اينكه كشور ما جزو چند كشوري است كه بيشترين تعطيلات رسمي را دارد و اينكه ميزان تعطيلات در كشورهاي توسعهيافته كمتر
از كشورهاي عقبمانده و در حال توسعه است، دو مقدمهاي است كه از آن ميتوان نتيجه گرفت ارتباط مستقيم و موثري ميان ميزان تعطيلات و توسعهيافتگي وجود دارد حال اينكه در تحليل اين ارتباط بايد چه ابعادي را مورد توجه قرار داد نيازمند تحقيق و پژوهش است، اما تحقيقهاي انجام شده يك واقعيت را نمايان ساخته كه كميت و كيفيت تعطيلات از اهميت خاصي برخوردار است.
گذشته از تعطيلات عمومي و رسمي كه همه دستگاهها و نهادهاي دولتي و خصوصي را شامل ميشود برخي نهادها و دستگاهها تعطيلات ويژه نيز دارند به عنوان مثال برخي دستگاهها پنجشنبهها نيز تعطيل هستند يا تعطيلات نوروزي و تابستاني در آموزش و پرورش و آموزش عالي متفاوت و به طور ويژه منظور شده است. از نگاه مديريتي تعطيلي لازمه يك نهاد ودستگاه است چرا كه نيروي كار براي تامين سلامت و نشاط و تقويت جسماني و رواني به اين فرصت نيازمند است در حدي كه برخي كشورها مرخصي و تعطيلات اجباري براي كاركنان خود در نظر ميگيرند و مشوقهاي متنوعي را به كار ميگيرند تا شاغلان در دستگاهها و مشاغل مختلف از تعطيلات و مرخصيها استفاده كنند.
از طرفي براي مديران يك مجموعه نيز تعطيلات فرصت بازبيني ابعاد مختلف فرآيند كار است و در بعد سختافزاري نيز بازديد و بازبيني امكانات و تجهيزات و ابزار كار بهتر از شرايط ضمن كار ميسر ميشود.
از زاويهاي ديگر ميشود تعطيلات را فرصتي براي تجديدنظر و
تجديد قوا در رويكردهاي مديريتي و اجرايي و نيروهاي مشغول به كار در يك مجموعه دانست و از آن بهرهبرداري مناسب را به دست آورد.
گذشته از فلسفه و كاركرد مشترك تعطيلات در دستگاهها و نهادهاي مختلف در يك دستگاه آموزشي مانند آموزش و پرورش كه تعطيلات گستردهاي دارد نيازمند تدوين استراتژيهاي كارآمد و برنامههاي مفيد و موثر است.
تعطيلات ضمن سال و تعطيلات تابستان مدارس در واقع حدود 35 درصد سال را شامل ميشود كه نميشود به چگونگي گذران آن بيتوجه بود؛ از اين تعطيلات كه تعبير به اوقات فراغت دانشآموزان ميشود، استفاده مفيد و موثر صورت نميگيرد چرا كه ذهنيت غالب دانشآموزان اين است كه بايد به تفريح و استراحت بپردازند و اوليا نيز تمايل دارند از آن براي جبران و يا تقويت فرزندان خود استفاده كنند به عبارتي نارساييهاي برنامههاي آموزشي را در اين فرصتها جبران كنند، تمايلي كه موجب ميشود فرزندان خود را روانه كلاسهاي تكميلي و تقويتي و دورههاي آموزشي غيررسمي خارج از آموزش و پرورش كنند.
تجربه مدارس و خانوادهها در گذران اوقات فراغت دانشآموزان در يك نگاه كلي و گذرا مثبت به نظر نميرسد چرا كه از جايگاه كلان تربيتي و نگرشهاي روانشناختي و جامعهشناختي از اين فرصت براي تقويت ساير ابعاد شخصيتي كه در فرآيند آموزشي و تربيتي رسمي چندان به آن پرداخته نميشود، بهره لازم در برده نميشود.
اين يك نقد جدي و اساسي به رويكردهاي استفاده از تعطيلات است چرا كه وقتي از تعطيلات سال تحصيلي سخن به ميان ميآيد، منظور اين است كه دانشآموز در اين فرصت بايد به برنامهها و كارهايي بپردازد كه شخصيت او در ابعاد اجتماعي، عاطفي، سياسي و اقصادي رشد كند و در بعد فردي توانمنديهاي شخصي او ارتقا يابد و در بعد جمعي مهارتهاي ارتباطي و اجتماعي و سياسي او تقويت شود.
در حالي كه متاسفانه به دليل بيتوجهي و كمتوجهي ما شاهد رشد ناموزون شخصيت كودكان و نوجوانان هستيم به عبارتي آنها براي زندگي كردن تربيت نميشوند و در شرايط طبيعي و مبتني بر نيازهاي سني قرار نميگيرند. پدران و مادران براي تحقق آمالها و آرزوهاي خويش فرزندان را در موقعيت قرنطينه قرار ميدهند و همچون موجود آزمايشگاهي با او برخورد ميكنند.
وقتي سخن از غنيسازي اوقات فراغت دانشآموزان به ميان ميآوريم منظور اين است كه فرصت تعطيلات را به هدر ندهيم، رهاشدگي و كليشهاي شدن دو روي اين سكه نامطلوب است كه متاسفانه يا دانشآموزان در تعطيلات رها ميشوند و بدون برنامه زمانشان به هدر ميرود يا فريز شده برخي تحت برنامههاي كليشهاي والدين آسيبهاي جدي ميبينند.
از آنجا كه در طول سال تحصيلي كودكان و نوجوانان در مدارس تحت برنامههاي آموزشي و در محيطي يكسان با همكلاسيهاي ثابت و معلمان و مربيان ساعات آموزشي و برنامهها را سپري ميكنند، در واقع تعطيلات به ويژه در فصل تابستان فرصت تجربههاي متفاوت از مدرسه است، تغيير گروهها براي اجتماعي شدن و تجربه كارها و مكانهاي متفاوت مهمترين كاركرد اين تعطيلات ميتواند باشد.
به طور كلي فلسفه تعطيلات تابستاني كسب تجربيات متفاوت و كاركرد اصلي آن ميتواند تقويت ابعاد شخصيتي كودكان و نوجوانان باشد كه در محيطهاي آموزشي و برنامههاي آموزشي به آن ابعاد كمتر توجه ميشود.
٭مسوول صفحه مدرسه «اعتماد»