اسماعيل كهرم، مشاور رييس سازمان محيط زيست كشور در گفتوگو با «اعتماد»:
انفجار در سرخهحصار براي ساخت تونل، حيات وحش را فراري ميدهد
نبايد حيات وحش را خانهخراب كرد بعد برايشان قصر ساخت
الهه موسوي / موضوع تخريب شش هكتار از اراضي و جنگلهاي پارك ملي سرخهحصار توسط شهرداري تهران براي ساخت اتوبان شهيد شوشتري اين روزها دغدغههاي بسياري براي مردم و فعالان محيط زيست به وجود آورده است. هر چند اين عمليات، از سوي سازمان حفاظت محيط زيست و با حكم قضايي متوقف شد و ادامه عمليات منوط به انجام ارزيابي محيط زيستي و تاييد آن ذكر شد، اما تلاش براي اجراي اين پروژه در پارك ملي و جنگلي سرخهحصار از سوي شهرداري همچنان ادامه دارد. در همين حال مسوولان شهرداري گفتهاند كه براي رعايت حال حيات وحش منطقه، مسير داخل پارك ملي را تونل ميكشند. اما به گفته كارشناسان احداث اين تونل خود ميتواند باعث تخريب پارك و برهم خوردن تعادل اكولوژيك آن شود. گفتوگوي زير در همين باره با دكتر اسماعيل كهرم انجام شده است. كهرم تجربه كار در كميته محيط زيست شوراي اسلامي شهر تهران به عنوان كارشناس و زندگي و تدريس در كشورهاي اروپايي را نيز در كارنامه خود دارد.
اهميت پارك ملي سرخهحصار براي شهروندان تهراني چقدر است؟
پارك ملي سرخهحصار و منطقه جاجرود قبلا منطقهاي وسيع و سرسبز بود كه از قديم و حتي پيش از دوران نادرشاه و همچنين در زمان قاجاريه، به عنوان شكارگاه، قرق ميشد. هر چند در فصولي حيات وحش آنجا را شكار ميكردند، اما در بقيه اوقات از آنها نگهداري ميشد تا زاد و ولد كنند براي فصل بعدي شكار. بعد در دهه 60 آمدند و مجوز تردد و چراي دام در بخشي از وسط آن را به شكل نعل اسبي به چند دامدار دادند كه اين كار، موجب تكه تكه شدن اين پارك شد، در نتيجه جاجرود آن وسط ماند و در شرق و غرب آن، سرخهحصار و خجير. اين دو منطقه از نظر وسعت يكسان هستند ولي از نظر توپوگرافي، ارتفاع خجير بيشتر است و كوهستاني؛ اما سرخهحصار با 1700 متر ارتفاع، حدود 700 ميليمتر بارندگي دارد كه بينظير است. در اين منطقه حيات وحش متنوعي از قبيل كل، بز، قوچ ، ميش، گراز و... زندگي ميكنند و پوشش گياهي بسيار خوبي نيز دارد. از نظر درجه حرارت هوا نيز بسيار عجيب است؛ از منهاي 30 درجه تا 40 درجه سانتيگراد متنوع است. اهميت اين منطقه در حالي است كه توجه كنيم در اقليم كوهستاني و نيمهخشك تهران قرار گرفته است.
پس قدمت اين مناطق از پاركهاي ملي دنيا بيشتر است؟
بله. خجير و سرخه حصار و منطقه جاجرود بيشتر از «پارك ملي يلواستون» كه نخستين و قديميترين پارك ملي دنياست قدمت دارد. پارك ملي يلواستون در اول مارس 1872 از سوي كنگره امريكا به عنوان پارك ملي ثبت شد. در حالي كه حفاظت و قرق منطقه خجير به زمان قبل از نادرشاه برميگردد. ما در گذشته در آنجا مجموعه حيواناتي مانند روباه، شغال، پلنگ و يوزپلنگ داشتهايم و آنجا «آهوگاه» ايران بوده؛ چرا كه تعداد آهوها در آن منطقه بسيار زياد بوده است. آنجا علاوه بر اينها ارزش باستاني دارد، چراكه ناصرالدين شاه در آنجا شير نگه ميداشته و نيز خط تلگراف كشيده بوده است.
براي امروز تهران چه اهميتي دارد و تخريب آن چه عوارضي را بر سلامت شهروندان برجا ميگذارد؟
شرايط كنوني تهران بسيار خطرناك است، اين همه بارگذاري در تهران كه حدود 30 درصد صنايع مملكت را در آن گرد آوردهايم شرايط بغرنجي را براي اين كلانشهر ايجاد كرده است. قانوني هم بود با عنوان «ممنوعيت استقرار صنايع در شعاع 120 كيلومتري تهران» كه متاسفانه در زمان دولت آقاي احمدينژاد، بدون توجه به فريادها و هشدارهاي كارشناسان لغو شد. اوضاع آلودگي هوا و بحران آب را هم كه ميدانيد. هرچند الان به خاطر جلوگيري از مصرف بنزين پتروشيميها وضع بهتري دارد ولي بالاخره مشكل بهطور كامل حل نشده و تمركز و افزايش جمعيت كنوني انسان و خودرو در اين شهر هرروز مشكلسازتر خواهد شد. در چنين شرايطي خجير و سرخهحصار، گوشوارههاي تهران هستند؛ هم به لحاظ زيبايي و هم اثرگذاري بر كيفيت آب و هوا. اين همه دود و آلايندهها را فقط ميتوان با پوشش گياهي تلطيف كرد و تنها ابزارهاي دفاعي ما در برابر اين آلودگيها و گازهاي سمي پوشش گياهي و كلروفيلدار هستند. خاطرم هست در شوراي شهر قبلي تحقيقي توسط كارشناسان «شركت كنترل كيفيت آلودگي هواي تهران» انجام گرفته بود كه نشان ميداد اگر خجير و سرخه حصار دست بخورند و در آنها ساخت و ساز انجام شود چه باري بر دوش پايتخت خواهد گذاشت و چگونه ميليونها تن آلاينده روي آسمان تهران تلمبار خواهد شد. خاطرم هست اين گزارش در كميته محيط زيست شوراي قبلي خوانده شد و واقعا نگرانكننده بود. حالا ميخواهند اين نعمتي را كه در فاصله يك ساعتي اين كلانشهر آلوده است با عبور جاده تخريب كنند؛ بعد بياييد ببينيد چه خواهد شد.
