استاندار سيستان و بلوچستان از زندگي، معيشت و محيط زيست محرومترين استان كشور ميگويد
مرز نشينان بايد از سود فروش قانوني سوخت بهرهمند شوند
در اكثر پايانههاي مرزي جايگاه سوخت ايجادشده و پيشنويس طرح فروش مردمي آن در حال نهايي شدن است
زهراروستا/كمتر روزي است كه صفحه فيس بوكش را به روز نكند. بسياري از جوانان استان سيستان و بلوچستان را از طريق فيس بوك ميشناسد و با آنها تعامل دارد. از صفحه فيس بوكش برميآيد كه دايم در حال سفر و بازديد باشد. بين مردم هم ميآيد و گاهي لباس محلي آنها را ميپوشد. منتقدانش ميگويند كارهايش عوامفريبي است و در عمل دستاورد چنداني نداشته اما خودش چنين نظري ندارد. ميگويد وقتي مردم ميخواهند ميان آنها باشم نه نميگويم. وقتي از من درخواست ميكنند لباس آنها را بپوشم من استقبال ميكنم. كم پيش ميآيد به پيامي جواب ندهد يا كامنتي انتقادي را با صبر و آرامش پاسخگو نباشد. فضاي استان سيستان و بلوچستان در مدت حضور او تغيير كرده است. بايد ديد اين تغييرات آرام در آينده منجر به تحولي شگرف در استان خواهد شد يا خير. هاشمي كه يكي از خبرسازترين استانداران دولت روحاني است، ميگويد با تمام گروهها و طيفها فارغ از جناح بنديهاي سياسي و قومي براي پيشرفت استان ارتباط دارد. معتقد است از زمان حضور او در استان بسياري از اختلافات قومي و مذهبي كمرنگتر شده است. همانطور كه هواداران سرسختي دارد، مخالفانش هم از هيچ اقدامي براي بركنارياش فروگذار نميكنند. جوانان طرفدارش كه اغلب او را به نام كوچكش صدا ميزنند گلهمندند كه گاهي بيش از حد با افراطيون كنار ميآيد. با اين حال هاشمي ميگويد به قضاوت اكثريت مردم ايمان دارد و به نتيجه برنامههاي توسعهاي خود در استان نگاهي اميدوارانه دارد. ميگويد همه فعاليتهايش بر مبناي پژوهش است و هدفش از بين بردن عقب ماندگي زيرساختي استان سيستان و بلوچستان است.
در ديدار با رييسجمهور افغانستان توافق كتبي كه منجر به صدور يك بيانيه شود وجود نداشت. آنها هم نسبت به هامون مواضعي دارند. اشرف غني سابقه فعاليت زيستمحيطي داشته و اين فرصت خوبي است و حضورش در جايگاه رييسجمهور اميدبخش است. توافق ما با رييسجمهور افغانستان اين بود كه هامون سرمايه مشترك دو كشور است. هامون زينت مرز ما است و اشرف غني نيز بر همين باور است. قرار است يك كميسيون مشترك براي احياي تالاب تشكيل شود
كمتر از دو سال از انتصاب فرمانداران زن در استان سيستان و بلوچستان گذشته است. اين اتفاق در كل كشور بيسابقه بود و براي استاني مانند سيستان و بلوچستان با شرايط خاص فرهنگي تابوشكني محسوب شد. اين انتصابها اميدواريهايي براي بهبود وضعيت فرهنگي و اجتماعي زنان در استان ايجاد كرد. اما ظاهرا به جز توزيع برخي پستهاي مديريتي در ردههاي مياني بين زنان تغييرات چشمگيري در ساير سطوح رخ نداده است.
نكته مهم جلب نگاهها به سوي زنان بود. اين اراده در استانداري وجود داشت تا نگاههاي تاريخي به نقش زنان را در استان تغيير دهيم چرا كه منطبق با ضرورتهاي زمان انديشيدن از الزامات توسعه است. مهمترين سرمايه انسان خرد و انديشه است و مهم نيست صاحب اين سرمايه زن باشد يا مرد. زنان پس در پرورش باورها و ساختارهاي فكري جامعه نقش محوري دارند. خوشبختانه زنان هم تمايل به پذيرش مسووليت دارند هم از توان و دانش لازم برخوردارند. وقتي اين توانايي وجود دارد بايد در عرصههاي مديريتي و در راستاي اهداف ملي استفاده شود. نبايد در گامهاي آغازين انتظار رسيدن به پله نهايي را داشت. بايد با حركتي آرام و پيوسته اين نگرش نو نسبت به زنان را جاري كنيم و مسلما در درازمدت با گسترش اين نگرش فضا براي ساير زنان نيز بازخواهد شد و اثراتش را در توسعه منطقه خواهيم ديد.
من مشخصا در مورد طبقات مختلف اجتماعي زنان صحبت ميكنم. در استان ما همانطور كه قشري از زنان در سطوح مديريتي مختلف حضور دارند، در دانشگاه تحصيل و آگاهانه در جامعه فعاليت ميكنند، متاسفانه لايههايي از زنان از يك تبعيض و نابرابري فرهنگي رنج ميبرند. جلوگيري از حضور دختران در مدارس يا ازدواجهايي كه در سنين پايين رخ ميدهند و پديده چندهمسري نمونههايي از اين رنجهاست. فكر نميكنيد انتصاب چند مدير زن به تنهايي نميتواند برطرفكننده اين معضلات باشد و اقدامات تكميلي در سطوح مختلف جامعه نياز است؟
ما هم به دنبال برطرف كردن اين تبعيضها هستيم. توجه داشته باشيد كه اين اقدامات بايد به صورت زنجيرهوار رخ دهد. اول زنان بايد به خودباوري برسند و سپس فعل توانستن را با خواستن و همراهي مديران نهادينه كنيم. در اين صورت تريبونها به آرامي در دست زنان قرار ميگيرد و خودشان ميتوانند در جهت تغيير نگاهها در ساير بخشها نقش ايفا كنند. نميشود براي معضلاتي كه در طول تاريخ شكلگرفته نسخهاي آني پيچيد. نسلهاي جديد با تواناييهاي تحصيلي و اجتماعي كه به دست آوردهاند بايد باورها را صيقل بزنند و محدوديتها را از مسير بردارند. بپذيريد شرايط امروز استان به هيچوجه با ديروز قابلمقايسه نيست. وقتي در همين استان در حال حاضر نسبت ورود دختران به مدارس با پسران برابري ميكند، نشان از تلطيف شدن فضا به نفع زنان و خواست خانوادهها براي بهبود شرايط دخترانشان است.
در استان سيستان و بلوچستان در رده تحصيلات تكميلي هم تعداد دختراني كه در اين مقطع تحصيل ميكنند از پسران بيشتر است اما متاسفانه فعاليت اقتصادي زنان در استان ما در سطح مطلوبي قرار ندارد. گرچه اين شرايط اشتغال در كل كشور وجود دارد اما در استان ما وضعيت به مراتب بدتر است.
آينده اشغال زنان را آينده اقتصادي استان تعيين ميكند و البته نوع نگاه مراكز آموزش عالي به فرداي استان در اين مورد تاثيرگذار است. در كمتر از دو سالي كه از فعاليتم در اين استان ميگذرد 56 زن در سطح فرماندار، معاون استاندار، شهردار، مديران كل صف و ستاد، معاون رييس دانشگاه مشغول به كار شدهاند. اين آمار را با آمار ساير استانها و حتي استانهاي برخوردار كشور مقايسه كنيد. سيستان و بلوچستان در زمينه حضور زنان در عرصههاي مديريتي پيشتاز است. قرار گرفتن زنان در اين نقشها كمك ميكند تا حضور زنان در چرخه اقتصادي وزن پيدا كند.
اما با همه اينها آمار زناني كه به دليل فقر مالي و فرهنگي خانوادههايشان به اجبار به عقد مهاجران عمدتا غيرقانوني افغان درميآيند و مادراني ميشوند با كودكاني بدون شناسنامه و فاقد تابعيت كم نيست. تكليف اين كودكان بيهويت و زناني كه يكتنه بار مسووليت اين فرزندان را به دوش ميكشند چيست. در جريان هستم شما شخصا پيگير وضعيت افراد بيشناسنامههاي استان بوديد و مسوولان قول حل مشكل را تا پايان سال 93 داده بودند. در حال حاضر وضعيت اين افراد چگونه است؟
عقدنامه بسياري از اين افراد روي ميز من است و اتفاقا همين امروز در حال امضاي آن بودم. ما تابع قانون هستيم. زماني كه دختري بدون توجه به قانون كشور و به صورت غيرقانوني با اتباع خارجي ازدواج ميكند بايد بداند چه پيامدهايي در انتظارش است.
