سيد هادي خامنهاي و علياكبر محتشميپور در مراسم شبهاي قدر دارالزهرا مطرح كردند:
از نحوه پذيرش صلح از سوي امام حسن(ع) تا برخورد امام علي (ع) با مخالفان
گروه سياسي| باز هم فرصت شبهاي قدر بهانهاي شد براي باز شدن درهاي حسينيه دارالزهرا بر چهرههاي اصلاحطلب. چهرههايي كه رفاقتشان سياسي است و بهانهشان براي همنشيني اين شبها، مذهبي.
حسينيه دارالزهرا براي هر سه نوبت شبهاي قدر امسال از قبل برنامهريزي كرده است. شب نوزدهم ماه مبارك رمضان با سخنراني سيد هادي خامنهاي برگزار شده و قرار است حججالاسلام خلجي و خسروي هم سخنرانان شبهاي بعد باشند. منبر سياسيون اصلاحطلب در دارالزهرا حالا خيلي رنگ و بويي از مسائل داخلي ندارد. بيشتر آنچه پيش كشيده ميشود مسائل كلي منطقه است و مصايب جهان اسلام. هرچه باشد در اين دو سال آنقدرها تريبون براي آنها دست و پا شده كه براي گفتن از مسائل سياسي كشور نيازي به مراسم ديني نداشته باشند. قبل از آن، آنقدر درها به روي آنها بسته بود كه تنها جايي كه ميتوانستند دور هم جمع شوند در همين شبها و مراسم بود. در شب اول مراسم دارالزهرا، دبيركل مجمع نيروهاي خط امام(ره) بر منبر رفته بود تا قدري از اسلامهراسي بگويد. جايي كه سيد هادي خامنهاي با اشاره به تلاش دشمنان اسلام براي رواج اسلامهراسي گفت: گروهكهايي مثل داعش، طالبان و القاعده نيز از سوي دشمنان براي بدنام كردن اسلام در افكار عمومي دنيا به وجود آمدهاند. حجتالاسلام و المسلمين سيد هادي خامنهاي كه در مراسم شب نوزدهم ماه مبارك رمضان در حسينيه دارالزهرا سخن ميگفت، با اشاره به آداب دعا در اسلام اظهار كرد: ما براي همه مردم بدون توجه به دين و فرقه آنها دعا ميكنيم و اين چيزي است كه بزرگان دين اسلام به آن تاكيد كردهاند. اين يك آموزش بزرگ براي ما است و پيامش اين است كه اسلام يك دين رحماني است و رحمت و خير و بركت را براي همه ميخواهد. شايد به خاطر همين بوده كه دشمنان اسلام به اين فكر افتادند كه مردم را به اين دين بدبين كنند و اسلامهراسي را رواج دهند. وي افزود: آنها گروههايي را درست كردند كه به جنگ و خونريزي و بيرحمي و توحش شناخته شدهاند. آنچه اكنون به عنوان داعش شناخته ميشود پيش از آن در چهرههاي منفوري مثل طالبان، النصره، القاعده و گروهكهاي اينچنيني وجود داشته و جزو انديشههاي خطرناكي است كه دشمن آن را ايجاد كرده تا اسلام را در ذهن مردم دنيا بدنام كند. وي در بخش ديگري از سخنراني خود با بيان اينكه هويت افراد را ميتوان از آرزوهاي آنها شناخت، تصريح كرد: انسانهاي بزرگ، آرزوهاي بزرگ و انسانهاي كوچك آرزوهاي كوچك دارند.آزادي، عدالت، عافيت دين و دنيا، خودكفايي، صلح و امنيت، وحدت سياسي و شهادت ازجمله آرمانهايي است كه شايسته انسانهاي مومن است. دبير كل مجمع نيروهاي خط امام(ره) ادامه داد: برخي در چهره افراد حقطلب، جنگطلبند و فكر ميكنند شرايط جنگي به حق نزديكتر است و اگر ميگوييم صلح به امام حسن(ع) تحميل شده به اين معنا است كه ايشان با اختيار خود آن را قبول كرده ولو تحت تحميل بوده است. روند زندگي ما تا حد زيادي بر اثر تحميل است كه يكي از آنها اشتباه جدمان حضرت آدم است كه باعث شد از بهشت بيرون رانده شود اما امام حسن(ع) به عنوان يك انسان عاقل و مختار، صلح را پذيرفت و مصلحت را در اين ديد. همانطور كه امام خميني(ره) هم با تلخي آن را پذيرفت. وي گفت: نبايد فكر كنيم هر وقت چهره ضد صلح بگيريم افراد خوب و مومني هستيم. كساني كه به امام حسن(ع) ميگفتند السلامعليك يا مذلالمومنين يعني سلام بر تو كه باعث ذلت مومنين شدي، امروز جايگاه افرادي كه از اين جور حرفها ميزنند از نظر تاريخي همان جايگاه است. سيد هادي خامنهاي يادآور شد: وقتي جريان ارتباطات مديريت با توده مردم از روال عادي خارج شود همهچيز بر مدار بدي ميچرخد و دروغ، تملق، تهمت، غلو و زيادهگويي هزاران شبهه پيدا ميكند و همهجا اثري از آن ديده ميشود. وي ادامه داد: چرا بايد بهگونهاي باشد كه افراد براي حل اختلاف تنها راه رسيدن را شكايت در دستگاه قضا ميدانند.
در قديم فردي روحاني به اختلافات رسيدگي و مشكلات را حل ميكرد اما حالا ميلياردها تومان غيب و ناپديد ميشود و همه دنبال هم ميدوند. وي ادامه داد: روايتي از اميرالمومنين(ع) است كه زماني ميرسد كه مردم امر به معروف و نهي از منكر را نهي ميكنند و آن را انجام نميدهند. اين، دو تفسير دارد يكي اينكه اينقدر همه آلوده هستند كه ميدانند اگر درباره فرد ديگري چيزي بگويند كسي هم درباره آنها چيزي خواهد گفت. تفسير ديگر اين است كه باندهايي در جامعه رشد كردهاند كه حامي و پشتيبان اين انحرافات هستند و اجازه نميدهند امر به معروف رشد كند؛ آنها رصد ميكنند و هركس بخواهد دهان بازكند برايش پروندهسازي ميكنند.
سيره امام خميني در برخورد با مخالفان ادامه راه امام علي (ع) بود
ديگر سخنران اين مراسم حجتالاسلام والمسلمين سيدعلياكبر محتشميپور بود كه قبل از برسرگذاشتن قرآن سخناني را درباره رافت و عطوفت اميرالمومنين (ع) ايراد كرد. به گزارش جماران، محتشميپور گفت: مگر ميشود يك انساني نسبت به قاتل و دشمن خودش اينقدر رئوف و مهربان باشد و از همان غذايي كه به خودش ميدهند، براي قاتل خودش هم تجويز كند و دستور بدهد كه از همين شير به قاتل من هم بدهيد و اين ميزان با رافت و عطوفت با دشمن خود برخورد كند. وي در ادامه درباره برخورد اميرالمومنين(ع) با قاتل خودشان نيز عنوان كرد: نكته ديگر اينكه ايشان نسبت به قاتل خودشان سفارش ميكنند كه اگر من به اين وسيله كشته شدم نبايد با قاتل من بيش از اين خشونت بكنيد و يك ضربه زده است و بيش از يك ضربه حق نداريد به او بزنيد، اما اگر من شفا پيدا كردم كاري با او نداشته باشيد كه من خود ميدانم چگونه با او رفتار كنم. طبيعي است اميرالمومنين با همان رافت و رحمت خودشان با قاتل خودشان رفتار ميكنند. وي در ادامه با نقل روايتي از برخورد امام خميني (س) با مخالفان خود گفت: نمونهاي كه در عصر حاضر ما شاهد آن بوديم اين است كه آيتاللهالعظمي موسوياردبيلي نقل ميكند در جلسه سران نظام در حضور حضرت امام حرف از گروهي ميشود كه قبل از انقلاب اعضاي آن داراي سوابق مبارزاتي بر اساس معيارهاي اسلامي بودند. در اين جمع يكي از سران قوا مطرح ميكند كه در حال حاضر اين افراد چندان موجه نيستند ولي حضرت امام از ديانت و سوابق خوب آنها صحبت ميكند و در پاسخ آن اظهارنظر كه ميگويد شما را باور ندارند، امام ميفرمايند مگر من جزو اصول دين هستم كه معيار مسلماني افراد باشم. محتشميپور با اشاره به روايت و نقل قولي ديگر درباره برخورد با مخالف خاطرنشان كرد: نقل قول ديگري وجود دارد كه از يكي از بزرگان صادر شده بود كه در آن با اينكه به كسي يا گروهي شعار «مرگ بر» داده شود، مخالفت كرده بود.
شعار ايشان «زنده باد مخالف من» بود كه اين نشان از تربيت علوي و اسلامي است كه با مخالفان خودشان به هيچوجه برخورد خصمانه نداشتند. وي با اشاره به مساوات در اداره حكومت در نگاه امام علي(ع) تاكيد كرد: اميرالمومنين تا قبل از دست به شمشير بردن خوارج با آنان برخورد حذفي نكردند و حتي حقوقشان را هم قطع نكردند و با آنها برخورد بسيار مناسبي داشتند و حقوق آنها با سايرين مراعات ميشد. ميآمدند در مسجد با اميرالمومنين مخالفت ميكردند، اما ايشان چنين نبودند. اين رفتار نمونه يك رفتار خدايي است. خداوند در اين دنيا هر آنكس كه با او سر جنگ دارد روزياش را قطع نميكند و رحمت خداوند شامل حال مومن و مشرك و كافر ميشود. به مجرد اينكه كسي معصيت ميكند خداوند او را در اين دنيا مجازات نميكند. او در اين دنيا روزي ميگيرد و از سوي خدا و خداوند هم به او روزي داده ميشود همانگونه كه به مومنين داده ميشود. اين روحيه اميرالمومنين(ع) همان روحيه خدايي است. بنده مطيع خدا، خداوند او را مثل خودش قرار خواهد داد و عليبنابيطالب چنين انساني است كه شهريار در آن شعر خود و در آخرين فراز ميگويد: «نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحيرم چه نامم شه ملك لافتي را».