• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3300 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۴ مرداد

ليلي انور :اول بايد موسيقي شعر را شنيد بعد ترجمه‌اش كرد

ليلي انور، دانشيار و رييس بخش زبان و ادبيات فارسي در موسسه ملي زبان و تمدن‌هاي شرقي در پاريس است كه سال‌هاست روي ادبيات عرفاني و زنان نويسنده پژوهش‌هايي را انجام داده است. او عصر شنبه به كتابفروشي آينده آمد و به سوال‌هايي كه از او پرسيده شد پاسخ داد.

او كه شعرهاي مولانا را به زبان فرانسه ترجمه كرده است درباره اينكه روش ترجمه شعر كلاسيك چيست، گفت كه براي اينكه بتوان اثري را ترجمه كرد بايد آن اثر را به خوبي و چندين‌بار خواند و گفت كه اين شانس را داشته كه ديوان شمس را نه تنها چشمي بلكه براي نخستين‌بار پدرش با صداي بلند براي او خوانده است.

انور همچنين نخستين رُكن شعر را موسيقي آن دانست و يادآور شد كه در غزليات مولانا اين جنبه موسيقي خيلي شديدتر است چرا كه مولوي همزمان كه موسيقي گوش مي‌داد شعر هم مي‌گفت.

او با بيان اينكه مولانا خودش مترجم الهامات دروني‌اش به شعر و زبان فارسي بوده كه جوشش دروني‌اش را به زبان شعر ترجمه مي‌كرد يادآور شد: «مترجم الهامات عرفاني عالي و توانايي بالايي ندارند و از اين جهت ترجمه اشعار عرفاني دشوار است.»

اين پژوهشگر بر اين باور است كه مترجم بايد به موسيقي شعر گوش دهد و در ابتدا اين موسيقي را ترجمه كند، شعر يا هر متن شاعرانه‌اي موسيقي خودش را دارد و او به واسطه پدرش موسيقي شعر مولانا را با گوش شنيده و به نظرش اگر كسي به موسيقي شعر گوش ندهد، به معناي آن گوش نداده است. او يكي از اشكالات ترجمه اشعار مولانا و شعرهاي عرفاني فارسي را توجه مطلق به معنا دانسته و تاكيد كرد: «اگر مولوي مي‌خواست فقط نظر به معنا داشته باشد، مانند صوفي‌ها و عارف‌هاي ديگر رساله مي‌نوشت، اما او هيچ‌وقت اين كار را نكرد و هر نثري از او به جا مانده حرف‌هايي ا‌ست كه او گفته و مريدانش آنها را نقل كرده‌اند، در حالي كه تمام عارفان جدي زمان مولانا رساله مي‌گفتند.»

انور نخستين نكته‌اي كه در ترجمه شعر از پدرش ياد گرفته‌، اين بود كه ابتدا به موسيقي شعر گوش دهد و در گام بعدي به سراغ معنا برود شايد به همين خاطر باشد كه ترجمه شعر مولانا بازتاب موفقيت‌آميزي در ميان فرانسوي‌ها داشته است.

او همچنين به ترجمه‌هاي «كورمن باكس» از مولانا در امريكا اشاره كرده و گفت: « به نظر نبايد اسم اين كار را ترجمه گذاشت، در واقع اين كار نوعي اقتباس است كه تنها از اصل اثر الهاماتي گرفته مي‌شود و بقيه كارساخته ذهن اقتباس‌كننده يا به اصطلاح مترجم است. كورمن باكس كاملا از آثار مولانا اقتباس كرده است و نمي‌توان حتي يك بيت از اشعار مولانا را با ترجمه كورمن باكس تطبيق داد.»

ليلي انور در ادامه به نوع و روش ترجمه برخي مهم‌ترين آثار ادبي حكمي و عرفاني ادبيات فارسي از سوي مترجمان غربي اشاره كرد و در اين باره گفت: «فيتزجرالد مدعي است كه خيام را ترجمه كرده است، اما در واقع اين‌طور نيست. هرچند خواندن اقتباسش به انگليسي بسيار لذت‌بخش است، اما اصلا نبايد انتظار داشته باشيد كه در اين اثر «عمر خيام» بخوانيد، در واقع خيام با يك سوءتفاهم به جهانيان شناسانده شده است، اين در مورد مولانا هم صادق است، زيرا در امريكا همه اقتباس‌هاي كورمن باكس از مولانا مورد استقبال واقع شده، در حالي كه ترجمه او شمّه‌اي از مولوي دارد، اما مولوي نيست.»

او همچنين درباره ترجمه آثار عطار كه خود او انجام داده است، گفت: «تا چندي پيش فكر مي‌كردم عطار مشكل‌ترين شاعر است، اما از وقتي ترجمه ليلي و مجنون نظامي را شروع كرده‌ام به نظرم نظامي مشكل‌تر مي‌آيد. البته مشكل بودن عطار مشكل زباني نيست، چون زبانش بسيار ساده و در سبك خراساني عالي است و پيچيدگي بياني ندارد، اما چون خيلي زبان ساده‌اي دارد ترجمه‌اش مشكل است، چيزي كه از عطار بسيار مشكل است اينكه هرچه بيشتر وارد آثارش به‌ويژه «منطق‌الطير» مي‌شوم، بيشتر متوجه مي‌شوم كه او يك عارف به تمام معني بود و موسيقي عطار موسيقي تجربه عرفاني دروني و از دستيابي او به حقايق معنوي است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون