ادامه از صفحه اول
روش مواجهه با پرسش از جنگ چيست؟
تلاشهاي اپوزيسيون در رقابتهاي سياسي، نشانه «تغيير در شرايط» و مهمتر از آن؛ بيانگر «حضور نسل جديد» در جامعه است كه به دنبال تجربه و ساختن تاريخ جديد، از طريق نقد گذشته و فاصله گرفتن از آن است.
2- با فرض صحت ارزيابي بند 1، علت طرح پرسش از جنگ را در كنار بررسيهاي سياسي-تاريخي، بايد از منظر تحولات فرهنگي-اجتماعي و تغييرات نسلي مورد مطالعه قرار داد، زيرا پرسشگري نسل جوان و حتي نسل جنگ، فقط به پرسش از مسائل جنگ ايران و عراق، همچنين علت وقوع و ادامه جنگ فرسايشي و موضوعاتي مانند عمليات كربلاي چهار محدود نشده و ساير حوزهها را نيز دربر گرفته است. اصرار بر تكرار و افزايش حجم آثار تاريخي به روش شفاهي و مكتوب، با استفاده از ادبيات و استدلالهاي پيشين و بدون توجه به پرسشهاي موجود در جامعه، تاثيري در پاسخ قانعكننده به مسائل و پرسشهاي نسل جديد از رخدادها و مسائل تاريخي ندارد. تداوم اين وضعيت و ناديده گرفتن ضرورت بازبيني در رويكرد و روش مطالعات تاريخي و انتشار آثار موردنياز، موجب تداوم ابهامات و پرسشها و در نتيجه گسست ميان تجربه جنگ با نيازهاي حال و آينده خواهد شد.
پارادايم كيفري ايران در مواجهه با تروريسم جيشالعدل
براساس فلسفه كيفري سزادهنده (بغي، فتك) با آنان طريقه ميشود با بنيانگذاري يك گفتار ترميمي با هدف تداول اصلاح و بازپروري مرتكبان و پيشگيري از جرم دست زد، بايد تمهيدات بينالمللي جامع و مانع براي مقابله با آنان افزايش يابد، بايد در آن ناحيه با درنظر گرفتن جغرافيايي تروريسم برنامهريزي جدي براي توسعه منطقه، رفاه و ريشهكن كردن فقر و بيكاري صورت پذيرد، بايد از سياست كيفري ضدتروريستي دفاع كرد و آن را استراتژيك در كنار عدالت كيفري به قانونگذار شناساند، بايد برخورد كيفري را مبتني بر سزادهي تسامح صفر منحصر نكرد و سياست جنايي را علاوه بر دشمن مدار و سركوبگر به رويارويي با جيشالعدل (بزهكاران تروريست) تعميم داد.
مدرس دانشگاه و عضو كانون
وكلاي دادگستري گيلان