گروه ديپلماسي| ماراتن مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 به مراحل نهايي خود نزديك شده است. ساعت شني مذاكرات هستهاي ديگر در حال اتمام است و كمتر از 72 ساعت ديگر مدتزمان هفت روزه تمديد شده نيز به پايان ميرسد. ديگر همگان در انتظار شنيدن خبر دستيابي به توافق از سوي ايران و گروه 1+5 هستند. از طرف ديگر، حجم ديدارها و ميزان رايزنيها در سطوح مختلف نسبت به روزهاي پيشين شدت گرفته است. با اين حال، هنوز اختلافاتي است كه باقي مانده ولي اميد براي دستيابي به تفاهماتي مبني بر حل آنها وجود دارد. يوكيا آمانو، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز كه چند روز قبل به تهران آمده بود و با مقامات عالي كشورمان ديدار كرده بود، روز گذشته در بدو ورود به هتل كوبرگ از پيشرفت مذاكرات سخن گفت. در اين باره با مهدي ذاكريان، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياست خارجي گفتوگويي داشتيم كه در ادامه ميآيد:
ارزيابيتان از فضاي كنوني مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5 چيست؟
هماينك در روزهاي پاياني تمديد مذاكرات هستهاي هستيم. فضاي كنوني مذاكرات هم بسيار جدي و حرفهاي است كه از سوي طرفين براي دستيابي به راهكارها و حصول توافق دنبال ميشود. هم جمهوري اسلامي ايران و هم 1+5 هر دو مصمم بوده و هستند تا با يك توافق منطقي، بادوام و همراه با دستاوردهاي چشمگير براي جامعه جهاني، به يك بحران پايان دهند.
در اين مدت كوتاه باقيمانده، شاهد حضور و رفت و آمدهاي وزرا هستيم. حضور وزراي امور خارجه چه تاثيري در روند مذاكرات دارد؟
حضور وزراي امور خارجه به وين حاكي از دو مساله است. مساله اول، نشاندهنده اين است كه هنوز اختلافاتي وجود دارد. اگر اين رفت و آمد وزرا نبود و مذاكرات تمديد نميشد، اين نشان ميداد آنچه در توافقهاي قبلي در ژنو و لوزان به دست آمده، كفايت ميكند. از طرفي، روي ديگر سكه اين رفت و آمدها و اين تمديد اين است كه هم ايران و هم گروه 1+5 عزم و اراده لازم براي حل اختلافات و حصول توافق را دارند. اگر اين اراده از سوي طرفين وجود نداشت، ديگر نه آمد و رفتي صورت ميگرفت و نه تمديدي.
در روزهاي اخير يوكيا آمانو، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران سفر و با رييسجمهور و دبير شوراي عالي امنيت ملي ديدار كرد. اين سفر به چه ميزان ميتواند گرهگشا باشد؟
اصل پرونده هستهاي ما مرتبط با آژانس است. اين آژانس بوده است كه پرونده هستهاي ما را از طريق شوراي حكام به شوراي امنيت فرستاده تا در آنجا تحريم شويم كه اكنون به خاطر آن مذاكره ميكنيم. اين آژانس بود كه مدعي عدم شفافيت و وجود ابهاماتي در پرونده هستهاي ما شد. اما بايد به يك نكته اشاره كنم و آن، اينكه اكنون كه پرونده هستهاي ما به شوراي امنيت رفته و ما با شش قدرت جهاني در حال مذاكره هستيم، پرونده بيش از اينكه بعد حقوقي و فني داشته باشد، سياسي و مبتني بر نظم بينالمللي و همكاري كشورها است. البته من نميخواهم ابعاد حقوقي و فني پرونده هستهاي كشورمان را ناديده بگيرم ولي بحث اساسي نظم جهاني و همكاريهاي سياسي است. سفر آقاي آمانو به ايران و ديدار با مقامات عالي كشورمان نيز براي شكل دادن به اين همكاري است. خوشبختانه آقاي آمانو پس از اين سفر نيز اظهاراتي مثبت داشتند و ميتوان به اين همكاري براي حل مسائل گذشته اميدوار بود.
