ارزشيابي تحصيلي و رويكردهاي سهگانه
شهيندخت مياندشتي٭
مديريت آموزشي يكي از زيرشاخههاي علوم تربيتي است كه به ياري پژوهشهاي گستردهاي كه در اين راستا انجام گرفته امروز به دستاوردهاي بزرگي نايل شده است و نظامهاي آموزشي به تناسب بهرهمندي از آن تحولات ثمربخشي را ايجاد كردهاند.
در ذيل مديريت آموزشي، برنامهريزي آموزشي درصدد است تا با اتكا به محتوا و روشهاي علمي كيفيت آموزشي را ارتقا دهد. ارزشيابي تحصيلي يا امتحانات يكي از روشهاي نظامهاي آموزشي است كه با اهداف تعيين شده تدوين و اجرا ميشود. برخورداري از كيفيت آموزشي به ويژه در ارتقاي پايههاي تحصيلي و تكوين مفاهيم آموزشي در نظامهاي مختلف منوط به چگونگي تدوين و اجراي آن است.
با عنايت به اين مقدمه ضرورت دارد نكاتي مورد توجه دستاندركاران تعليم و تربيت قرار گيرد كه در اين مجال به طور اختصار در بعد رويكردها مواردي را يادآور ميشوم.
سه رويكرد اساسي در اين راستا وجود دارد كه هر كدام محاسن و معايبي دارد. رويكردهاي سهگانه فرآيند محور، نتيجهگرا و تلفيقي در اين راستا همواره مورد توجه و نقد و بررسي محققان و پژوهشگران علوم تربيتي بوده است. در نظامهاي سنتي بيشتر رويكرد نتيجهگرا مدنظر بوده است و امتحان به منظور ارزيابي ميزان تحقق اهداف آموزشي آن هم در پايان فرآيند آموزشي صورت ميگرفت و در نتيجه اين ارزشيابي تصميم گرفته ميشد كه يك دوره تحصيلي يا پايه تحصيلي تكرار شود يا از آن عبور شده و محصل به دوره يا پايه بعدي ورود كند. در اين رويكرد به طور مطلق و همه يا هيچ نگريسته ميشد و دانشآموز در صورت عدم دستيابي به تمام اهداف آموزشي يك دوره يا پايه حق ورود به دوره و پايه بعدي را نداشت كه آن هم با معيارهاي كمي مورد ارزيابي قرار ميگرفت. در اين رويكرد فصل امتحان پراضطرابترين مقطع آموزشي و عذابآورترين زمان براي دانشآموزان بوده است. اين رويكرد در گذر زمان و به ياري تجربيات و پژوهشها مردود دانسته شد و سالهاست كه از نظامهاي آموزشي مدرن رخت بربسته است. رويكرد ديگر كه پس از گذر از رويكرد سنتي نتيجهگرا مورد توجه قرار گرفت رويكرد فرآيندمحور بود اين رويكرد امتحان و ارزشيابي تحصيلي را يك پازل از مجموعه فعاليتهاي آموزشي كه آن هم در پايان دوره بايد مورد توجه قرار گيرد نميداند، بلكه آن را در بطن اين فرآيند و به طور مستمر در آن ساري و جاري ميداند كه در هر لحظه از كنشهاي ياددهي- يادگيري مورد توجه و كاربرد قرار ميگيرد، به اين معنا كه نهتنها عبور از هر دوره و پايه نيازمند ارزشيابي آموزشي است بلكه عبور از هر فعاليت آموزشي و پرداختن به يك فعاليت ديگر نيز مستلزم ارزشيابي آموزشي است لذا در رويكرد فرآيندمحور معلم و مربي موظف است مداوم دانشآموزان را مورد ارزيابي قرار دهد و تصميم بگيرد كه آيا ميتواند فعاليت دوم آموزشي را آغاز كند يا نه، يا به عبارتي آيا دانشآموزان در نتيجه فعاليت نخست به مرحلهاي رسيدهاند كه بايد فعاليت دوم را آغاز كنند يا نه. اين رويكرد نيز به دليل كمتوجهي به نتايج پاياني براي عبور از دوره و پايههاي تحصيلي معيار و شاخص مشخصي نميتواند ارايه بدهد لذا دستاندركاران نظام آموزشي را با اين مشكل مواجه ساخته كه چگونه بايد مسير ارتقا را تعيين كنند؟رويكرد سوم كه تلفيقي از رويكرد فرآيندمحور و نتيجهگراست به اين مشكل ميخواهد پاسخ دهد؛ اين رويكرد تاكيد بر تناسب و تلفيق است به اين معنا كه ارزشيابي آموزشي در هر دوره بايد متناسب با ويژگيهاي دانشآموزان و اهداف آموزشي باشد و از طرفي با تلفيق رويكردها از معايب اجراي يك رويكرد كاسته و از مزاياي هر دو رويكرد بهرهمند شود. بنابراين در جديدترين سياستگذاريها و تصميمگيريها تلاش شده است تا اين رويكرد مورد توجه جديتر باشد، تا هم كيفيت آموزشي ارتقا يابد و هم از افت تحصيلي جلوگيري شود.
توجه دادن معلمان و مربيان و والدين به اين رويكردها و همسو شدن در نگرشها ميتواند در مسير آموزش و پرورش حرفهاي گامي تحولگرا و نتيجهبخش باشد. رسانهها در اين راستا بايد نقش خود را بررسي و ايفا كنند.
٭مسوول صفحه مدرسه اعتماد