«اعتماد» از آخرين وضعيت ائتلافهاي انتخاباتي و همراهي كانديداها گزارش ميدهد
كانديداي پوششي، ائتلاف پوشالي
هنوز نتيجه بررسي صلاحيت داوطلبان انتخابات رياستجمهوري اعلام نشده ولي از حالا ميتوان حدس زد كه كدام چهرههاي سياسي بازيگر اصلي صحنه رقابت خواهند بود. به تبع همين گمانهزني، از همين حالا و حتي پيش از اين، بحث درباره چگونگي چينش مهرهها بالا گرفته است. يك طرف اصلاحطلبان هستند و طرف ديگر اصولگرايان. در اين بين لاريجاني و طرفدارانش نيز سعي ميكنند كه تركيب ميدان را به نفع خود به هم بزنند. به غير از آنان، احمدينژاد هم هست كه به هر سو حركت ميكند با سيلي از مخالفتها و انتقادات روبرو ميشود ولي با اين حال تلاش دارد كه به فعاليتهاي خود ادامه دهد. در بين تلاشهاي تبليغاتي نامزدها، بازار يارگيريها هم داغ شده و زمزمههايي از ائتلاف اين و آن كانديدا و انصراف آن به نفع آن ديگري به گوش ميرسد. برخي سخت به دنبال اين هستند كه بين اصلاحطلبان و لاريجاني نوعي همبستگي را تصوير كنند و از تكرار ائتلاف 92 و 96 در انتخابات 1400 بگويند. از طرف ديگر اما ميان اصولگرايان نيز تلاشهايي در حال انجام است تا از كثرت كانديداها بكاهند و همه را در حمايت از سيدابراهيم رييسي ثابتقدم نگه دارند.
تكرار ائتلاف 92 و 96؟
با اين همه اما بيراه نيست اگر بگوييم كه حضور علي لاريجاني، دستكم بخشي از اصلاحطلبان را هرچند در اقليت اما به شك و ترديد انداخته است. با توجه به اينكه چهرههاي اصلي جريان اصلاحطلبي از ميدان رقابت خارج شدند و ديگر نه سيدحسن خميني هست كه همه اصلاحطلبان پشت او بايستند و نه جواد ظريف حاضر به كانديداتوري شده كه دستكم اصلاحطلبان بتوانند روي محبوبيت اجتماعي او حساب باز كنند، حالا برخي از ناظران تاكيد دارند كه به خاطر شرايط پيشآمده بهتر است اصلاحطلبان روي استراتژي ائتلاف سرمايهگذاري كنند. هرچند اين راهبرد تكراري از مدتها پيش مطرح بوده و بيش از آنكه از آن شنيده باشيم، از مخالفتهاي سرسخت و جدي اصلاحطلبان با آن شنيدهايم. اصلاحطلباني كه از سال گذشته بارها و بارها اعلام كرده بودند نتيجه بررسي صلاحيتها از سوي شوراي نگهبان هرچه باشد، به هر حال آنان به سوي تكرار استراتژي ائتلاف با اصولگرايان ميانهرو كه زماني حسن روحاني و حالا علي لاريجاني نماد اين جريان است، نخواهند رفت. البته بيش از همه اين حاميان لاريجاني هستند كه سعي دارند احتمال ائتلاف را تقويت كرده و آن را احتمالي محتمل جلوه دهند. بر اين اساس رسانههاي نزديك به علي لاريجاني و اصولگرايان ميانهرو كه اين روزها در مسير تبليغ لاريجاني كار ميكند، در 24 ساعت گذشته بيش از هر زمان از احتمال همراهي اصلاحطلبان با لاريجاني نوشته و گزارش دادهاند. خبرها و گزارشهايي كه البته عمدتا منبع روشني ندارند اما عمدتا سعي دارند خط خبري ائتلاف جهانگيري با لاريجاني را پررنگ كنند. در عين حال بخشي از نيروهاي اصلاحطلب نيز از احتمالات عرصه سياست سخن ميگويند و تاكيد ميكنند كه در دنياي سياست، هر اتفاقي محتمل است و هر آينه ممكن است تحولي تازه رخ بدهد و فضا دگرگون شود. ولي به هر حال روشن است كه بدنه حامي اصلاحات و پايگاه اجتماعي اين جريان سياسي چنين تصميمي يعني ائتلاف با لاريجاني را نميپذيرد و به هيچ عنوان براي پذيرش آن آماده نيست. در نتيجه اگر قرار بر كنارهگيري كانديداها به نفع يكديگر باشد، اصلاحطلبان نهايتا بتوانند به نفع يكديگر كنار بكشند؛ چراكه كنارهگيري يك كانديداي اصلاحطلب به نفع لاريجاني، آنطوركه رسانههاي حامي او تبليغ ميكنند، احتمالا با واكنش بسيار منفي پايگاه اجتماعي جريان اصلاحات مواجه خواهد شد و بعيد است نتيجهبخش باشد.
جهانگيري- پزشكيان؛ يك ائتلاف اصلاحطلبانه؟
از طرف ديگر رفتار و گفتار اغلب اصلاحطلبان نشان ميدهد آنان فعلا روي اسحاق جهانگيري و مسعود پزشكيان بيشتر از همه حساب باز كردهاند. پزشكيان كه ستاد انتخاباتي خود را هم فعال كرده و آماده شروع زمان رسمي تبليغات است. اما ظاهرا تاكنون نتوانسته حمايت حداكثري جريان اصلاحات را به دست بياورد؛ چراكه خواهناخواه بخشي از اصلاحطلبان پشت جهانگيري ايستادهاند. هرچند باتوجه به اقبال به نسبت اندك جامعه به جهانگيري، او نيز برخلاف تصور چندان دست بالاتري در اختيار ندارد. آنچه اما در اين ميان مسلم است اين است كه چنانچه هر دوي آنان تاييد صلاحيت شوند، تنها يكي در ميدان باقي بماند. در اين شرايط اما با توجه به حجم انتقادات از دولت حسن روحاني احتمال كنارهگيري جهانگيري به نفع پزشكيان بيش از احتمال خروج پزشكيان به سود جهانگيري است. به عقيده بسياري جهانگيري در اين انتخابات نماينده دولت به حساب ميآيد و هر انتقادي كه متوجه دولت است، به سوي جهانگيري نشانه گرفته ميشود و همين هم باعث ميشود كه او بيشتر درگير پاسخدهي به ضعف دولت در 8 سال گذشته باشد تا اقناع رايدهندگان براي حمايت از خود.
ناكامي سناريوي لاريجاني و نظامي پوششي
با اين وجود در جبهه اصلاحطلبان و اصولگرايان، تقريبا همه نامزدها يك همراه و موتلف جدي دارند و كمتر كانديدايي را در اين ميدان تنهاي تنها مييابيم. اين يك سنت انتخاباتي در ايران است كه هر فردي با يك همراه وارد ميشود. حال ممكن است او را پوششي بنامند يا تعابيري چون اين. در اين دوره اما از ميان كانديداهاي مطرح، فعلا علي لاريجاني تنهاست و در عمل همراهي ندارد. هرچند به هر حال اصلاحطلبان دستكم از آنجا كه رقيب به صحنه انتخابات مينگرد، موتلف لاريجاني است ولي در عين حال هيچ قرار نوشته يا نانوشتهاي درباره ائتلاف با يكديگر نگذاشتهاند. البته شرايط فعلا اينگونه است و احتمالا دارد اوضاع له يا عليه لاريجاني تغيير كند. در همين حال هم برخي در حال گمانهزني تبليغاتي براي او هستند و بهطور غيررسمي اخباري را منتشر ميكنند كه نشان دهد لاريجاني هم ائتلافهايي در عرصه انتخابات دارد. چنانكه طي 24 ساعت گذشته اخباري از حمايت رستم قاسمي از لاريجاني منتشر شد. هرچند قاسمي رسما اين گمانهزنيها را تكذيب كرد؛ آنهم درحالي كه پيش از انتشار اين شايعات، رستم قاسمي در مصاحبهاي كه به تازگي با روزنامه كيهان انجام داد، انتقاداتي را متوجه لاريجاني كرده و با تعبيري چون «فيلسوف» و تاكيد بر اينكه كشور نياز به چنين فردي ندارد، نشان داده بود كه چندان تمايلي به همراهي با لاريجاني ندارد. از اين عجيبتر آنكه همزمان برخي منابع خبري مدعي شدهاند كه خبرگزاري تسنيم به جمع حاميان لاريجاني پيوسته است. حال آنكه فارغ از تكذيب اين احتمال ازسوي برخي خبرنگاران اين خبرگزاري، اينكه مسوول حوزه سياسي اين خبرگزاري در گفتوگوي كلابهاوسي چند شب پيش لاريجاني با سوالي تند و تيز و انتقادي به مصاف او رفت، نشانهاي ديگر از نادرست بودن اين احتمال است. ضمن آنكه نگاهي به اخبار تسنيم هم مشخص ميكند كه اين رسانه اصولگرا هم مانند سايرين در صف حاميان رييسي ايستاده است.
