• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3287 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۱۶ تير

گفت‌وگو با «گوردون»، هنرمند اتريشي درباره مساله هويت به بهانه برگزاري نمايشگاهش در گالري ويستا

كجاييـم مـا؟

جواد سروش/ چندي قبل در گالري ويستا، نمايشگاهي برگزار شد با عنوان «ما كجاييم؟». آثار در مديوم‌هاي گوناگون طراحي، عكاسي، چيدمان-اينستاليشن- و ويديو آرت در فضايي طراحي شده در كنار هم قرار گرفته بودند. گويا هنرمندان اين نمايشگاه كساني بودند كه در اتريش زندگي مي‌كنند و تعدادي از آنها مليت‌هاي ديگري داشتند و چند تن ديگر نيز اتريشي بودند. نمايشگاه پروژه مشتركي بود از گالري ويستا در ايران و گالري هينترلند وين كه با همكاري انجمن فرهنگي اتريش و سفارت سوييس در ايران برگزار مي‌شد. آنچه از متن بروشور نمايشگاه دستگيرم شد اين بود كه مساله اصلي خانم گوردون والنبوك نمايشگاه گردان -كيوريتور- اين نمايشگاه، بررسي و كاوش تنازعات هويتي هنرمنداني بود كه از جغرافيا و مليت‌هاي گوناگون در يك جغرافياي مشخص در كنار يكديگر زندگي مي‌كنند كه اين هويت ابعاد گوناگون فردي و اجتماعي به خود گرفته بود. به همين بهانه با خانم «گوردون» گفت‌وگو كرده‌ايم.

خانم گوردون، موضوع اصلي شما مسائل بينافرهنگي است و ما در اين نمايشگاه شاهد آثاري هستيم كه شما براي اين عنوان انتخاب كرده‌ايد. سوال اول من اين است كه شما چگونه موضوع «هويت» را در خلال اين عنوان بررسي كرده‌ايد؟ منظور من اين است كه شما به انواع هويت از قبيل هويت ملي، هويت تاريخي و هويت شخصي اشاره كرده‌ايد و از تاثير محيط بر ذهن ما و هويت‌مان سخن گفته‌ايد، اين موضوعات چگونه در آثار اين مجموعه به نمايش درآمده‌اند؟ دليل اصلي شما براي انتخاب اين آثار چه بوده است؟