اگر آنجا تونل بزنند چه؟ بازهم آثار تخريبي خواهد داشت؟ مسوولان گفتهاند كه به خاطر حفظ حيات وحش و زيستگاه پارك ملي تمام مسير را تونل خواهند كشيد و معاون فني و عمراني شهرداري تهران تاكيد كرده كه «عمليات اجرايي بخش باقيمانده اين پروژه نيازمند انفجار، عمليات سنگبرداري و البته احداث يك تونل 800متري است». اين انفجارها براي احداث تونل چه عوارضي براي سرخه حصار و خجير دارد؟
اينكه بدتر است و خطرناكتر. ايجاد تونل نياز به انفجار كوه و صخرهها دارد. با نخستين انفجار، امنيت آنجا به هم ميريزد و تمام حيات وحش آنجا «رم ميكنند» و ميروند. سالهاي سال، با تلاشهاي شبانهروزي محيطبانهاي مظلوم و سختكوش و با خون جگر خوردنهاي ممتد، آنجا را حفظ كرده و جلوي انفجار را گرفتهايم و حالا براي عبور يك اتوبان هر چند مهم، تمام آن حيوانات در آنجا وحشتزده شده و فراري ميشوند. اين اصل علمي در جهان آزموده شده كه امنيت براي حيات وحش بيش از غذا اهميت دارد و باعث جلب، جذب و ماندگاري حيوان در منطقه است. اگر امنيت نباشد حياتوحش منطقه در آن نقطه نميمانند. از طرف ديگر پارك ملي در قانون تعريف دارد. پارك ملي يعني حتي براي جابهجايي يك سنگ يا كندن يك بوته بايد با سازمان حفاظت محيط زيست هماهنگ شده و مجوز داشت. قانون حفاظت و بهسازي اين را ميگويد. در تمام جهان هم اينطور است و پاركهاي ملي بالاترين درجه حفاظتي در جهان را دارند و از نظر امنيت بالاترين كيفيت امنيت را براي حيات وحش بايد بسازند. آن وقت اينها ميخواهند به خاطر حياتوحش كوه را منفجر كنند و تونل بكشند؛ اين ديگر از عجايب است.
راهكار چيست؟
راهكار را بايد كميته ارزيابي سازمان حفاظت محيطزيست مشخص كند اما آنچه مسلم است اين است كه بايد مسير تغيير كند و كمي دورتر برود. آيا آن همه اكوسيستمهاي ارزشمند و داشتههاي محيط زيستي اينقدر ارزش ندارند تا براي حفظشان اتوبان را كمي جابهجا كنيم؟ من اين نكته را قبلا هم به مسوولان شهرداري تهران گفتهام. در شوراي قبلي آقاي چمران آمد و گفت كه ما مخالف محيط زيست نيستيم اما اين جاده را ميخواهيم براي كاهش بار ترافيكي و كمك به محيط زيست بكشيم. من گفتم آقاي چمران! كشيدن جاده به خاطر محيط زيست نبايد باعث تخريب يك پارك ملي ارزشمند و كم نظير در منطقه شود كه اگر بشود زيانش هزاران برابر از سودش بيشتر است و جبرانناپذير. همانجا به ايشان گفتم كه در هيچ كجاي جهان، از پارك ملي جاده و تاسيسات عبور نميدهند. اين ميشود «پارك ملي با استاندارد ايراني» مثل هتلهاي چند ستاره ايران. اينها را به آقاي قاليباف هم گفتهام.
و سخن آخر؟
چند روز پيش آقاي قاليباف لوح قدرداني بابت فعاليتهاي محيطزيستي دريافت كردهاند و نسبت به وقوع بحران زيست محيطي در جنوب البرز هشدار دادهاند. خب اگر واقعا ايشان دغدغه دارند چرا در سرخهحصار ميخواهند اين كار را بكنند و بر آن اصرار هم دارند؟ توصيه من اين است كه اگر قرار است اين همه بلا بر سر پارك ملي سرخه حصار بياوريم اين پارك را از ليست پاركهاي ملي خارج كنيم تا آبرويمان بيش از اين در سطح جهاني و ملي نرود، بعد هر كاري دلمان خواست در آنجا انجام بدهيم. برج بسازيم، چاه نفت بزنيم و اتوبان عبور بدهيم و ادعا هم نداشته باشيم كه نگران محيطزيست هستيم. اول در حيطه مسووليت خودمان حساس باشيم و بعد نگران ديگر نقاط. نياييم خواهان معامله پارك پرديسان شويم و بعد بيسر و صدا و چراغ خاموش بولدوزر ببريم در سرخه حصار و درختها را بكنيم و خاك را زير و رو كنيم و بعد هم بگوييم به خاطر نگراني براي آهوها ميخواهيم كوه را منفجر كنيم و تونل بزنيم. خب اين يعني شما آهوها را خانه خراب ميكني و بعد برايشان قصر ميسازي. توصيه ميكنم به جاي اين نمايشها و شعارها دوستان ما ابتدا بروند و تعريف پارك ملي را بخوانند.