«اعتماد» از اهميت توافق ايجاد كريدور ميان هند، عربستان و امارات گزارش ميدهد
بازي متوازن رياض و ابوظبي ميان شرق و غرب
به نظر ميرسد طرح جديد به دنبال تغيير در سلسله مراتب امنيتي و اقتصادي خاورميانه است
محمدرضا ستاري
يكي از مهمترين خروجيهاي نشست اخير سران گروه20 در دهلينو، بحث توافق بر سر احداث كريدور ريلي- دريايي ميان هند، عربستان و اروپا بود. طبق اين توافق قرار است هند در مسيري ترانزيتي به عربستان، امارات، اردن، سرزمينهاي اشغالي و از آنجا به يونان متصل شود. اين توافق گفته ميشود ابتكاري از سوي امريكاست و دو روز قبل نيز محمد بن سلمان وليعهد عربستان و ناندرا مودي نخستوزير هند درخصوص آن به صورت مفصل و دوجانبه گفتوگو كردند. طبق نقشههايي كه البته به صورت غير رسمي درخصوص چنين مسيري منتشر شده، دادهها حاكي از آن است كه مسير كريدوري قرار است ابتدا از بندر بمبئي هند به بندر دوبي يا جبلعلي امارات كشيده شده و از آنجا با خطآهن، رياض را به الحديده، بندر حيفا و بعد از آن بندر پيرائوس يونان متصل کند.
چنين موضوعي از سوي تحليلگران از دو جنبه حائزاهميت است؛نخست اينكه هر چند چنين توافقي روي كاغذ وجود دارد، اما ميتواند يك رقيب بالقوه براي راه ابريشم جديد چين يا ابرپروژه يك جاده-
يك كمربند پكن باشد. از سوي ديگر باتوجه به موقعيت استراتژيك ايران و نيز كمهزينهتر بودن مسير ترانزيتي ايران نسبت به طرحهاي جايگزين، كليد خوردن چنين موضوعي مزيت ترانزيتي ايران را نيز به خطر مياندازد.
موازنه مثبت
اما اين تمام ماجرا نيست؛ بلكه موضوع مهم نحوه كنش عربستان و امارات در زمين بازي ميان شرق و غرب است. طبق گزارش منتشر شده، چنين توافقي ميتواند يك نقطه عطف در روابط ميان امريكا، هند، عربستان، امارات، فرانسه، آلمان و كليت اتحاديه اروپا باشد. از سوي ديگر در حالي كه به نظر ميرسد يونان و ايتاليا قصد خروج از پروژه يك جاده- يك كمربند چين را دارند، حضور عربستان و امارات در اين طرح صرفا در جهت مقابله با ابرپروژه پكن حائزاهميت نيست. اين دو كشور اكنون چند سال است كه نشان دادهاند، ايده نظم دوقطبي را كه آنها را ملزم به انتخاب ميان چين و امريكا كند، قبول ندارند.
اين مساله به خوبي در عضويت امارات و عربستان در گروه بريكس هم نمايان شد. به همين دليل طرح فعلي يعني اتصال هند به خاورميانه و اروپا، يك هديه جالبتوجه ازسوي امريكا و اتحاديه اروپا به امارات و عربستان محسوب ميشود؛ بدون اينكه آنها را ناچار كند ميان غرب و پكن يكي را انتخاب كنند.
از اين قضيه مهمتر، بحث همگرايي عميق هند، عربستان و امارات است كه قصد دارند در قالب يك طرح گسترده ژئوپليتيكي، پيوند اقتصادي قابلتوجهي ميان جنوب و غرب آسيا ايجاد كنند. طبق گزارشي كه در اين خصوص المانيتور منتشر كرده، هند دومين شريك بزرگ تجاري عربستان بوده و حجم مراودات اقتصادي آنها در طول يك سال گذشته به 52.75 ميليارد دلار ميرسد. اين درحالي است كه عربستان هم چهارمين شريك اقتصادي بزرگ هند است.
از سوي ديگر آمارها نشان ميدهد حجم تجارت ميان امارات و عربستان در سال گذشته ميلادي به 85 ميليارد دلار رسيده و امارات را تبديل به سومين شريك اقتصادي هند كرده است. نكته جالب توجه اين است كه در توافق اخير، امارات و عربستان درحالي به سمت هند چرخش كردهاند كه همزمان با چين روابط مستحكم داشته و هر دو نيز از متحدان اصلي پاكستان محسوب ميشوند؛ كشوري كه با همسايه خود يعني هند از سال 1947 به اين سو درگير تنشهاي مرزي، قومي و مذهبي بوده است.
به همين دليل چشمانداز كنوني نشان ميدهد كه عربستان و امارات نوعي سياست خارجي متوازن را در پيش گرفتهاند كه بيانگر ديدگاه آنها به نظم چندقطبي در حال ظهور است؛ جايي كه در استراتژيهاي گذشته تجديدنظر صورت گرفته و به دنبال تطبيق دادن واقعيتهاي ژئوپليتيكي و فرصتهاي اقتصادي در نظم چند قطبي آينده هستند.
همگرايي فرا نفتي
علاوه بر اين برخي تحليلگران معتقدند كه پروژه جديد كريدور كه عربستان و امارات در خط مقدم آن هستند، از سوي امريكا و اروپا فراتر از مسائل نفت و انرژي دنبال ميشود. نكته اينجاست كه عربستان و امارات به صورت جدي به دنبال يافتن شركاي جديد براي برآورده ساختن نيازهاي اقتصادي، فناوري و لجستيكي خود هستند كه اين امر در راستاي سياست جاهطلبانه آنها به منظور رهايي از اقتصاد نفتي در حال پيگيري است.
بنابراين موضوع احداث كريدور جديد از سوي امريكا تنها معطوف به ركن انرژي نبوده و به صورت چندبعدي نمايانگر ميشود. در واقع به نظر ميرسد كه امريكاييها به دنبال تغيير در سلسله مراتبي در خاورميانه هستند كه در آنجا امريكا به عنوان شريك امنيتي و چين به عنوان شريك اصلي اقتصادي تلقي ميشوند. از اين رو باز كردن پاي هند نشاندهنده ورود يك رقيب جدي در برابر چين در منطقه خواهد بود؛ امري كه در صورت محقق شدن ميتواند نفوذ اقتصادي چين را در ميانمدت و بلندمدت كمرنگ كند.