اما اكثر كساني كه تن به اين ازدواجها ميدهند از نظر فرهنگي و مالي بسيار فقير هستند و متاسفانه نهتنها به حقوق خودآگاه نيستند بلكه مورد سوءاستفاده خانوادههايشان نيز قرار ميگيرند. فكر نميكنيد از سوي دولت بايد حمايت شوند، كودكان آنها نيز حق تحصيل ندارند.
ببينيد فرزندان آنها مطابق قانون بايد تا سن 18 سالگي براي دريافت تابعيت صبر كنند.
اما روال دريافت تابعيت بعد از اين سن آنقدر سخت است كه كمتر كسي از اين طريق موفق به دريافت تابعيت ميشود.
هيچ كشوري اسناد هويتي خود را به راحتي در اختيار هر كسي قرار نميدهد، نمونه آن استراليا. ببينيد چه تعداد ايراني و با چه شرايط دشواري منتظر دريافت تابعيت اين كشور هستند اما كشور استراليا از اين كار سر باز ميزند. پرداخت به مباحث قانوني در حوزه صلاحيت ما نيست. اينجا نمايندگان مجلس بايد وارد شوند و در مركز پژوهشهاي مجلس مطالعاتي را انجام دهند. وقتي يك جامعه آماري بالا با اين مشكل روبهرو است اين وظيفه نمايندگان مجلس است كه با قانونگذاري تدبيري برايش بينديشند. ما تنها موظف به اجراي قانون هستيم. ما اين مباحث را انعكاس ميدهيم اما بازنگري آن
بر عهده مجلس است.
من اين موضوع را از نمايندگان مجلس و اعضاي كميسيون حقوقي و قضايي آن پرسيدم. آنها يكبار طرحي را براي حمايت از زناني كه با اين مشكل روبهرو هستند به صحن علني مجلس بردند و مطابق آن قرار بود با پرداخت يارانه به فرزندان و برخي تسهيلات ديگر از زنان سرپرست اين خانوارها حمايت شود. اما شوراي نگهبان اين طرح را به دليل وارد آمدن بار مالي به دولت رد كرد. برخي نمايندگان ميگويند دولت بايد اين لايحه حمايتي را به مجلس بدهد تا هزينهها در آن مشخص باشد و شوراي نگهبان ايراد هزينهدار بودن به آن وارد نكند.
اين بحثي بين مجلس و دولت است كه بايد در سطح كلان پيگيري شود. وقتي كشوري با كشوري بحرانزده همسايه است، قبول ميزباني تبعاتي براي كشور ميزبان دارد. يكي از اين تبعات همين كودكان هستند. بايد با نگاه انساني به اين موضوع پرداخت و حق حيات و تحصيل كودكان را مورد توجه قرارداد. سعي ميكنم در سطوح بالا اين موضوع ر ا پيگيري كنم.
موضوع بعدي معيشت و وضعيت اقتصادي مردم استان سيستان و بلوچستان است. متاسفانه تاكنون از ثروتهاي عظيم طبيعي و جغرافيايي اين استان براي توليد ثروت و رفاه مردم استفاده نشده است. جنابعالي برنامههاي بلندمدتي براي توسعه استان در نظر گرفتهايد كه در صورت تحقق، نتايج آنها در درازمدت روي زندگي مردم استان تاثير خواهد گذاشت. در كوتاهمدت چه طرحهايي براي بهبود وضعيت اقتصادي مردم داريد. به مرز اشاره ميكنم. همين چند روز پيش در ايرانشهر شاهد تصادف و كشته شدن چند نفر از افرادي بوديم كه به صورت غيرقانوني سوخت را به افغانستان منتقل ميكردند. چه تمهيداتي براي تسهيل تجارت قانوني براي مرزنشينان انديشيده شده است. مسلما اگر مردم قادر باشند معيشت خود را از طريق قانوني تامين كنند هرگز به سراغ قاچاق سوخت و به خطر انداختن جان خود نميروند.
