خليجفارس تنها افتخار نيست
رضا دبيرينژاد
خليجفارس به يك امر نمادين تبديل شده است كه تا نام آن ميآيد اكثر ايرانيان به ويژه همنشينان و ساحلنشينان آن به آن افتخار ميكنند. افتخاري كه به يك غيرت تبديل شده و همه غيرتمندان به دنبال تصاحب يا به عبارت بهتر اثبات تصاحب و مالكيت آن هستند. از اين رو براي تحقق اين مالكيت به گذشته آن رجوع ميكنند. اين مجادلات خليجفارس را محدود و محصور به گذشته ميكند و در واقع خليجفارس را به يك امر تاريخي تبديل ميسازد. در حالي كه خليجفارس يك پديده اجتماعي و فرهنگي است و پديدههاي فرهنگي و اجتماعي يك امر زنده و جاري هستند. خليجفارس هم يك امر تاريخي منقطع شده، تمام شده يا نوستالژيك نيست، بلكه يك پديده ممتد فرهنگي است. از اين رو براي غيرتمندان نيز اين امتداد و حيات پيوسته فرهنگي بهترين استدلال در اثبات مالكيت است. حال وقتي صحبت از صيانت و حفاظت خليجفارس يا گراميداشت آن ميشود، بهترين اتفاق صيانت اين حيات و امتداد بخشيدن حيات فرهنگي آن است. فرهنگ نيز با توليد تداوم حيات مييابد بر همين اساس خليجفارس هم اگر يك پديده يا اكوسيستم فرهنگي دانسته شود بايد توليد مداوم داشته باشد و آنكه توليد ميكند پديدهها را از آن خود ميكند. روز خليجفارس يا رويدادهايي كه به نام خليجفارس انجام ميشود بايد فرصت و بهانهاي براي توليد فرهنگي شود تا بر گنجينه فرهنگي خليجفارس افزوده شود و ساحت فرهنگي خود را حفظ كند. اما بايد تاكيد كنيم كه منظور از توليد هم صرفا اكتفا به هر نوع توليد سطحي، سادهانگارانه با مضامين مكرر و گذشتهگرا نيست كه همين تكرار و ايستا باز خود سبب سكته فرهنگي و توقف حيات پديدهاي چون خليجفارس ميشود. از آنجا كه خليجفارس داراي اكوسيستم زندگي انساني و در نتيجه ساحت اجتماعي است و جوامع مدام در حال تغيير هستند در نتيجه فرهنگ هم در حال رشد و توسعه است و تلاش دارد با توسعه دغدغهها و فهم اجتماعي و اجتماعي فرهنگ نيز بهروز و انسانيتر شود تا پديدهها بتوانند بستري براي زيست بهتر و پايدار شوند. از اين رو خليجفارس علاوه بر آنكه نيازمند توليد فرهنگي است، اما اين توليدهاي جديد فرهنگي بايد بستري براي بازتعريف روزآمد فرهنگي و حتي بازسازي نظام زيستي اين پهنه شود. اين نكتهاي است كه ميتواند خليجفارس را صيانت واقعي كند و زمينهاي بشود تا به جاي تخاصم مبنايي براي همزيستي و بهترزيستي همنشينان آن شود. براي گراميداشت و صيانت از خليجفارس تنها غيرت تاريخي كافي نيست، بلكه هر كس علاقهمند و دوستدار آن بايد به تناسب توانايي و فهم از موضوع به توليد فرهنگي جديد و گسترشدهنده آن بپردازد.