شما مي‌توانيد كارهاي بيشتري مانند بسياري از مجموعه‌هاي ديگر كه تا به حال گردآوري شده است، انتخاب كنيد اما من درباره هويت ملي يا نوع خاصي از هويت صحبت نمي‌كنم، من فقط درباره هويت از زواياي گوناگون حرف مي‌زنم. بنابراين فكر مي‌كنم، ما همچنين «ما كجاييم؟» را انتخاب كرديم به اين دليل كه همين معني را مي‌دهد: آيا من يك ايراني يا اتريشي هستم به اين دليل كه در ايران يا اتريش به دنيا آمده‌ام و در جاي ديگري زندگي كرده‌ام؟ فكر مي‌كنم اين موضوع بسيار تاثيرگذار است، اينكه هويت شما چيست؟ منظورم هويت شخصي شماست و آنچه من فكر مي‌كنم اين است كه آيا هويت شخصي شما اينجاست؟ و شما مي‌توانيد شروع كنيد به تصور انواع گوناگون هويت‌هاي شخصي خودتان. ايده شخصي من اين است كه من مي‌توانم در اين لحظه صاحب هويتي باشم و شايد فردا هويت ديگري داشته باشم چراكه من در محيط زندگي مي‌كنم و تحت تاثير آن هستم. شايد الان در وضعيت بدي باشم و بعدتر با اين لحظه‌ام تفاوت داشته باشم. بنابراين اين هويت‌ها بسيار بيشتر از آن‌چيزي هستند كه من بتوانم آنها را معرفي كنم. آنچه من انتخاب كرده‌ام مانند ايده شخصي است كه من چگونه‌ مي‌خواهم خود را ارايه و معرفي كنم. من در مورد آن تامل مي‌كنم و در نهايت اينكه فرض مي‌كنم كه چگونه به نظر مي‌رسم؟ مانند ويديوي زيگفريد ‌اي. فروهاوف با عنوان «سفر كوهستاني»؛ او تصوير عمومي هويت اتريشي را به نمايش درآورده است چراكه اگر شما به صفحات مجازي اينترنت يا به آژانس‌هاي مسافرتي سربزنيد با اين تصوير از اتريش مواجه خواهيد شد: كوه، فرهنگ عالي و موزيك و همه‌چيز زيبا و آرام و شاعرانه است. بنابراين تصاويري كه او گرفته است، او فقط تعداد بسيار بسيار زيادي كارت پستال‌هاي قديمي جمع‌آوري كرده و نتيجه آن فيلمي عميق و تاثيرگذار است. عنوان آن «Hohenrausch» كه به « سفر كوهستاني» ترجمه شده اما«Raunch»،«Hohenrausch» بيشتر شبيه نوعي بيماري است. سپس به سراغ كار ديگري از نمايشگاه مي‌رويم. در اين مجموعه شاهد فيلمي هستيم از ليزل پونگر. آنچه او انجام داده است عكس گرفتن از كساني‌ است كه مجبور شده‌اند، مهاجرت كنند. شما در اينجا با اين مشكل آشنا هستيد. تعداد زيادي از مردم به اتريش مهاجرت كرده‌اند. ما اين موضوع را در «فدريس» داشتيم. زماني كه جنگ آغاز شد همه مردم يا شايد تعداد زيادي از مردم آنجا را ترك كردند. آنها نمي‌دانستند آيا بازمي‌گردند يا نه؟ بنابراين زماني كه به اين ويديو گوش مي‌كنيم و به طور همزمان تصاوير را مي‌بينيم زني روي عرشه كشتي و رو به نرده‌ها ايستاده است و به جلو نگاه مي‌كند؛ به هرچيزي كه مربوط به گذشته يا آينده اوست و هميشه از گذشته حرف مي‌زند؛ از سال‌هاي كودكي‌اش و خياباني كه در آن متولد شده و خاطرات بسياري را بازگو مي‌كند. او در اين وضعيت داراي هويتي چند وجهي است: «من چه كسي هستم؟ كجا هستم؟ من آنجا نيستم در سفرم، سفر به جايي نامعلوم. من نمي‌دانم آيا ممكن است روزي بازگردم يا نه؟» پس بنابراين سوالات زيادي مطرح مي‌شود و تصاوير به ذهن شما هجوم مي‌آورند پس در اينجا شما شاهد بخشي از فيلم كازابلانكا هستيد: زن اين موضوع را بيان مي‌كند كه اينجا مرا ياد جايي در وين مي‌اندازد اما با اين خاطره هيچ كاري نمي‌توان كرد. اما شما هنوز تصوير شخصيت‌تان را داريد چراكه اين شما هستيد كه هويت‌تان را مي‌سازيد. براي اين نمايشگاه من هنرمنداني را انتخاب كرده‌ام كه در اتريش زندگي مي‌كنند چراكه آنچه قصد دارم با اين نمايشگاه انجام دهم نوعي سفر است. بنابراين گرايش‌هاي زيادي براي نمايش اين مجموعه در مكزيك يا كشورهاي اطراف هست اما ما دقيقا يك سال پيش درباره برپايي نمايشگاهي از هنرمندان اتريشي در اينجا صحبت كرديم و من بايد اذعان كنم كه عقيده‌اي به مليت در فرم‌هاي هنري ندارم چراكه من نمي‌دانم اگر هنرمند بودم چگونه بايد هنر اتريشي يا هنر آلماني يا حتي هنر ايراني توليد مي‌كردم؟ بنابراين من تصميم گرفتم دنيايي را با هنرمنداني كه در وين زندگي مي‌كنند آغاز كنم. خب تقريبا تمام آنها در وين زندگي مي‌كنند و دغدغه آنها پيرامون هويت‌شان است اما بايد اين موضوع را بگويم كه من با تمام اين هنرمندان چيزي حدود دو سال پيرامون اين موضوع كار كرده‌ام.