همزمان با توجه به زيرساختها، آماده كردن فضا براي حضور سرمايهگذاران در استان و تحقق پروژههاي صنعتي بزرگ، به برنامههايي كه در كوتاهمدت به سرانجام برسند نيز انديشيده شده است. البته توجه داشته باشيد اجراي هر پروژه بزرگ مقدماتي ميخواهد كه خود توليدكننده فرصتهاي شغلي جانبي است. به عنوان مثال بنادر ما ظرفيت كافي براي پهلوگيري كشتيها را نداشتند و كشتيها براي تخليه بار به بندرعباس ميرفتند. اما در حال حاضر امكان پهلوگيري كشتي 90 هزار تني در استان فراهم شده است. اين خود يعني ايجاد اشتغال براي گروههاي مختلف. طرحهايي مانند اقامتگاههاي بين راهي، توزيع و توليد گوشت در استان و تاسيس شركتهاي مهندسي در ارتباط با اكتشاف معدن نمونههايي از برنامههاي كوتاهمدت است.
در مورد مشاغل مرزي و به طور مشخص خريد و فروش سوخت چه اقداماتي صورت گرفته است؟
هيچ كس باور نميكرد بتوانيم براي صدور سوخت مجوز بگيريم. اما ما اين مجوز را دريافت كردهايم. در اكثر پايانههاي مرزي و بازارچهها جايگاه سوخت ايجادشده و پيشنويس طرح فروش مردمي آن در حال نهايي شدن است. بايد تعاونيهاي روستايي در مرز ايجاد شود تا مردم بتوانند به صورت قانوني از سود حاصل از فروش سوخت بهرهمند شوند.
در حال حاضر بازارچههاي مرزي آنچنان كه بايد پر رونق و فعال نيستند در مورد اين بازارچهها چه اقداماتي صورت گرفته است؟
ما هم به دنبال فعال بودن بازارچههاي مرزي با تمام ظرفيتشان هستيم. اما اين امر دوجانبه است. قرار نيست فقط اراده ما كفايت كند. به كشور همسايه هم بستگي دارد. حتي در وزارت كشور درخواست داديم بازارچههاي غيررسمي مانند ريمدان كه در حال حاضر فعال هستند به رسميت شناخته شوند و بازارچههاي رسمي غيرفعال فعلا تعطيل شوند. در مورد استفاده از مرز پيشرفت خوبي داشتهايم. اما توجه داشته باشيد برخي كارها بايد توسط خود مردم انجام بپذيرد. اراده براي تغيير بايد در خود مردم هم وجود داشته باشد. براي برونرفت از وضعيت نامناسب معيشتي مردم بايد به فكر راههاي جديد باشند. مثال ميزنم كسي بوده كه براي برپايي يك شغل خانگي مثل قاليبافي درخواست وام كند و به او تعلق نگيرد؟ در بخش صنعتي نيز ما در حال احياي واحدهاي صنعتي تعطيل و نيمهتعطيل هستيم. شهركهاي صنعتي اينجا قبرستان دوم بودند درحالي كه الان وضعيت اين گونه نيست. هر كس ارادهاي براي احياي واحد صنعتي خود داشته باشد ما حمايتهاي مالي لازم را انجام ميدهيم.
سفر رييسجمهوري افغانستان به ايران اميدواريهايي را براي حل مشكل تامين آب هامون ايجاد كرد. دستاورد اين گفتوگوهاي صورت گرفته چه بود؟
من به طور مفصل در مورد نتايج اين گفتوگوها در فيسبوكم توضيح دادم.
بله من اين مطالب را خواندم. سوالم اين است كه اقدامي هم در راستاي عملي كردن گفتوگوها صورت گرفته است يا خير؟
با برگزاري يك جلسه نميتوانيم نتيجهاي بگيريم. براي عملياتي شدن بايد صبر كنيم.
چه تضميني وجود دارد كه گفتوگوها عملي شود؟ در گذشته هم گفتوگوهايي از اين دست انجام شده اما نتيجه خاصي در پي نداشته است. حتي بين دو دولت قراردادي كتبي وجود دارد كه افغانستان به آن پايبند نيست.
در ديدار با رييسجمهور افغانستان توافق كتبي كه منجر به صدور يك بيانيه شود وجود نداشت. آنها هم نسبت به هامون مواضعي دارند. اشرف غني سابقه فعاليت زيستمحيطي داشته و اين فرصت خوبي است و حضورش در جايگاه رييسجمهور اميدبخش است. توافق ما با رييسجمهور افغانستان اين بود كه هامون سرمايه مشترك دو كشور است. بايد به هامون به چشم سرمايهاي بينالمللي نگاه كرد. هامون زينت مرز ما است و اشرف غني نيز بر همين باور است. قرار است يك كميسيون مشترك براي احياي تالاب تشكيل شود.
چه زماني اين كميسيون تشكيل ميشود؟
اين موضوع فقط در اراده ما نيست، به طرف مقابل هم بستگي دارد. بايد ببينم طرف مقابل چقدر براي تحقق هر آنچه در جلسه به صورت لساني و اخلاقي به توافق رسيديم مصمم است. از خانم ابتكار درخواست كردم بحث كميسيون را فعالتر پيگيري كنند و براي سفري به همراه ايشان به افغانستان در حال برنامهريزي هستيم. وزير كشور هم به عنوان رييس كميسيون مشترك اقتصادي و توسعه دو كشور انتخاب شده، به ايشان هم براي تشكيل هرچه سريعتر اين كميسيون درخواست داديم تا تعاملات با دولت افغانستان مطلوبتر انجام شود. در اين 18 ماهي كه از حضورم در استان ميگذرد بارها براي سفر به افغانستان تلاش كردم اما متاسفانه در آن طرف فضا مهيا نبوده چون دولت نداشتند. سه بار هم براي سفر برنامهريزي كردم كه هر سه بار به هم خورد. هفت ماه از انتخابات افغانستان گذشت تا آقاي غني زي توانستند دولت تشكيل دهند. حتي استانداران هنوز منصوب نشدهاند. پس در افغانستان شرايط مناسب براي ايجاد تعامل فراهم نبوده است. درحاليكه تاكنون پنج سفر به پاكستان داشتهام و آثار اين سفرها هم كاملا محسوس است. روابط با پاكستان را در عاليترين سطوح برقرار كرديم. من تمايل دارم مشابه آن و حتي نزديكتر با افغانستان دنبال شود.
در مساله آب ما به افغانستان نيازمنديم اما در بحث تجارت اين افغانستان است كه به ما نياز دارد. با تمامي مشكلاتي كه در زمينه تامين حقابه هامون وجود دارد و با توجه به دورههاي طولاني مدت خشكسالي در سيستان آيا پرداختن به كشاورزي در اين منطقه توجيه اقتصادي دارد؟ طرحهاي بلندمدت و پر هزينهاي مانند آبياري قطرهاي در برنامههاي سيستان قرار دارد درحالي كه به جنبههاي تجارت و مزاياي مرزي به اندازه كافي توجه نميشود. زمان آن نرسيده كه با تغيير سبك زندگي سيستان را به منطقهاي تجاري تبديل كنيم؟
وقتي از منطقه آزاد سخن ميگوييم يعني بازگشت به پيشينه و حرفه گذشته سيستان كه همان تجارت است. افغانستان هم يكي از شركاي قوي ما از نظر تجارت است. بايد از اين شراكت صيانت كنيم. حرفي نزنيم تا اين بازار را از دست دهيم. بيش از دو ميليارد دلار رابطه تجاري با افغانستان داريم و اين كشور جزو 10 شريك تجاري اول ما است. اگر اراده ما بر اين است كه منطقه آزاد ايجاد كنيم بايد روابط اقتصادي با همسايگان را توسعه دهيم. از طرفي توسعه بندر شهيد بهشتي و كلانتري تكميلكننده تجارت است. داشتن مناطق آزاد بدون وجود بنادر بيمعناست.
در حال حاضر چشمانداز ايجاد منطقه آزاد سيستان چگونه است؟
طرح منطقه آزاد سيستان از استان و دبيرخانه مناطق آزاد عبور كرده و بايد براي تصويب به شوراي عالي مناطق آزاد و سپس مجلس شوراي اسلامي برود. سيستان حلقه مفقوده چابهار-سرخس است. بايد براي اتصال اين حلقه تدبير كنيم. در بحث كشاورزي نيز بايد به سمت محصولات با صرفه اقتصادي و گستره صادراتي برويم. براي توليد يك كيلو گندم 1400 مترمكعب آب لازم است ميبينيم به جهاتي واردات گندم از توليدش بهصرفهتر است. ما صرفا به آبياري قطرهاي فكر نميكنيم. به آبياري قطرهاي با يكپارچهسازي اراضي فكر ميكنيم. به كشت گلخانهاي و تغيير الگوهاي كشت ميانديشيم. مردم هم بايد اين ميل را در خود نشان دهند ما تنها فراهمكننده بستر هستيم. ضمن اينكه در سيستان طرحي را براي گسترش دامداري با همكاري سازمان اتكا اجرا كرديم. اين طرحها در تاريخ سيستان سابقه ندارند.
اكثر اين برنامهها در بلندمدت نتيجه ميدهند.
آبياري قطرهاي بلندمدت نيست. تا پايان خرداد 3000 هكتار از اراضي با آبياري قطرهاي زير كشت ميرود كه اين رقم تا سال آينده به 10 تا 15 هزا ر هكتار ميرسد. در مجموع هم
46 هزار هكتار در استان تعهد داريم. اين برنامهها در سه تا چهار سال جواب ميدهند. اما بايد توقعات را منطبق بر واقعيتها شكل داد. در اين 15 سال سيستان آسيبهاي فراواني ديده اما هيچ صدايي بلند نشده بود اما امروز كه نگاههاي بلندي براي توسعه منطقه شكلگرفته چرا اين موضوعات مطرح ميشود.
بعد از 35 سال ما تمام گاوهاي نژاد سيستان را پلاكدار كرديم. گاو سيستان به دليل ورود دام قاچاق به كشور مجاز به صدور به ساير استانها نبود. حالا كه چنين پروژههايي در اين دولت در حال اجراست بايد شكرگزار باشيم، نه سپاسگزار دولت چرا كه اين خدمات وظيفه ما است. اما اجازه ندهيم عدهاي كه دنبال گل آلود كردن فضا به نفع خويش هستند، كساني كه در روزهاي درد همدرد مردم نيستند ميخواهند روي اميدواريهاي بلند مردم غبار بنشانند و به نفع خود صيد كنند.
به دليل روحيه تعاملي كه شما در اين مدت از آن صحبت كرديد، حضور فعالتان در فضاي مجازي و اميدهايي كه مردم به وعدههاي دولت داشتند پرسشگري از شما بيشتر است. مردم به دنبال تحقق وعدهها هستند.
بايد آگاهي جامعه افزايش يابد تا افرادي كه دنبال جوسازي هستند ميدان پيدا نكنند. مردم بايد ديروز خود را با امروز مقايسه كنند. من به قضاوت اكثريت مردم ايمان دارم.
با توجه به اينكه تاكنون در اين استان پژوهشهاي جامعهشناسي و مردمشناسي جدي صورت نگرفته است در تشكيلات استانداري برنامهاي مدون براي انجام اين پژوهشها وجود دارد؟
قومشناسي عامل توسعه است. اگر جامعهشناسي و قومشناسي به خوبي صورت نگيرد قطعا تمام فعاليتها آب در هاون كوبيدن است. شرط بودن در طريق توسعه با مشاركتپذيري و مشاركتجويي مردم است. نبايد انتظار داشت در همه حوزهها دولت حضور داشته باشد. وقتي از حضور مردم سخن ميگوييم يعني كوچك كردن نقش دولت و فعال شدن شبكههاي اجتماعي مردم. دولت بايد نحيفتر شود و تنها نقش نظارتي داشته باشد. سرمايه جامعه چه كساني هستند؟ قطعا مردم. مردم بايد ديدهبانهاي خوبي باشند و موضع فعال اتخاذ كنند. مديريت فرهنگي زماني پويا و جريان ساز است و خطا نميكند كه در كنارش نهادهاي مدني پويا وجود داشته باشد و مديران بدانند مورد پرسش مردم قرار ميگيرند.