روز گذشته، آمانو ابراز اميدواري كرده است كه تا پايان سال، گزارش پيامدي را خواهد داد. در سفر به تهران نيز طرفين بر لزوم دستيابي به يك زمانبندي براي حل اين مسائل تفاهماتي انجام دادند. با توجه به اين مسائل، آيا ميتوان انتظار سرعت در دستيابي به توافق را داشت؟
بله. البته بايد يادآور شوم كه همكاريهاي ايران و آژانس براي حل مسائل گذشته در چشم زدن مهيا نميشود و در فرآيند قابل حصول است اما اين اظهارات و اين مذاكرات بيانگر اين است كه هم 1+5 و هم آژانس به اين رسيدهاند كه ايران اراده سياسي براي حل مسائل گذشته را دارد و البته ايران نيز به اين نكته رسيده است كه 1+5 و آژانس ميخواهند اين مساله حل و فصل شود.
برخي نسبت به نيت آژانس ترديدهايي دارند و ميگويند آژانس عزمي براي حل اين مساله ندارد و به رفتارهاي دوگانه آژانس اشاره ميكنند...
كساني كه اين اظهارات را ميكنند، فقط نيمه خالي ليوان را ميبينند و البته حق اظهارنظر هم دارند ولي در مقام تصميمگيري اين حرفها غير واقعي است. همه دانشجويان و دانشآموختگان علوم سياسي ميدانند كه در نظام بينالمللي تصميمگيريها و برخوردها از سوي نهادها تحتتاثير قدرتهاي جهاني است. نميتوان تصميمي را ديد كه در آن رگههايي از فشار قدرتهاي جهاني نباشد. مگر ميشود تصميمي در شوراي امنيت گرفته شود و تحت تاثير نظر امريكا نباشد. بحث آژانس و همكاريهاي ايران در همين چارچوب قابل تحليل است. طبيعي است كه آنها در مسائل فني، بازديدها، شفافسازي و... آنطور كه با كشورهاي ديگر رفتار ميكنند، با ما رفتار نميكنند. علت اين حساسيت به خرج دادن در اين است كه ايران به همه خواستهاي نظام بينالمللي تن نداده ولي با اين وجود، ايران به همين نظام بينالمللي كه به آن تن نداده، ميخواهد اثبات كند كه تخلفي را هم انجام نداده است و در اينجا است كه بحث نرمش قهرمانه مطرح ميشود؛ يعني در عين حال كه مواضعت حفظ شده و ميخواهي از حق خود محافظت كني، تحريمها را نيز حل كنيد.
مواضع كنوني امريكا در مذاكرات هستهاي تا به امروز چگونه بوده است؟
در نظام بينالمللي، هيچ كشوري دلداده كشور ديگري نيست و در واقع، هر كشور به دنبال منافع خود است. امريكاييها به دنبال توافق هستند و اين به دنبال توافق بودن و حضور و نگاه مثبتشان نيز به خاطر منافع مليشان است. ما نيز تيم مذاكرهكننده هستهاي را دارا هستيم كه دلداده به منافع مليمان و حفظ دستاوردهايمان است. در اينجا است كه در مذاكره چانهزني در چارچوب منافع خود معنا مييابد كه اين به قدرت اقناعشان بستگي دارد. تا اين لحظه امريكا نشان داده به دنبال توافق است كه اين توافق ميتواند سرآغاز خوبي براي همكاريهاي بيشتر باشد.
روند همراهي ساير كشورهاي 1+5 در مذاكرات به چه شكل بوده است؟
آنها به امريكا نگاه ميكنند. اين مساله حتي براي روسيه و چين هم صدق پيدا ميكند. ما در فرآيند مذاكرات در طول دو سال اخير نديدهايم كه روسيه و چين به خاطر ما در مقابل امريكا ايستادگي كنند. مابقي نيز اگر مواضعي سختگيرانه دارند، براي كسب امتياز بيشتر يا خودنمايي است مگرنه بيشترين تاثير را امريكا دارد.
با اين وجود، شرايط براي حصول توافق به چه ميزان مهيا است؟
من همواره نگاه مثبتي داشتهام. در اين مدت، تلاشهاي بسياري صورت گرفته و تيم مذاكرهكننده هستهاي ما نيز بسيار دقيق، علمي و با قدرت اقناعي بالا در مقابل 1+5 رفتار كرده است. اين قدرت اقناعي بالا در متقاعد كردن افكارعمومي جهاني بيشتر نمود داشته است. البته نبايد كتمان كرد كه 1+5 نيز تا اندازه خوبي همكاريهاي مناسبي داشته است و بنابراين اراده براي توافق جامع و كامل وجود دارد. من فكر ميكنم 95 درصد احتمال توافق وجود دارد ولي اگر اين توافق حاصل نشد، من فكر ميكنم كه جامعه بينالمللي به اين رسيده كه ايران خواهان توافق بوده و كوتاهي نكرده است.