• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5475 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۱۴ ارديبهشت

درباره ادبيات، پيرامون ايران فرهنگي - 6

درخشش جم در آسمان

سهند آقايي

در منابع اسطوره‌اي آمده است كه جم در ايرانويچ «ور» يا دژي زيرزميني ساخت. اين ور در اوستا سه طبقه پيشين، مياني و پسين دارد كه نماد دوزخ، زمين و آسمان است و با نظر به رواياتي كه كريستين‌سن از منابع مختلف به دست داده، جمشيد سفر به هر دو اقليم فروردين و آسماني را تجربه كرده است. به روايت برخي منابع اساطيري جمشيد در ابتداي نوروز يعني روز اورمزد ماه فروردين بر تخت خويش نشست و به سوي خورشيد يا نور پرواز كرد يا طبق روايت شاهنامه در هوا چون خورشيد درخشيد: 
همه كردني‌ها چو آمد به جاي / ز جاي مهي برتر آورد پاي
به فرّ كياني يكي تخت ساخت / چه مايه بدو گوهر اندر نشاخت
كه چون خواستي ديو برداشتي / ز هامون به گردون برافراشتي
چو خورشيد تابان ميان هوا / نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت اوي / شگفتي فرومانده از بخت اوي
به جمشيد بر گوهر افشاندند / مر آن روز را «روز نو» خواندند
در منابع اوستايي آمده است كه زمين طي هزار سال فرمانروايي جم سه بار فراخ مي‌شود. در ونديداد آمده است كه جم با سه پرواز خود به آسمان فراز مي‌رود و هر بار با ايزدبانوي زمين، سپندارمذ ديدار مي‌كند. او به سوي «روشني» يا «راه خورشيد» در گاه آرماني نيمروز پرواز مي‌كند و زمين هر بار يك‌سوم پهن‌تر از گذشته مي‌گردد تا مردمان و جانوران بتوانند آسوده‌تر زندگي كنند. در «آفرينش و تاريخ» آمده است: «سپس جمشاذ به شهرياري رسيد و معني شيد پرتو و فروغ است و او جمشاذ بن خرمه [هورمگ: خوب‌رمه] بن ويونكهيار بن هوشنگ فيشداذ است و از اين انسان معجزات و شگفتي‌هايي نقل مي‌كنند ازجمله اينكه به عقيده ايشان وي فرمانرواي هفت اقليم بوده و بر پريان و آدميان پادشاهي داشته و او شياطين را فرمان داد تا براي وي گردونه بسازند و بر آن نشست و هر سوي در هوا به گردش پرداخت. نخستين روزي كه بر آن مركب نشست روز اول فروردين‌ماه بود و او با روشني فروغ خويش برون آمد و آن روز را نوروز خواند [...] معتقدند كه وي مستجاب‌الدعوه بود و از پروردگار خويش خواستار شد كه مرگ و بيماري را از سرزمين او دور كند و خلق افزوني گرفتند تا آنگاه كه زمين بر ايشان تنگ شد و او از پروردگار خويش خواستار شد كه آن را براي ايشان فراخي بخشد و خداوند فرمان داد تا وي به كوه البرز برود و كوه البرز همان كوه قاف است كه بر كره زمين محيط است و كوه را فرمان دهد كه سيصد هزار فرسخ از پيرامون زمين گسترش يابد و او چنين كرد.» ثعالبي مي‌نويسد: «سپس فرمان داد كه گردونه‌اي از عاج و ساج بسازند و آن را با ديبا بپوشانند و در آن سوار شد و ديوان را فرمود تا آن را بر شانه‌هاي خود ببرند و با آن ميان زمين و آسمان رفت تا در هوا از دماوند به بابل به يك روز رسيد و آن روز، روز اورمزد از ماه فروردين بود.» باري، صعود جم به آسمان در منابع پارسي (متون زردشتي به زبان فارسي) متاخر نيز به چشم مي‌رسد. مثلا در «روايت پارسي» نيز كه مولفش هم سنت قديمي زردشتي و هم سنت دربار ساسانيان را -كه تاريخ‌نويسان دوران اسلامي و فردوسي حفظ كرده‌اند- مي‌شناخته است، روايتي از صعود جم به آسمان آمده است: 
پس آن بهمن امشاسپند گزين / ببرده ورا در بهشت برين
بر تخت يزدان مر او را ببرد / همان عرش كرسي مر او را نمود
چو رفت او بر تخت آن بي‌نياز / فراوان بناليد و بردش نماز
بگفتش همه راز پروردگار / ز دين و ز دنيا و از كار و بار
[...]
چو او بازگشت از سوي آسمان / بيامد به البرزكوه گران
چو كردند خلقان به گردون نگاه / عجايب بديدند آن روز راه
به گردون بديدند دو آفتاب / كه هر دو برآورد سر در شتاب
يكي سر برآورد بر آسمان / و ديگر بيامد به روي جهان
چو جمشيد آمد به روي زمين / بماندند حيران خلايق برين
ستايش گرفتند پيش خداي / بنازيم صنع تو ‌اي رهنماي
چنين كردي اين بنده را خوب‌چهر / كه باشد به تابندگي همچو مهر
چنانكه پيداست ما در روايت بالا با تقليدي خام‌دستانه از شاهنامه مواجهيم. كريستين‌ سن بر آن است كه بن‌مايه ابتدايي درخشيدن دو خورشيد در آسمان با بن‌مايه بسيار قديمي ديگر يعني صعود به آسمان تداخل پيدا كرده است. او درباب روايت صعود جم در «روايت پارسي» مي‌نويسد: «در افسانه سفر جم به عرش الهي و فرود آمدن او بر كوه البرز شايد سنتي پارسي (زردشتي) را در اختيار داريم كه حكايت منقول در تاريخ‌هاي دوران اسلامي در مورد كارهاي برجسته جم به عنوان آسمان‌پيما از آن سرچشمه گرفته است.» جالب آنكه كريستين‌ سن سعي كرده است بر مبناي روايات مختلف عربي و فارسي روايت «خداي‌نامه» از جم را بازسازي كند. در اين روايت مي‌خوانيم: «مردمان با شگفتي شاه خود را كه پروازكنان در هوا چون خورشيد مي‌درخشيد، نظاره مي‌كردند تا آنجا كه باورشان شد كه در يك زمان دو خورشيد در آسمان است. اين واقعه در روز اورمزد از ماه فروردين رخ داد.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون