم. در قانون جامع خدماترساني به ايثارگران، براي بنياد شهيد، سطوح خدماتي مشخص شده نه اينكه خط فقر، مشخص شده باشد. پرداختهاي بنياد شهيد به جامعه هدف هم ارقام متفاوتي است؛ در حال حاضر، به 380 هزار نفر از خانواده بزرگ ايثارگري؛ والدين شهدا، همسر و فرزندان شهدا، جانبازان و آزادگان، كمكهايي در قالب كمك معيشت، مستمري بازنشستگي، حقوق يا حق پرستاري پرداخت ميشود. كمك معيشت، رقمي معادل يك ميليون و 796 هزار تومان و برابر با حداقل حقوق كاركنان دولت است و به جانباز فاقد هر گونه درآمد و شغل پرداخت ميشود كه تعداد اين افراد در حال حاضر، 55 هزار نفر است. حقوق هم به كساني پرداخت ميشود كه حكم از كار افتادگي كلي دارند يا شهيد شدهاند و بنابراين، به والدين يا خانوادهايشان تعلق ميگيرد. به اين معنا كه اگر والدين شهيد، تحت تكفل شهيد بودند، يك حقوق مشترك بين والدين و همسر و فرزند شهيد تقسيم خواهد شد. اما براي آن تعداد والدين كه تحت تكفل شهيد نبودهاند، در صورت تاهل شهيد در زمان حيات، حقوق به همسر و فرزند شهيد پرداخت ميشود و والدين شهيد، فقط مستمري و معادل يك و نيم برابر حداقل حقوق كاركنان دولت دريافت ميكنند.