بنابراين شما در اين مجموعه تعدادي هنرمند ساكن اتريش را انتخاب كرده‌ايد و هدف‌تان اين بوده است كه نشان دهيد چگونه افرادي با هويت‌هاي گوناگون مي‌توانند در كنار هم با داشتن تنوع سليقه زندگي كنند؟ چراكه در كارهايي كه شما انتخاب كرده‌ايد مشكلات به شكل تنش بيروني بروز پيدا نمي‌كنند اما شما مي‌دانيد كه امروز در خاورميانه بسياري از افراد بر سر هويت‌شان با يكديگر در حال جنگ و نزاع هستند. اما به نظرم شما نگاهي به اين مساله نداشته‌ايد و براي موضوع هويت به سراغ هنرمنداني رفته‌ايد كه در محيطي آرام و صلح‌آميز با تفكراتي به دور از تنش زندگي مي‌كنند ولي در مورد هويت هنرمنداني كه در اين جغرافيا زندگي مي‌كنند چگونه فكر مي‌كنيد؟

اين انتخاب به اين دليل است كه اروپا مكاني امن است، به خصوص اتريش. شايد اين موضوع جالب باشد چراكه در اتريش شما هر كاري كه بخواهيد مي‌توانيد انجام دهيد. همه تقريبا مهربان هستند. ما جاي زيبايي زندگي مي‌كنيم و همه‌چيز تقريبا خوب است البته كه ماهم مشكلاتي داريم اما در قياس با خاورميانه واقعا مشكلاتي در اين سطح نداريم اما خب مردم اغلب سخت متوجه وضعيت جغرافيايي شما مي‌شوند. به طور مثال وقتي قرار شد كه ما در ايران نمايشگاه داشته باشيم من مدام با هنرمندان جلسه داشتم و براي آنها توضيح مي‌دادم كه ايران چگونه است و كارها بايد داراي چه ويژگي‌هايي باشند.

در مورد هنرمند ايراني‌تان يعني وريا آريا وضع چگونه بود؟

او در وين است و البته با هويت كردي خود زندگي مي‌كند. من كردها را مي‌شناسم. او در سنندج بزرگ شده است بنابراين او ايده‌هاي شخصي خود را دارد و هويتش را با خود به وين آورده است اما ما يك پروژه بسيار جالب در ژوئن پيرامون هويت كردي خواهيم داشت و نمايشگاه بزرگي از آثار كردها در نوابر. به همين دليل من گفت‌وگويي با ناك نوئر، عكاس معروف امريكايي كه روي كردها كار مي‌كرد داشتم. او در وين بود. ما باهم كار مي‌كنيم و با هم بحثي داشتيم پيرامون اين موضوع كه هويت كردي او از كجا مي‌آيد؟ سپس ما يكي از كارهايش را كه در وين انجام داده بود انتخاب كرديم زيرا او هويتش را كنار گذاشته بود و اين كاري بود كه من براي خودم انتخاب كردم. من در يك شهر زيبا در اتريش بزرگ شدم همه‌چيز كامل بود همه دنيا به نظر زيبا بود. سپس من شروع كردم به سفر، البته نه فقط سفر بلكه زندگي در كشورهاي ديگر. فقط در صورتي كه شما در كشورهاي ديگر زندگي كنيد متوجه منظور من ‌‌مي‌شويد: من فهميدم كه اتريشي هستم براي اينكه دلم براي خودم و كوه‌هاي اتريش تنگ شد؛ غذاها و همه‌چيز. شما هم حتما اين چيزها را براي خودتان داريد. بنابراين من فكر مي‌كنم اين دقيقا پروسه‌اي يكسان است. زماني كه يك نفر به خانه‌اش باز مي‌گردد. زماني كه با كارش -اثرش- به ايران بازمي‌گردد. كاري كه در واقع نيمي از آن متعلق به اينجاست و نيمي ديگر به جايي ديگر اما همچنان براساس هويت شخصي خود هنرمند است يعني چيزي كه نيمي از آن خارج از كشورش ساخته شده. من فكر مي‌كنم هميشه بهتر است كه دور باشيم و سپس به مكان اوليه‌مان بازگرديم. اين البته صرفا عقيده شخصي من است چرا كه هربار كه از كشورم دور هستم بيشتر اتريشي مي‌شوم.

