بداخلاقي تا كجا؟
احمد مازني
به ميرسليم انتقاد دارم اما روش برخورد با او را نميپسندم
جملهاي است منسوب به وينستون چرچيل نخستوزير اسبق بريتانيا كه «وينستون چرچيل از كنار مقبرهاي ميگذشت كه روي آن نوشته بود: «اينجا، آرامگاه مردي راستگو و سياستمداري بزرگ است» چرچيل با تعجب گفت: اولينباري است كه ميبينم دو نفر را در يك قبر دفن كردهاند!» و سالها قبل يكي از دوستان گرگانيام از يكي ديگر از دوستان روحانيام گلايه ميكرد؛ گفتم: سياست پدر و مادر ندارد؛ در جواب من گفت: «ما سياست را دست روحانيون داديم كه پدر و مادردارش كنند!» و نيز بهار سال 1357 كه نوجواني 17 ساله بودم و با يورش ماموران ساواك به خانه محقر اجارهايام در مشهد دستگير شده بودم، در حالي كه چشمانم بسته و به سمت ساواك برده ميشدم، ماموري كه دكتر صدايش ميكردند به من گفت «عالم سياست، عالم پدرسوختگي است. شما طلبهها نبايد در سياست دخالت كنيد» جالب توجه اينكه بعدها كه داستان دستگيري و حبس و حصر امام خميني (ره) در تهران را خواندم، ديدم مشابه همين جمله را رييس وقت ساواك به امام گفته بود و امام در پاسخ فرموده بودند «ما در چنين سياستي دخالت نميكنيم (نقل به مضمون)» درباره اينكه سياست و اخلاق چه رابطهاي باهم دارند، اظهارنظرهاي عالمانه و عاميانه فراواني شده اما آنچه در جريان انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني(ره) مورد نظر بود اين جمله مرحوم مدرس(ره) بود كه گفته بود: «سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست». بنابراين قرار ما در رفتار سياسي هر چه بود، اين نبود كه «هدف، وسيله را توجيه كند» از قضا در سالهاي قبل و پس از انقلاب اين جمله هم معروف بود كه ماركسيستها براي رسيدن به هدف از هر وسيلهاي استفاده ميكنند و ميگويند «هدف وسيله را توجيه ميكند» و استاد شهيد مطهري در سخنراني مربوط به تحريفات عاشورا ميگويند: «هم هدف بايد مقدس باشد و هم ابزار رسيدن به هدف.» و اخيرا جمله ديگري مشهور شده «با دستمال كثيف نميشود شيشه را تميز كرد.» اين همه را نوشتم تا بگويم كاري كه با آقاي ميرسليم در حال عبادت و زيارت شده با هيچ منطقي قابل توجيه نيست، جز با همان منطق توجيه هدف با وسيله نامشروع! البته اگر فرض ما درست باشد كه هدف مشروع و مقدس است. به واقع ما با كدام متر اندازهگيري ميكنيم كه در ابراز مخالفت با افراد از هر وسيلهاي استفاده ميكنيم؟ نقد بايد منصفانه باشد و البته در صورت لزوم گزنده اما كاري كه در جامعه مدعي ديانت و اخلاق ما جريان دارد نه با مفهوم نقد سازگار است و نه با معني انصاف! روزي كه در مجلس دهم در كنار همكارانم از «گفتوگوي ملي» گفتيم، هدف ما اين بود كه حرفها را رو در رو و از سر انصاف به هم بگوييم نه با روشهاي موهن و غيراخلاقي. با اين اميد كه جامعه ما به ويژه نسل جوان و اصحاب رسانه راه گفتوگو و نقد منصفانه را هموار كرده و جاده بد اخلاقي را مسدود كنند.