4 فعال سياسي ردپاي پوپوليسم را در عرصه مديريت و سياست بررسي ميكنند
ادب در سياست
مهدي بيك اوغلي
در شرايطي كه در آسمان تاريخ معاصر ايران نامهاي برجستهاي چون محمد مصدق، ملكالشعرايبهار، مهدي بازرگان، سيد محمد خاتمي، محمد جواد ظریف و... به عنوان سياستمداران آدابدان و چهرههايي كه جدا از عملكرد مطلوب در عرصه سياسي و تاريخي از كلامي پاكيزه و شايسته برخوردار بودند، ميدرخشد، برخي نامها و اسامي هم در تاريخ سياسي كشور وجود دارند كه نام آنها به دليل فحاشيها، سوءمديريتها، بيادبيها و...ثبت شده است. اين روند مختص قبل يا پس از انقلاب نيست و در هر عصر و دورهاي سياستمداراني را ميتوان يافت كه مبادي آداب بودند و گفتماني فرهيخته داشتند و افراد و جريانات ديگري كه با تهمت و افترا و بيادبي با رقبايشان برخورد ميكردند. طي دهههاي اخير و پس از ظهور محمود احمدينژاد، مردم ايران شاهد الفاظ و جدالهاي بيپاياني بودند كه ميان دو جريان شكل گرفته بود. محمود احمدينژاد كه مبدع «بگم بگم»ها در مناظرات انتخاباتي بود، مردم را «خس و خاشاك» ميناميد و بدون نگراني از واكنشهاي عمومي، خطاب به كشورهاي غربي اعلام ميكرد، آنقدر قطعنامه صادر كنيد تا قطعنامهدانتان پاره شود. با افول ستاره احمدينژاد اما شيوه و گفتمان او هرگز دچار افول نشد. پس از او هم جرياني در كشور شكل گرفت كه بدون نگراني از واكنشها با ادبياتي سخيف با مردم و فعالان سياسي سخن ميگفتند. روز گذشته صحبتهاي عليرضا زاكاني شهردار تهران و يكي از چهرههاي سياسي اصولگرا، در خصوص منتقدانش بازتابهاي وسيعي در سطح عمومي كشور داشت، زاكاني خطاب به حناچي كه گفته بود«من شهردار در سايهام» گفت: «برو در سايه بنشين پادوچرخه بزن....» بلافاصله پس از اين اظهارات دوگانهاي در شبكههاي اجتماعي در خصوص كلام سخيف و كلام فرهيخته شكل گرفت. كاربران با اشاره به چهرههاي فرهيخته در عرصه سياست ايران زمين، به نمونههايي از بيادبي در عرصه سياست اشاره ميكردند كه نسبتي با فرهنگ و تمدن ايران نداشت. تحلیلگران اما معتقدند این حاشیهسازیها از سوی اصولگرایان با این هدف انجاممی شود که سوءمدیریت درحوزه مسائلی چون عدم توفیق در مهار تورم، گرانی، مسکن، شکاف طبقاتی و... پنهان شود.