خروجي دو شب حضور احمدينژاد در كلابهاوس چه بود؟
احمدينژاد، احمدينژاد است!
درست 15 سال و 11 ماه پيش، وقتي در رقابتي نفسگير بر سياستمداري غلبه كرد كه تا آن زمان سابقه 8 سال رياستجمهوري و 8 سال رياست بر مجلس و سالها رياست بر مجمع تشخيص مصلحت نظام و نايبرييسي مجلس خبرگان رهبري را در كارنامه داشت، اغلب ناظران سياست ايراني متعجب و شگفتزده شدند اما آنچه در سالهاي بعد و به خصوص پس از پايان دوران 8 ساله دولتدارياش رقم خورد، به باور بسياري حتي از آن ورود عجيب به صحنه سياست ايراني نيز باورناپذيرتر و شگفتانگيزتر بود. محمود احمدينژاد كه زماني محبوب طيف محافظهكار و راست سياسي ايران بود و به گفته آنان، مورد تاييد و مطلوب راس حاكميت جمهوري اسلامي، از 4 ساله دولت حضورش در «پاستور» و از روزهاي تلخ پس از انتخابات رياستجمهوري 88 به اين سو، هر روز بيش از پيش از آنچه ابتدا تصور ميشد، فاصله گرفت و در نهايت كار به جايي رسيد كه او 4 سال پس از خروج از «پاستور دهم»، درحالي براي فتح «پاستور دوازدهم» اقدام به نامنويسي در انتخابات رياستجمهوري سال 96 كرد كه نهتنها توصيههاي رهبري نظام در جلسات خصوصي را قانعكننده نمييافت، بلكه حتي هشدار علني ايشان از پشت بلندگو را نيز براي خود حجت نميدانست و معتقد بود كه حتي با وجود اين منع و نهي صريح و آشكار، ممكن است شوراي نگهبان صلاحيتش را براي ورود به انتخابات رياستجمهوري احراز كند و فراتر از آن، ميتواند حسن روحاني، رييسجمهوري وقت و كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان را در آن انتخابات شكست دهد.
اينها اما هيچكدام رنگ واقعيت به خود نگرفت و عجيب آنكه واكنش احمدينژاد به اين ناكامي، تشديد رفتاري بود كه اين سالهاي پس از دوري از قدرت پيش گرفته بود. لحن و ادبيات او در نقد جمهوري اسلامي، هر روز بيش از پيش تند و آتشين ميشد و اين روند از قضا هر چه به انتخابات رياستجمهوري بعدي كه همين انتخابات پيشرو باشد، نزديك ميشد، شعلههاي آتش كلام احمدينژاد نيز بيش از پيش زبانه ميكشيد. روندي كه حالا او در شرايطي در آن قرار گرفته كه شوراي نگهبان قرار است تا سهشنبه هفتهاي كه پيشرو است، تصميم نهايي خود را در خصوص صلاحيت كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري سيزدهم به وزارت كشور اعلام كند و اين يعني احتمالا تا پيش از پايان همين هفته، فهرست نهايي كانديداهاي انتخابات 1400 از سوي ستاد انتخابات اعلام خواهد شد. فهرستي كه اگر نام احمدينژاد در آن نباشد، نبايد حتي منتظر باشيم كه پاي صندوق راي حاضر شده و به عنوان يك عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام يا رييسجمهوري پيشين در اين انتخابات شركت كند. اين ادعاي احمدينژاد و ادعاهايي از اين دست است كه باعث شده حالا برخي ناظران از اين بگويند كه آيا به راستي «احمدينژاد 1400» همان «احمدينژاد 84» است؟ آيا به واقع ميتوان ميان كسي كه امروز اينچنين به نقد راس حاكميت برخاسته و كسي كه سالها محبوب و مطلوب محافظهكاران و راست سياسي ايران بود، شباهت و قرابتي ديد؟! آيا احمدينژاد ديگر احمدينژاد نيست و تغيير كرده است؟! اينها پرسشهايي است كه البته اين سالهاي اخير هربار صحبت از احمدينژاد به ميان آمده و به خصوص هر گاه او با كنشي تازه، تنشي تازه در فضاي سياسي كشور ايجاد كرده، ازسوي ناظران سياسي مطرح شده و هركدام نيز از نگاه خود سعي كرده پاسخي به آن بدهد. پرسشهايي كه حالا و پس از آنكه شامگاه جمعه و شنبهاي كه گذشت، دو نمونه ديگر از كنشهاي سياسي احمدينژاد، اينبار در شبكه اجتماعي كلابهاوس رقم خورد، مطرح است و بسياري از ناظران و تحليلگران سياسي ايراني اين و آن سوي مرزها سعي در يافتن پاسخ آن داشتهاند.
كاربران فارسيزبان كلابهاوس كه اين روزها بسيار هم پرتعدادند، شامگاه جمعه را درحالي سپري ميكردند كه بخشي از اين جماعت گوش به صحبتهاي محمود احمدينژاد سپرده بود، به اين تصور كه نوايي كه به عنوان صوت و صداي گفتوگوي اقتصادي او با يك پايگاه خبري-تحليلي در كلابهاوس طنين انداخته، صداي گفتوگوي زنده اوست. هنوز اما اين غائله به پايان نرسيده بود كه معلوم شد مصاحبه مدتي پيش انجام شده و آنچه ميشنويم، تنها صوت آن است يا به قول كاربران كلابهاوس، «نوار صحبتهاي احمدينژاد». اين البته پايان داستان نبود و او شامگاه شنبه نيز ظاهرا براي آنكه جبران مافات كرده باشد، بار ديگر در كلابهاوس حاضر شد تا دستكم اينبار بهصورت زنده پاسخگوي پرسشهاي كاربران اين شبكه اجتماعي باشد. اينبار البته نيرنگ و ترفندي در كار نبود؛ گرچه تاكيد بر اينكه سوالات صرفا در چارچوب آنچه او و يارانش اين مدت اخير «نظريه مديريت ايراني» ميخوانند، باشد و از اين حدود خارج نشود، تاحدودي در مسير انجام يك گفتوگوي بيواسطه و آزاد خلل ايجاد ميكرد.
آنچه اما درنهايت مخلل در گرفتن گفتوگويي روشن بود، نه اين مسائل، بلكه روحيه احمدينژاد و نوع كنشگري سياسي او بود. مردي كه اصولا اهل پاسخگويي نيست؛ چه پرسشي باشد در يك گفتوگوي از پيش تهيه شده اقتصادي و زماني كه خبرنگار هر چه در توان دارد به كار ميبندد تا احمدينژاد حاضر شود كه به زبان خود بگويد در تمام دوران رياستجمهوري 8 ساله، كدام خطا را مرتكب شده و چه اشتباهي داشته اما ناكام ميماند. چه مصاحبهاي كلابهاوسي و زنده شبيه به آنچه شامگاه شنبه شاهد بوديم و احمدينژاد بيتوجه به آنچه از او پرسيده ميشد، آنچه خود صلاح ميدانست را در مقام پاسخ بيان ميكرد.
هرچه بود حالا ما دو نوبت تجربه گفتوگوي كلابهاوسي با احمدينژاد را نيز به تجارب اين حدود 16 سال گذشتهمان از تعامل با او افزودهايم اما آنچه درنهايت ميدانيم، اين است كه اتفاقا احمدينژاد تغييري نكرده و همان است كه بود و آنچه تغيير كرده، صرفا جايگاه اوست در قدرت كه روزگاري راس هرم بود و حالا بيرون دايره خوديها.