ائتلاف باهنر-لاريجاني؛ شايد وقتي ديگر!
به علاوه اينها سخناني از محمدرضا باهنر، دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري منتشر شده كه نشان ميدهد او هم از لاريجاني فاصله گرفته و قرار نيست كه در تيم او باشد. همزمان عليرضا خجستهپور قائممقام باهنر در جامعه اسلامي مهندسين به نقل از او گفته است: «بهطور رسمي اعلام كردم كه جامعه اسلامي مهندسين و جبهه پيروان خط امام و رهبري ذيل شوراي وحدت اصولگرايان در انتخابات نقشآفريني خواهد داشت و به حمدالله با حضور جناب آقاي رييسي وحدت اصولگرايان رنگ و بوي تازهاي به خود گرفت و همه جريانهاي اصولگرايي از ايشان حمايت خواهند نمود.» با اين حساب فعلا لاريجاني به صورت انفرادي به تقابل با صف قدرتمند و متكثر اصولگرايان خواهد رفت.
اختلاف ميان پوششيهاي رييسي؟
هرچقدر در جريان اصلاحطلب و اصولگرايان ميانهرو و طيف دولت اما و اگر زياد است، دستكم ظاهر امر در اردوگاه اصولگرايان از نوعي اتحاد حكايت دارد. اما اينكه اين همبستگي ظاهري، واقعيت نيز خواهد داشت، پرسش مهمتري است. حالا در ظاهر امر اغلب اصولگرايان حاضر در صحنه يا از حمايت از او گفتهاند يا اگر به صحنه آمدهاند، ميگويند كه به زودي به نفع او كنار خواهند كشيد. اما آنچه پشت صحنه دنبال ميشود، روايتي متفاوت است. آنطوركه امتداد در گزارشي نوشته، سيدابراهيم رييسي با درخواست از زاكاني براي حضور در انتخابات، ناخواسته موجب شده كه سعيد جليلي در ساعات پاياني مهلت نامنويسي، تصميمش را براي حضور در انتخابات بگيرد. جليلي كه از مدتها قبل گفته بود اصولگرايان با «كلاه وحدت» وارد عرصه انتخابات ميشوند، ظاهرا وقتي باخبر شد كه عليرضا زاكاني براي ثبتنام به وزارت كشور رفته، تصميمش را براي آمدن و ماندن در انتخابات تا پايان گرفته است. چراكه ظاهرا زاكاني در جمع طرفدارانش اعلام كرده كه با درخواست رييسي ثبتنام كرده است و قرار است كانديداي پوششي رييسي باشد. نقوي حسيني، رييس ستاد تهران جليلي در انتخابات 92 گفته بود سعيد جليلي هم براي حمايت از رييسي ثبتنام كرده بوده است. در اين شرايط است كه ظاهرا جليلي حالا كه زاكاني را نيز با ماموريتي مشابه در صحنه ديده، تصميم گرفته راه خود را دنبال كند. همزمان با اين تنش در اردوگاه اصولگرايان اما تبليغات انتخاباتي ستاد رييسي، در فضاي مجازي به شكلي نامحسوس با خط خبري انتقاد به اصلاحطلبان و دولت در حال پيشروي است. البته ستاد رييسي گويا برنامهريزي كرده كه او را وارد خط اول درگيريها نكند و ظاهرا قرار است بيشتر چالشها و دعواهاي لفظي را زاكاني انجام دهد. اما اينكه جليلي كه با ماموريتي مشابه وارد ميدان شده بود، چگونه واكنش نشان ميدهد، خود معضلي تازه براي رييسي خواهد بود.