• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4883 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۸ اسفند

براي نخستين سالمرگ هوشنگ ظريف

زخمه پنهان روزان ابري

كورش متين


 
در سيطره انديشگي ايرانيان و به ويژه عرفا و اهل خرد، چنين باوري وجود دارد كه اقطاب پنهانند و اغلب از قيل و قال و همهمه همه‌روزگي روي پوشانند؛ آنچنان كه عرفاي بزرگ ايراني، فراغت را در قناعت و آزادگي را در ترك، عزلت، تسليم و نظاره پندارند.
 اين درآمد كوتاه بدين علت به ميان آيد كه هوشنگ ظريف را به قيد برخورداري از اين كمالات، انساني بي‌نياز از تقدير، تمجيد و مدح همچو مني بدانيم كه در مقام شاگردي و ارادت، به غايت عاجز است و نالايق. شرح احوال و خدمات ظريف بر هيچ يك از اهل هنر و به ويژه خاندان موسيقي ايراني پوشيده نيست. با اين وجود يادآوري برخي ويژگي‌هاي اخلاقي و توانمندي‌هاي هنري او لازم است و واجب، چراكه تاريخ پرفراز و فرود ايران‌زمين در محمل خود، احوال بزرگاني چون او را در زمان‌ها و مقاطع تاريخي خاص (و اغلب آگاهانه) به دست فراموشي سپرده است. بنابراين بيم آن مي‌رود در روزگاراني كه عرصه سيمرغ موسيقي ايران هم جولانگه ناخلفان فرهنگي شده، زنگار غفلت بر ياد بزرگي چون هوشنگ ظريف نشيند كه البته اين امر نه تنها ناشدني بلكه از امور محال است!
چيره‌دستي وشنگ ظريف در مقام تكنواز كه آميختگي چند سبك اغواگر (سبك استادان جليل شهناز، فرهنگ شريف و لطف‌‎الله مجد) را دربر‌مي‌گيرد، شارح غناي ساز و حال زخمه‌هاي اوست. شاگردي استادان علي‌اكبرخان شهنازي و موسي معروفي، اصالت مضراب و تسلط او بر رديف‌هاي به جاي مانده از قدما را رقم مي‌زند كه اين مهم، بدون ‌شك در مسير اعتلا و اشاعه موسيقي دستگاهي ايران و به ويژه ساز تار، تاثير بسزايي داشته است. در اين رهگذر، تحصيل موسيقي نزد روح‌الله خالقي كه خود از شاگردان كلنل علينقي وزيري بود، ظريف را با انديشه وزيري آشنا كرد و اين خود عاملي بنيادين و محركي جدي براي آموختن و اشاعه قطعات ارزشمند وزيري (براي ساز تار) در طول عمر پربار و زندگي ارزشمند ظريف به حساب مي‌آيد. چابكي و قدرت نوازندگي او در گروه سازهاي ملي به سرپرستي استاد فرامرز پايور كه زبانزد اهالي موسيقي ايراني و اهل فن است، نشان از بالندگي او در كار موسيقي جمعي و تسلط وي در مراتب كمال در همنوازي و گروه‌‌نوازي موسيقي ايراني است.
تاثير آموزش‌هاي او بر چندين نسل تارنوازان و موسيقيدانان ايراني و تربيت شاگرداني كه خود گوياي توانمندي او در آموزش موسيقي است، ردپاي ظريف را در ناهموارترين مسير زمان‌هاي تاريخي و اجتماعي هنر موسيقي ايران نشان‌دار مي‌كند.در روزگاران ابري و بغض‌آلودي كه قرنطينه موسيقيدان و موسيقي كرونازده ايران، با تعطيلي دانشگاه‌ها و مراكز آموزشي در دهه شصت خورشيدي آغاز و تا خانه‌نشيني برگزيدگان فرهنگ و هنر كه تا واپسين سال‌هاي سده اخير ادامه يافته، در روزان و شباني كه شعر و موسيقي ايراني در پشت درب‌هاي بسته مميزي از صافي سليقگي افرادي عبور كرده است كه به تعبيري «گفت فرهنگ» و اهل هنر را با «واگفت نافرهنگ» پاسخ داده‌اند، دريادلي چون او كه سرآمد عاشقان به وطن بود، تا واپسين سال‌هاي توانمندي‌اش، هنرستان موسيقي و دانشگاه هنر را ترك نكرد و به حفظ و اشاعه هنر موسيقي ايراني مشتاقانه همت گماشت و حاصل آن تربيت صدها نوجوان و جوان برومند ايراني بود كه بدون ترديد آينده درخشان فرهنگ و هنر ايران را رقم مي‌زنند. «خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق/ دريادلي بجوي دليري سرآمدي». بدون ترديد چنين روش «گفت‌ و واگفت» فرهنگ و نافرهنگ كه در نهادهاي موسيقي و نزد مسوولان و مديران سياستگذار در چند دهه اخير رايج بوده است، ظريف را نيز همچون ديگر بزرگان و ارجمندان اهل ادب و هنر و فرهنگ، در سال‌هاي پاياني عمرش به خلوتي ناخواسته و كنج عزلتي سوق داد كه معنايش فرسنگ‌ها از ترك و فراغت عرفاني كه در نهاد وي امري جوهري بود، فاصله داشت. در نهايت جوهر وجودي نابي كه در نهاد استاد هوشنگ ظريف نقش بسته بود و همچنين پشتكار او در شرايطي مناسب براي رشد هنر و هنرمند و استفاده از محضر استادان ارزشمند موسيقي ايراني و نيز امكان پيشرفت و تعالي (كه تنها در فضاي انديشگي و مكان خاصي ميسور بود به گونه‌اي كه مونسي غمخوار و ياري بي‌زنهار چون هنرمند گرامي سركارخانم پروين صالح در كنار او بزيد) از او وجودي باظرافت و هنرمندي ظريف و در عين حال سترگ و جامع‌الاطراف در چكاد هنر و معرفت ايران‌زمين به يادگار نهاد.  «كين  چنين دارو چنان ناسور را/ هست درخور از پي ميسور را». روان‌شان در آرامش ابدي و نام‌شان تا ابد جاودان باد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون