يادي از محمود فرخ اديب و شاعر خراساني
محمود فاضلي
بزرگان ادب ايران، نخستين دليلِ شهرت انجمن فرخ را منش خود او و جذبه و گيرايي كلامش ميدانند. اگرچه به شاعري شهره است، اما جنبههاي شخصيتي ديگري هم داشته كه كمتر به آن پرداخته شده است. نقش او در برقكشي مشهد، تاسيس دانشكده ادبيات و احياي سبك خراساني در شعر معاصر از آن جمله است. او همچنين نخستين استاد افتخاري دانشگاه فردوسي مشهد بود. سال ۱۲۷۶ در خانواده «سيداحمد جواهري» متولد شد. سيداحمد جواهري پدر محمود، نام فاميلش را از حرفه آبا و اجدادياش كه خريد و فروش جواهر بود، به يادگار داشت، اما محمود گوهرشناس سخن بودن را به هر گوهر ديگري ترجيح داد و تخلص فرخ را براي خودش انتخاب كرد. بعدها و در ۱۳۰۶ وقتي تعيين نامخانوادگي و ثبت در سجل رسمي شد، او كنار نامش جواهري ننوشت و شد «سيد محمود فرخ.» دوران آغازِ دانشآموز شدن او با روزهايي همزمان ميشود كه مشروطه تازه جان گرفته و از جرقه روشني در پستوهاي ذهن به روزنامهها و خيابانها آمده بود. پدر فرخ، محمود را به مكتبخانه در كنارِ صحنِ حرم ميفرستد، ولي بعدها به مدارس نوين ميرود. ادبدوستي فرخ خراساني يادگارِ پدرش است. به موجب آنچه او خود شرح داده، اغلب دوستان پدرش، ادبا و فضلاي بنام خراسان بودند و انجمني نيز هر صبح جمعه در خانه آنان برپا بود كه گاهي در آن شعر هم خوانده ميشد. فرخ تا سال ۱۳۰۶ شغل و حرفه مشخصي نداشته است، اما از اين سال به بعد با سرمايهاي كه ارث پدر بود، حجرهاي تجاري باز كرده و مشغول به كار ميشود. چندي بعد، محمد وليخان اسدي، نايبالتوليه آستان قدس، از فرخ براي كار در امور دولتي و حكومتي دعوت ميكند. لياقت و كارداني محمود فرخ سبب ميشود تا اندك زماني پس از اين ترفيع رتبه بگيرد؛ اما كار به اينجا نميماند. در آن روزگار تعداد كارمندان مدير در اداره آستان قدس رضوي كم بود، بنابراين اسدي كه كارداني فرخ را ديده بود، او را به اداره آستان قدس ميبرد تا اسباب ساماندهي امور آنجا را نيز فراهم كند. او در دوره دوازدهم قانونگذاري با سمت نماينده قوچان روانه مجلس شوراي ملي ميشود و تا پايان دوره سيزدهم نيز در مجلس باقي ميماند. او چندينبار اداره امور آستان قدس و چندينبار كفالت استانداري خراسان را برعهده داشت. پس از آن خود را از سياست كنار ميكشد و به زندگاني شاعرانهاش رنگ ميدهد. در اسفند سال ۱۳۲۲ او به پيشنهاد علي منصور، استاندار و نائبالتوليه وقت، دوباره به آستان قدس باز ميگردد و به سمت معاونت آن برگزيده ميشود. او همزمان در اين ايام، عضويت هيات مديره كارخانه نخريسي و برق خسروي را هم برعهده ميگيرد. سيدمحمود فرخ، با اينكه در دانشگاه فردوسي تحصيل نكرده بود و جزو جامعه علمي اين آموزشگاه نبود، تاثيرات عميقي بر دانشكده ادبيات گذاشت؛ به طوري كه نام او در تاريخچه دانشكده ادبيات مشهد ثبت شده است. اين دانشكده به اهتمام و پيگيري او و البته ياري و همفكري مويد ثابتي، مجوز تاسيس ميگيرد و اين دو نفر بر آمدن دكتر علياكبر فياض به مشهد پاي فشردند و پايهگذاري دانشكده ادبيات را به او سپردند. علاوه بر اين، به دليل نقش ارزنده فرخ در حوزه ادبيات، در سال ۱۳۵۳ از سوي دانشگاه فردوسي درجه دكتراي افتخاري ميگيرد. نقش محمود فرخ در دانشگاه فردوسي تنها به اينجا ختم نميشود و اهداي كتابخانه حكايت ديگري از مهر او به مشهديها است. كتابخانه و انجمن ادبي فرخ در مشهد، بيش از نيم قرن ميزبان علاقهمندان و وعدهگاه اديبان و شاعران و محققان به شمار ميرفت. فرخ صاحب كتابخانه كم نظيري بود و اواخر عمر قصد داشت تا آن را براي تامين هزينه درمان پسرش بفروشد كه دكتر «جلال متيني»، رييس وقت دانشكده ادبيات، ۱۷۸ جلد كتاب و ۱۸ نسخه خطي آن را در سال ۱۳۴۹ از محمود فرخ براي كتابخانه دانشكده خريداري ميكند. بخشهاي ديگر اين كتابخانه در سال 1360 و يك بار در سال 1381 ازسوي خانوادهاش به همين كتابخانه اهدا ميشود. در سالهاي اخير «مركز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسي مشهد»، انتشار مجموعه ارزشمند و ماندگار «روشناي دانشگاه» را آغاز كرد و چهارمين شماره از اين مجموعه را به زندهياد استاد محمود فرخ كه در 3 فروردين 1360 درگذشت، اختصاص داد تا از اين راه گوشهاي از پرتو افشاني اين ستاره آسمان ادب و فرهنگ خراسان را ثبت نمايد.