به نظر شما چگونه مي‌توان با گردآوري و برپايي اين قبيل نمايشگاه‌ها به ذهن افراد جامعه نفوذ كرد و بر آنها تاثير گذاشت؟ آيا اين نوع پروژه‌ها مي‌توانند تاثيري بر ذهن كساني كه در جنگ يا شرايط دشوار هستند، داشته باشند؟

شما مي‌دانيد من در وين چه مي‌كنم؟ من در آنجا يك فضاي هنري دارم؛ جايي كه آثار هنرمنداني از خاورميانه را نمايش مي‌دهم. فقط به يك دليل زيرا من فكر مي‌كنم هنر بهترين زمينه و گستره براي درك چندگانه مردم از يكديگر است. مردم در گستره هنر با اميد درباره موضوعات و معضلاتي با يكديگر صحبت مي‌كنند كه در مكان‌هاي ديگر به خاطر اين مشكلات يكديگر را مي‌كشند و اين گفت‌وگو و تعامل بدون هيچ تمهيد سياسي يا اقتصادي اتفاق مي‌افتد. هنر بهترين زمينه است زيرا نوعي ترجمه براي فهم زبان يكديگر به حساب مي‌آيد. مي‌دانيد هنرمند از زبان كلامي براي بيان مقصود خود استفاده نمي‌كند حتي نويسنده‌ها نيز از زبان استفاده مي‌كنند. اما هنرمند از زبان خط و طراحي و عكس و بدن و طبيعت و هر چيز ديگري بهره مي‌برد تا با آن موضوعات خود را مطرح كند و به بحث بگذارد. در فضاي هنري من مردم يكديگر را مي‌بينند و به طور مثال اگر نمايشگاهي از آثار هنرمند ايراني برپا باشد آنها سوالات زيادي مي‌پرسند چراكه آنها فقط هنر قديم ايران را مي‌شناسند و اصلا نمي‌دانند كه ايران امروز هم هنرمندان بسياري دارد كه كار هنري مي‌كنند. متاسفانه در اروپا بسياري از مردم تحت تاثير رسانه هستند و تصوير ايران در ذهن آنها تصويري مناسب نيست. پس زماني كه ما نمايشگاهي از آثار هنرمندي ايراني داريم مردم زيادي متوجه ابعاد ديگر جامعه ايران مي‌شوند و حتي بيشتر از اين. نمايشگاه قبلي ما از هنرمندان سوري بود يعني كساني كه در ميان جنگ زندگي مي‌كنند. ما كيوريتوري را از سوريه دعوت كرديم و او آثار بسياري از آنجا آورد. شايد كارها خيلي سياه و غم‌انگيز بودند اما در همان‌ها مي‌شد اميد به آينده و زندگي بدون جنگ را ديد. ماه قبل خانمي پيش من آمد و گفت كه شايد باورت نشود اما من پسر بسيار زيبايي را ملاقات كردم كه عراقي بود و حتي آلماني هم بلد بود. من تعجب كردم و گفتم خب چرا هيچ‌وقت نمي‌آيي ونمي‌گويي كه يك پسر زيباي فرانسوي را ملاقات كردي؟ چون در ذهن تو فرانسوي‌ها مي‌توانند اين طور باشند اما عراقي‌ها نه؟ و اين اشتباه است. خب شايد ساده‌ترين تاثيري كه نمايش آثار هنرمندان خاورميانه در فضاي هنري من داشته باشد همين ملاقات و آشنايي اتريشي‌ها با واقعيت زندگي مردمي است كه هميشه تصوير ديگري از آنها ارايه مي‌شود. به طورقطع من اين نمايشگاه را در اتريش نيز برپا خواهم كرد چراكه براي من بسيار جالب بود در روز افتتاحيه كه جمعه و روز تعطيل بود جمعيت زيادي براي ديدن كارها آمدند و مي‌خواهم چنين مجموعه‌اي را در كشور خودم نمايش دهم و ببينم كه بحث‌ها در آنجا به چه نحو خواهد بود. هرچند فكر مي‌كنم شايد به اين دليل كه اين هنرمندان در اتريش شناخته‌شده‌اند و آثار آنها در آنجا بيشتر ديده و شناخته شده است در نتيجه بحث‌هاي كمتري پيرامون‌شان شكل گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون