حاشيههاي يك سفر طعنهآميز به استراليا
حالا كه از تماشاي فينال جام جهاني زنان برگشتيد بگوييد براي فوتبال زنان ايران چه كرديد؟
علي ولياللهي
حضور مهدي تاج، رييس فدراسيون فوتبال ايران در استراليا براي تماشاي بازي فينال جام جهاني زنان با توجه به اوضاع جامعه، مشكلات حضور زنان در ورزشگاه و نگاهي كه فدراسيون به فوتبال زنان دارد بسيار طعنهآميز شده است. كاربران در شبكههاي اجتماعي و ورزشينويسان در قالبهاي گوناگون سوال ميكنند چطور تماشاي بازي زنان براي مردم ايران جايز نيست و صداوسيما هم اين بازي را پخش نميكند اما براي رييس فدراسيون فوتبال ايران مجاز است؟
همچنين اين سوال مطرح ميشود كه آيا رييس فدراسيون در حين پرواز به سيدني استراليا براي تماشاي بازي زنان اسپانيا و انگليس در جريان قرار داشت كه در فصل جاري مساله ورود زنان به استاديوم لاينحل باقي مانده و در ورزشگاههاي مختلف به بهانههاي گوناگون از ورود زنان به استاديوم جلوگيري ميشود؟ آيا ميدانست هيات فوتبال استان آذربايجان شرقي رسما اعلام كرده در بازي تراكتور و الشارجه در پليآف ليگ قهرمانان آسيا قرار است چند ورزشكار زن گزينش شده به عنوان تماشاچي در استاديوم حاضر شوند تا جريمهاي از سوي ايافسي گريبانگير فوتبال ايران نشود؟
آيا زماني كه رييس فدراسيون فوتبال ايران سطح مسابقات جام جهاني و فينال آن را لمس ميكرد خبر داشت كه اردوهاي تيمهاي ملي زنان ايران با وجود ادعاي رسانههاي همسو با فدراسيون اصلا در حد تيمي نيست كه ميخواهد سهميه المپيك يا جواز حضور دوباره در جام ملتهاي آسيا را به دست بياورد؟ كسي نميداند اما شايد اگر تاج در ورزشگاه ملي سيدني ديده نميشد اين همه حساسيت هم برانگيخته نميشد!
بياييد به گذشته برگرديم و كارنامه مهدي تاج را در حوزه فوتبال زنان در دوران اول رياست و يك سالي كه از بازگشتش به فدراسيون گذشته بررسي كنيم. آخرين روزهاي حضور مهدي تاج در فدراسيون فوتبال، آن زماني كه ويلموتسگيت خطرناك شده بود و آقاي رييس به خاطر مشكل قلبي استعفا كرد، مصادف شد با خروج تيم ملي فوتبال زنان ايران از رنكنيگ فيفا! يعني آنقدر اين تيم بيصاحب شده بود و آنقدر بلاتكليف مانده بود كه فيفا اعلام كرد از نظر ما انگار تيمي به اسم تيم ملي فوتبال زنان ايران وجود خارجي ندارد! نگاهي به آرشيو آن زمان فوتبال زنان نشان ميدهد كه به مدت چند سال اعضاي تيم ملي فوتسال ايران كه قهرمان آسيا شده بودند، به دنبال پاداش 22 ميليوني خود از فدراسيون در به در ميگشتند و مدام به در بسته ميخوردند! كار تا جايي پيش رفت كه يكي از اعضاي تيم ملي فوتسال زنان ايران كه از گرفتن پاداش قهرماني نااميد شده بود به رسانهها گفت آن زماني كه قهرمان آسيا شديم با 22 ميليون تومان ميتوانستيم پرايد بخريم ولي حتي اگر همين امروز هم پاداش ما را بدهند پول يك گوشي موبايل نميشود! البته كه مهدي تاج رفت و پاداش بچهها افتاد روي دوش فدراسيون بعدي.
واقعيت اين است كه مهدي تاج هرگز نه به فوتبال زنان توجه ويژهاي داشته و نه دغدغه خاطري نسبت به برقراري ارتباط خانوادههاي ايراني با فوتبال. كه اگر داشت تيم ملي زنان ايران كه در دوران پساتاج تازه جان گرفته بود به اين روز نميافتاد و در ورزشگاهها دوباره به روي خانوادهها بسته نميشد.
اما حالا كه مهدي تاج براي تماشاي فينال جام جهاني زنان به استراليا سفر كرده خوب است در مقام مقايسه هم كه شده، بگويد در اين يك سال براي فوتبال زنان چه كار كرده است؟ بگويد براي ورود زنان به ورزشگاه چه كار كرده؟ او زماني كه از فدراسيون ميرفت تيم ملي زناني را تحويل داد كه از رنكنيگ فيفا خارج شده بود، سرمربي نداشت و مدتها از آخرين بازي دوستانه يا رسمياش ميگذشت. اما زماني كه برگشت تيم ملي زناني را تحويل گرفت كه در دوران عزيزي خادم براي نخستينبار توانسته بود جواز حضور در جام ملتهاي آسيا را به دست آورد، پرواز اختصاصي و كمپ تمريني و امكانات رفاهي در سطح تيم مردان داشته باشد. تيمي كه از لحاظ برند توانسته بود جايگاه بسيار خوبي بين مردم باز كند. براي فهم اين مساله كافي است سري به واكنش مردم بعد از صعود تيم ملي زنان به جام ملتهاي آسيا با سرمربيگري مريم ايراندوست بزنيم. مريم ايراندوستي كه بعد از عزيزي خادم و زماني كه مهدي تاج آماده ميشد به فدراسيون برگردد «با دستور از بالا» از سرمربيگري تيم ملي زنان كنار گذاشته شد.
يك نكته مهم ديگر اينكه دو روز قبل گلاره ناظمي مسوول كميته مسابقات زنان فدراسيون فوتبال اعلام كرد با وجود اينكه همه تلاشش را كرده است كه تيمهاي بزرگ پرسپوليس و استقلال و ساير تيمهاي ليگ برتري در فوتبال زنان تيمداري كنند، اين اتفاق رخ نداده است. اين در حالي است كه داشتن تيم فوتبال زنان جزو اولويتهاي سطح C آسيا براي گرفتن مجوز حرفهاي است و از سالهاي آينده به سطح A خواهد رسيد و تبديل به يك الزام خواهد شد اما فدراسيون در اين زمينه هم قدمي برنداشته است. البته مهدي تاج در اين زمينه كافي بود مصوبهاي كه در هياترييسه فدراسيون فوتبال در زمان رياست عزيزي خادم مبني بر الزامي بودن داشتن تيم زنان براي باشگاههاي ليگ برتري تصويب شده بود را پيگيري كند اما اين كار را انجام نداده است. در آن مصوبه آمده بود كه اگر تيم ليگ برتري در حوزه زنان تيمداري نكند حق شركت در مسابقات داخلي را هم نخواهد داشت.
فوتبال زنان در سطح دنيا در حال نزديك شدن به فوتبال مردان است. از حيث تماشاچي و ميزان توجه رسانهاي سال به سال اوضاع فوتبال زنان بهتر ميشود. افزايش يك و نيم برابري تماشاچيان مسابقات در استاديوم (از يك ميليون و 300 هزار نفر در جام جهاني فرانسه به يك ميليون و 900 هزار نفر در جام جهاني نيوزيلند و استراليا) و چند برابري بينندگان تلويزيوني نشان از همين واقعيت دارد. فدراسيون جهاني فوتبال به شدت دنبال اين است كه فوتبال تبديل به يك ورزش خانوادگي شود. چه در اجرا چه در بينندگان و دنبالكنندگان. اينفانتينو به همين دليل با افزايش تيمهاي حاضر در جام جهاني زنان به 32 تيم موافقت كرد تا كشورهاي بيشتري درگير شوند. اما در ايران اوضاع عكس نگاه فيفاست. همانطور كه در سطوح بالاي تصميمگيري حضور زنان در ورزشگاه و بها دادن به فوتبال زنان طرفدار چنداني ندارد، خود رييس فدراسيون فوتبال هم همين سياست را پيش گرفته است. او ميگويد در سفر به استراليا با اينفانتينو در مورد توسعه فوتبال و پولهاي بلوكه شده ايران (براي بار هزارم!) مذاكره كرده است اما كاش كمي هم تلاش ميكرد با سياستهاي فيفا در مورد فوتبال زنان همسو شود تا بعد از گذشت سه هفته از شروع ليگ برتر همچنان برخي از بازيهاي ليگ به خاطر مساله «حضور زنان در استاديوم» بدون تماشاچي نماند!