عورتينه
حسن لطفي
چندان اهل ورزش نيستم. به همين خاطر هيچ مسابقهاي را به صورت جدي پيگيري نميكنم. نهايت نهايتش تماشاي مسابقات تيمهاي ملي فوتبال و واليبال است كه آن هم اگر اهل خانه مشغول تماشايش باشند، كنارشان مينشينم واگر حوصلهام سر نرود تا ته نگاه ميكنم . تنها باري هم كه به جد مسابقه فوتبالي را تماشا كردم (براي ديدنش تلويزيون به محل كارم برديم و...) مسابقه فوتبال ايران و استراليا بود .
خداداد عزيزي كه گل تساوي ايران را زد آنقدر خوشحال شدم كه داد زدم و توي محل كارم (شعبه بانك) چرخ زدم و بعد نشستم و گريستم . گريهاي از سر شوق! از آن روز ارادتم به خداداد و كريم باقري آنقدر زياد شده كه هميشه در ذهنم به عنوان دو قهرمان از آنها ياد ميكنم (حتي وقتي حرفي ميزنند يا عملي ميكنند كه چندان خوش ندارم) اما راستش را بخواهيد از وقتي در فضاي مجازي گريه شوق فاطمه خليلي را ديدم حجم حضور او در ذهنم جاي خداداد، باقري و حتي تختي را تنگتر كرده است. البته خوب ميدانم كه برايم انتخاب او به عنوان بهترين بازيكن مسابقه هندبال نروژ و ايران چندان مهم نيست . نه به خاطر باخت نه بر چهل و يك ايران كه قابل پيش بيني بود، بلكه به خاطر ارزش چرخ شادماني زني، دختري، عورتينهاي از سرزمين ايران در ميان چشمهايي كه ارزش اين اشك، ارزش اين حضور را ميدانستند.
بايد دختر باشي، بايد زن باشي، بايد دختر داشته باشي و به علايق دخترت احترام بگذاري، بايد زن را جنس دوم نداني تا ارزش اين اشك، اين چرخ اين اشك در ميان هلهله ديگران را بداني تا ارزش اين لحظه را درك كني . بايد با دخترانت تا دم در سالن ورزشي حجاب رفته باشي و بيرون در مانده باشي تا ساعاتي بعد با چهره گر گرفته و عرق كرده از سالن بيرون بيايند و خبر برد و باختشان را از مسابقه واليبال بدهند و اگر برده باشند يا حتي باخته باشند دلشان پي اين باشد كه پدرشان، برادرشان، عشقشان، همكشوريشان روي سكو مسابقه آنها را تماشا كرده باشند.
نميدانم تحقق آرزوي فاطمه خليلي چقدر قادر است چرخش دختران اين سرزمين را در زمينهاي كشورهاي ديگر بيشتر كند، اما خوب ميدانم در پس نه گفتن به ورزش زنان اما و اگرهايي است كه ريشه در رودربايستي كارشناسان با مديران، مديران پاييندست با مديران بالادست، عدم تحقيق گسترده و مشخص كردن خطوط شرع و عرف، خواست عدهاي معدود كه گاه خودشان هم نميدانند چه ميخواهند، وحشت از عكسالعمل دلواپساني كه هيچوقت معلوم نيست چه ميگويند و چه ميخواهند و... دارد . گمانم اشك شوق فاطمه خليلي فرصت خوبي است تا برنامهاي بريزيم و با آن نيمي از زمينهاي ورزشي داخل و خارج را به زنان سرزمينمان بسپاريم . زناني كه اگر در ورزش جايگاه چنداني ندارند، دليلش رفيقبازي، زمينبازي، ياوربازي و
باور زنان است.