در باب اهميت تارتوف با رويا نونهالي
گفتوگو با برخي عوامل نمايش تارتوف
پيام رضايي / هر كجاي جهان باشيم و از كمدي حرف بزنيم بدون شك از مولير هم حرف خواهيم زد. نمايشنامهنويس شهير فرانسوي كه حين اجراي نقش در يكي از نمايشهاي خودش روي صحنه بيهوش شد و پس از آنكه به خانه رسانده شد، از دنيا رفت. او كه در قرن هفده ميزيست به عنوان بزرگترين كمدينويس تئاتر اروپا شناخته ميشود. از فرانسه قرن هفده به ايران امروز كه برسيم به دلايلي كه مجالش نيست كمدي يا دستكم آثاري كه مدعي آن هستند چند سالي هست كه سالنهاي تئاتر را قبضه كردهاند. علاقه مخاطبان و استقبال آنها سبب شده است تا اهالي تئاتر به سمت آثاري بروند كه يا كمدي هستند يا مايههايي از طنز دارند. اما كيفيت و ارزش هنري وادبي اين آثار در خيلي از موارد بهشدت زير سوال است. لودگي، ادا و اطوارهاي آنچناني، شوخيهاي سخيف و چيزهايي از اين دست ميآيند تا فقر طنز قدرتمند را جبران كنند. حالا در اين بين رويا نونهالي بازيگر نامآشناي سينما و تئاتر در نخستين تجربه كارگرداني يكي از بزرگترين آثار ادبي جهان را به صحنه برده است. نمايش تارتوف نوشته مولير در تالار شمس (اقدسيه) به صحنه رفته است.
رامين حيدري فاروقي، تهيهكننده اين نمايش است. تارتوف با گروه بازيگران خوبي كه دارد و كارگردان نامآشنايش در مقام بازيگر در مكاني به دور از مركز شهر اجرا ميشود. تهيهكننده اثر در گفتوگو با «اعتماد» از دلايل اين انتخاب ميگويد: «دو دليل داشت. يكي مراحل اداري پيچيده و سخت سالنهاي مركزي شهر است كه شايد براي خودش يك تجربه متفاوتي است و ترجيح داديم انرژيمان صرف خود كار شود تا مراحل اداري. نكته بعد هم اينكه پيشبيني ما اين بود كه اولا سالن بتواند چهار بر يا سهبر باشد. تماشاگر از اطراف اتاقي را كه ديوار ندارد ببيند و اين سالن اين امكان را داشت و البته ايده هم هست كه بتوانيم بعدا اين نمايش را در سالنهاي ديگري اجرا كنيم. اميدواريم اين امكان فراهم شود». فاروقي البته ميگويد طبيعي است آدم دوست داشته باشد در منطقهاي در دسترس كارش را اجرا كند با اين همه «اميدوارم نمايش اين جذابيت را داشته باشد و راه براي مردم كوتاه باشد». مستندساز ميگويد واقعبين است و اهميت تبليغات را انكار نميكند. «آدم نبايد در اين زمينه دست از واقعبيني بردارد. واقعيت دنياي امروز اين است كه همه اين ظرفيتها را بايد به كار بست. از اين لحاظ ما از همه ظرفيتهاي فضاي مجازي و انواع موارد ديگر و حالا هم توزيع پوستر و تراكت و احيانا هم بيلبورد استفاده كرديم. اميدوار هستيم كه علاقهمندان عرصه نمايش اين كنجكاوي را داشته باشند كه بخواهند كار اول خانم نونهالي را در مقام كارگردان و بازيگر ببيند.» نمايش تارتوف در بخش خصوصي توليد شده است. بخشي كه در يكي دو سال اخير توسعه پيدا كرده است و هر روز نيز بيش از پيش گسترده ميشود. فاروقي درباره اينكه چرا اين اثر را در بخش خصوصي توليد كرده است، ميگويد: «واقعيت اين است هر كس كه به شما امكاني ميدهد توقعي هم از شما دارد. يا اينكه ميزان نياز شما و سامان دادن يك ارتباط هدفمند براي تقويت رابطه اثر هنري و هنرمند با مخاطب را تحتالشعاع خودش قرار ميدهد. واقعيت اين است كه دشوار است و مشكلاتي دارد. گاهي ممكن است شما عرضه را تحت تاثير تقاضا قرار بدهيد. همه اينها در اين موضوع هست ولي از دل همين ماجرا هم گروههاي مستقل و تلاش واقعي براي جريانهاي هنري رخ ميدهد». او وضعيت امروز را دوره انتقال ميداند و معتقد است بايد «سنگيني اين دوره انتقالي را طي كرد تا اينكه نمايش هم به لحاظ عرضه، سالنهاي بيشتر، گروههاي نمايشي پايدار و در كنار همين، حاميهاي مالي بخش خصوصي كه همه توقعاتشان معطوف به اين نمايش نيست بلكه ميخواهند و ميدانند در كنار جريان فرهنگي بودن براي آنها يك انتخاب درست و جلب اعتماد عموم مردم است. در چنين ساز و كاري در كنار دشواريهايش اين مسير اصلي است كه بايد طي كنيم. سخت است اما راهش همين است.»
مريم بوباني از بازيگران پيشكسوت تئاتر يكي از نقشآفرينان اين نمايش است. وي در اين نمايش نقش خانم پردنل را ايفا ميكند. «من در اين كار نقش خانم پردنل را بازي ميكنم، مادر اوگن كه در واقع يكي از كساني كه خيلي سفت و سخت اين فريب را خورده و روي اين پافشاري ميكند و تا آخرين دقايق نمايش هم كوتاه نميآيد. تازه وقتي كه مامور دولت ميآيد و متوجه ميشود همه دارايياش به باد رفته آن موقع قبول ميكند كه اين آدم شياد است. يعني پافشاري مردم روي باورهاي غلطشان نسبت به آدمهايي كه دقيق نميشناسند.»
«چه كسي ميتواند پيشنهاد بازي در نمايشي از مولير را رد كند. اين يك امر عمومي است!» اين واكنش بوباني به اين سوال است كه چه جذابيتي در اين نقش يافته كه آن را پذيرفته است؟ «وقتي خانم نونهالي به من پيشنهاد داد با كمال ميل پذيرفتم خصوصا اين نقش چون نقشي است كه با كارهايي كه تا الان انجام دادهام خيلي فاصله دارد و حتي با خود من. در واقع يك جور چالش با خودم است كه بتوانم آن بخش از توانايي را كه فكر ميكنم دارم اينجا نشان دهم. خانم پردنل زن مستبدي است كه ميخواهد خواسته خودش را تحميل كند و اين چيزي است كه در خود من وجود ندارد. اين كنتراست و تضاد بين نقش و خود من براي خيلي جذابيت داشت و دارم سعي ميكنم بتوانم كامل معرفي كنم. همه تلاشم را دارم انجام ميدهم اميدوارم كه بتوانم موفق شوم.»
اما يكي ديگر از بازيگران اين نمايش محسن حسيني است. يار ديرينه رامين حيدريفاروقي كه در مستندهاي او نيز حضور داشته است. حسيني بيش از هر چيز معتقد است اين اثري اجتماعي است و اهميت آن هم از همينجاست بهويژه در وضعيت كنوني تئاتر. «مولير هميشه برداشتهاي اجتماعي نابي دارد. 351 سال از قدمت اين اثر ميگذرد و هنگامي كه نوشته ميشود فقط در كاخ ورساي در دوره لويي چهاردهم اجرا شد. شش سال جلوي اجراي اين اثر را براي عموم گرفته بودند. هسته اصلي كار رياكاري است و اين چيزي است كه فكر ميكنم براي جامعه امروز ما حرفي براي گفتن دارد. به نظرم اين مساله و دروغ معضلي است كه دارد به جامعه ما آسيب ميزند.» وقتي قرار است از سختيهاي كار حرف بزند از استيناسلاوسكي بزرگ مثال ميآورد و نقل قول ميكند: «استينسلاوسكي سه بار خودش را با مولير درگير ميكند. بعد از اين تجربه ميگويد آدم كمدي كار كند، سمت مولير برود و تارتوف را هم بخواهد اجرا كند، اين خيلي كار مشكلي است. چون كمدي است كه با لودگي، مسخرهبازي و ادا و اطوار و به زور خنداندن تماشاچي سروكار ندارد. بلكه در جوهر اثر و لابهلاي همه لحظات نمايش وجود دارد.» اين بازيگر پيشكسوت تئاتر به حساسيتهاي رويا نونهالي به عنوان كارگردان در مورد اين موضوع نيز اشاره ميكند: «فكر ميكنم خانم نونهالي در مقام كارگردان به عنوان نخستين تجربه خيلي قدرتمندانه شروع كردند، در همان هفته اول تمرين از بازيگران خواهش ميكرد هرگز به سمت و سوي خنده نروند، هرگز تلاش نكنند براي چنين چيزي. آن طنز گزنده در بدنه متن هست. نيازي به ادا و شكلك و جوك گفتن و روحوضي نيست.» حسني نقش اورگون را بازي ميكند. اورگون يك پدر مستبد خانواده است كه در كليسا شيفته يك مرد ميشود و از ظاهري كه دارد و آن را به خانه ميآورد و همهچيزش را به او ميدهد. او معتقد است نمايش تارتوف ادعايي بر اين است كه نوع ديگري از كمدي را هم ميتوان كار كرد. نميخواهم بگويم صددرصد كامل ولي فكر ميكنم آثار مولير بخشي از اين موضوع است.
«تارتوف» از چهارم مردادماه هر شب ساعت ۲۰ در تالار شمس (اكو) روي صحنه ميرود. در اين نمايش محسن حسيني، مريم بوباني، رويا بختياري، محمدرضا مالكي، محمدعلي حسينعلي، روزبه مهر، هومن كيايي، محمدهادي عطايي، شيرين اسماعيلي و رويا نونهالي ايفاي نقش ميكنند.