• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3278 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۶ تير

نكوداشت بي‌دريغ

سيد علي ميرفتاح

مملكت عجيبي شده است. يكي اختلاس مي‌كند، يكي دكل مي‌دزدد، يكي از كارش مي‌دزدد، يكي چوب لاي چرخ مي‌گذارد، يكي شاخ و شانه مي‌كشد، يكي زيرآبي مي‌رود... و البته هزاران نفر، بلكه ميليون‌ها نفر آدم صاف و ساده و بي‌غل و غش هم هستند كه زحمت مي‌كشند، كار مي‌كنند، به ديگران احترام مي‌گذارند، مملكت‌شان را دوست دارند، براي آباداني‌اش مي‌كوشند و هر روز بار سنگيني از دريغ و درد و افسوس را به دوش مي‌كشند. متاسفانه بيشتر امورمان با افسوس و دريغ درآميخته است. نمي‌شود شاد شويم اما پشت‌بندش حيف و دريغ نگوييم. حرف ايرج هنوز هم مصداق دارد. در مورد فلك مينايي كه «ندهد شربت شيرين به كسي/ كه در آن يافت نگردد مگسي/ عيش بي‌نيش ميسر نشود/ نيست صافي كه مكدر نشود.» به هر جمله‌مان هزار اما و اگر چسبيده است. اما و اگرهايي كه كم‌كم ما را از وادي دريغ و افسوس به حيرت و يأس- كه خدا نكند، زبانم لال – رهنمون مي‌شوند.... چند وقت پيش گفتند كه يك تشكيلات علمي- پژوهشي مربوط به تاريخ اسلام قرار است كه آثار جناب استاد دكتر عزت‌الله  فولادوند را مورد بررسي و تقدير قرار دهد و او را و كار و زحمت او را تكريم و تجليل كند. كور از خدا چه مي‌خواهد جز دو چشم بينا. من و امثال من از خدا چه مي‌خواهيم جز همين كه استادان‌مان را قدر بگذارند و بر صدرشان بنشانند و شأن علمي و فلسفي ايشان را بزرگ بدارند. «علم» و دانايي چطور در كشور ارج و قرب پيدا مي‌كند و چطور مي‌شود كه جامعه قدر دانايان و دانشمندانش را بداند؟ يكي‌اش حتما همين است كه مقام و منزلت اهل علم را نكو بدارند و آنها را نه تشريفاتي و شعاري و تزييني، كه واقعي و علمي و محترمانه، عزيز بدارند. اصل خبر بسيار شيرين و خوشايند و اميدواركننده است، اما متاسفانه همين خبر، خيلي زود با دريغ و افسوس توام مي‌شود. انگار كه حقيقتا نيست صافي كه مكدر نشود. لابد گزارش اين مراسم را خوانده‌ايد و مي‌دانيد كه از چه مي‌گويم. جلسه تكريم و بررسي به نقادي- نه از شيوه كار و تلاش جناب دكتر فولادوند كه نقادي از محتواي نگرش پوپر به ماركس و جايگاه و موقعيت ماركس مي‌انجامد و يك جلسه ساده به يك چيزي تبديل مي‌شود كه آدم مي‌ماند چه نامي بر آن بگذارد. استاد محترم و فرهيخته‌اي را با هزار خواهش و تمنا به مراسمي ببريم كه در آن به تلويح و تصريح، او را ملامت كنيم كه مثلا شما چرا اين سيزده فصل كتاب را ترجمه كرده‌اي؟ يعني اگر ترجمه نمي‌كرد بهتر بود؟ من البته موافق نقدم اما بالاخره هر سخن جايي و هر نكته مقامي دارد. مملكت پر است از نكوداشت و تكريم و اعطاي مقام فرهيختگي به اين و به آن و چهره ماندگار و مفاخر و ... گاهي دراين كارها چنان افراط مي‌كنيم كه اهل علم را كلافه مي‌كنيم... آن وقت نوبت به اوليا كه مي‌رسد، آسمان مي‌تپد، انگار مجال نقد را كتبي و شفاهي از ما گرفته‌اند و فقط در همان يك ساعت مراسم اجازه‌مان داده‌اند كه از منزلت ماركس دفاع كنيم و اتفاقا تيزي اين انتقاد را به مترجم عاليقدري نشانه رويم كه بيش از هر مترجم ديگري در اين سطح آثار متفكران مكتب فرانكفورت را در كارنامه دارد. من نمي‌دانم شما چقدر با استاد فولادوند آشناييد. او بي‌شك در زمره معلمين دانشمندي است كه چشم ما را به جهان گشوده است. فارسي‌اش زيبا و قابل فهم است و تسلطش بر فلسفه باعث شده تا ترجمه به سوءتفاهم بدل نشود و مثل خيلي از ترجمه‌ها كج‌فهمي ما را باعث نشود. دكتر فولادوند حتما مشرب فلسفي خاص خودشان را دارند اما ترجمه‌هاي ايشان گواه آن هستند كه مفاهيم متفكرين را مصادره به مطلوب خويش نكرده‌اند و با بازي زباني- چنانكه اين روزها متداول است- حقايق را لاپوشاني نكرده‌اند. به صراحت مي‌گويم كه اگر او بعضي از متون را ترجمه نكرده بود، ما امروز فهم نسبتا درستي از بعضي متفكرين نداشتيم. اين فهم درست،اتفاقا به كار منتقدين بيشتر مي‌آيد و برايشان ضروري است. من در قدر و قامتي نيستم تا استاد فولادوند را ستايش كنم. اگر هم بكنم ارزشي ندارد. كسي در حد و اندازه خود ايشان بايد بيايد و منزلت و مقام ايشان را يادآوري‌مان كند. منتها به سهم خودم و به پاس همه آنچه از ايشان و به واسطه ايشان آموخته‌ام عرض مي‌كنم كه ايشان علي‌رغم جايگاه علمي و اجتماعي‌شان بسيار متواضع و صبور و بزرگوارند و طي اين سال‌ها كه رسم شده هر كس درباره هر چيزي اظهارنظر كند و كسوت راهنمايي مردم را به تن كند، يك بار هم نشد كه در غير تخصص خويش وارد شوند و سطح بحث فلسفي و سياسي را در حد اخبار روزنامه‌اي تقليل دهند. كاش جايي و نهادي اين بار بي‌حيف و دريغ مقام شامخ علمي ايشان را گرامي مي‌داشت.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون