گروه ديپلماسي| امروز فدريكا موگريني مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا به تهران ميآيد. اين نخستين سفر وي به عنوان يك مقام عاليرتبه ديپلماتيك به تهران است. پيش از او و در اسفند سال 92، كاترين اشتون مسوول پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا به تهران آمد و با مقامهاي ارشد كشورمان ديدار كرده و به رايزني پرداخت. اهميت اين سفر در حالي است كه حدود كمتر از 15 روز پيش، جمهوري اسلامي ايران و گروه 1+5 توانستند در وين پس از 22ماه مذاكرات حساس، سخت و نفسگير به توافق برجام دست يابند و هياتهاي مذاكرهكننده با توافق به پايتختهاي خود بازگردند. در اين مدت نيز هر كدام از آنها نيز مشغول به انجام رايزنيهاي فشرده براي عملياتي كردن و سرانجام اجراي توافق هستند. از سوي ديگر، با دستيابي به توافق هستهاي، اشتياق كشورهاي دنيا براي حضور در ايران و سرمايهگذاري در كشور بيش از پيش شده و در اين مدت نيز كشورهاي اروپايي گوي سبقت را از ساير كشورها ربودهاند و ميخواهند جايگاه پيشين خود در ايران را كه به دليل تحريمها از دست داده بودند، پس بگيرند. عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپوليتك دانشگاه در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد ميكند كه سفر فدريكا موگريني در شرايط كنوني در رويكرد نوين كشورهاي اروپايي به كشورمان اهميت بسياري دارد و ميتواند منجر به سرعتدهي در گسترش روابطشان با ايران شود. سفير اسبق ايران در نروژ و مجارستان معتقد است كه سفر مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا همچنين ميتواند زمينهساز انجام گفتوگوهاي بيشتر براي حل و فصل مسائل ديگر از جمله بحرانهاي منطقهاي شود. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با عبدالرضا فرجيراد در ادامه ميآيد:
سفر مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا به تهران در شرايط كنوني از چه اهميتي برخوردار است؟
سفر خانم فدريكا موگريني در شرايط كنوني از چند زاويه داراي اهميت بسيار و تاثيرگذاري بالا است؛ در درجه نخست، ايشان مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا هستند و به نمايندگي از 28 كشور به تهران ميآيند و سپس گزارش سفر خود را به آنها خواهند داد و اين ميتواند در نوع تصميمگيري و رويكرد اين كشورها در قبال ايران موثر باشد. دوم، خانم موگريني فردي است كه در طول اين مدت عملكرد مثبت داشته است و در اين مدت ميخواهد تا روابط ايران و اتحاديه اروپا را بهبود بخشيده و ارتقا دهد. به معناي ديگر، مسوول كنوني سياست خارجي اتحاديه اروپا فردي است كه به دنبال گرهگشايي است و نه سنگاندازي و ايجاد اختلاف. ايشان پيش از اينكه مسووليت سياست خارجي اتحاديه اروپا را نيز عهدهدار شود، وزير امور خارجه ايتاليا بود و در همان مدت كوتاه در چندين نوبت با جناب آقاي ظريف نيز ديدار كرد و از دستيابي به توافق از طريق مذاكره و حل اختلافات حمايت كرد و خواستار گسترش روابط با كشورمان ميشد. از سوي ديگر، سفر كنوني فدريكا موگريني در پي توافق هستهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه 1+5 است و هماينك اقدامات مقدماتي براي اجراي آن از سوي كشورهاي حاضر در مذاكرات در حال انجام است و سفر ايشان ميتواند در راستاي تحكيمبخشي به توافق وين باشد. همچنين بايد يادآور شوم كه خانم موگريني در كنفرانس مطبوعاتي خود با آقاي ظريف گفت كه اين توافق ميتواند مقدمهاي براي اقدامات بيشتر و بزرگتر از سوي دو طرف باشد و اين سفر ميتواند سرآغازي براي جامه عمل پوشيدن به اين مساله تلقي شود.
انجام اين سفر از سوي خانم موگريني چه ميزان ميتواند به گسترش روابط ايران با ساير كشورهاي اروپايي اثرگذار باشد؟
بيترديد انجام اين سفر موثر خواهد بود. البته بايد بگويم كه اين مساله منوط به دستاوردهاي اين سفر و گزارشي كه خانم موگريني به اتحاديه اروپا و نشست وزراي امور خارجه خواهند داد نيز هست. اگر اين سفر مثبت و با دستاوردهاي خوبي نيز همراه باشد، طبيعتا تاثير آنچناني و عميقي بر جاي خواهد گذاشت و موجب سرعتدهي در گسترش روابط كشورهاي اروپايي با ايران خواهد شد. هماينك كشوري در اتحاديه اروپا نيست كه خواستار گسترش و تعميقبخشي روابط با جمهوري اسلامي ايران نباشد و حتي فرانسويها نيز كه در طول مدت 22 ماه مذاكرات هستهاي سختگيريهاي بسياري داشتند، مشتاق به گسترش روابط سياسي و مناسبات تجاري و اقتصاديشان با كشورمان هستند و در همين چارچوب لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه فردا به تهران خواهد آمد. البته بايد يادآور شوم كه اين علاقهمندي كشورهاي اروپايي براي توسعه روابط با ايران، منوط به سفر موگريني نيست و شاهد بوديم كه وزراي امور خارجه اروپايي نيز براي سفر به ايران برنامهريزي كردهاند اما در نهايت به سرعتدهي بهبود روابط ايران و اروپا كمك ميكند.
انجام اين سفر چه ميزان تحت تاثير مساله هستهاي است؟
روابط ايران و اتحاديه اروپا و زمينههاي همكاري طرفين يكي از محورهاي گفتوگوهاي خانم موگريني با مقامهاي كشورمان خواهد بود اما يكي ديگر از مسائلي كه در سفر خانم موگريني مورد بحث قرار خواهد گرفت، مساله توافق هستهاي وين است زيرا اجراي آن و ادامه روند گذشته هم اينك از خود مذاكرات هستهاي و توافق اهميت بيشتري يافته است. بيشك او در اين سفر آخرين واكنشها و مسائل را با مقامهاي كشورمان مورد مرور قرار خواهد داد. احتمال نيز دارد كه او پيامهايي از امريكاييها يا ساير اعضاي 1+5 براي مسوولان ما داشته باشد يا اينكه آنها نكاتي را به مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا گوشزد كرده باشند تا وي به ايران انتقال دهد.
نقش اتحاديه اروپا در اجراي توافق هستهاي در 10 سال آينده به چه ميزان داراي اهميت است؟
سه كشور از شش كشور مقابل ايران، عضوي از اتحاديه اروپا بودند و مسوول سياست خارجي اروپا هم نماينده 1+5 در مذاكرات محسوب ميشد. پس اتحاديه اروپا اهميت بسياري در اجراي توافق و پايبندي طرفين به آن دارد. به نظر ميرسد كه ايران هر چقدر كه بتواند روابطش را با اتحاديه اروپا افزايش بدهد، اين مساله ميتواند تضمين اجراي توافق را هم افزايش دهد. به عبارت ديگر، توسعه روابط و مناسبات با اروپا در زمينههاي سياسي، اقتصادي، امنيتي، فرهنگي، دانشگاهي و محيط زيستي منجر به تحكيم روابط دوجانبه شده و اين موجب ميشود تا طرفين به راحتي نتوانند از همديگر دور شوند. به عبارت ديگر، افزايش همكاريهاي ايران و اتحاديه اروپا موجب افزايش رايزنيها و بهبود روابط و همچنين اعتمادسازي شده و منجر به ماندگاري توافق هستهاي وين ميشود.
انجام اين سفر با توجه به دستيابي به توافق هستهاي وين، به چه ميزان ميتواند منجر به همكاريهاي مشترك ايران و اتحاديه اروپا در رابطه با مسائل منطقهاي شود؟
مذاكراتي كه ميان ايران و گروه 1+5 در جريان بود، مختص به مساله هستهاي بود و ضمن اينكه ايران تصميم نگرفته است تا در رابطه با مسائل عراق، سوريه و يمن و به طور كلي، مسائل منطقه با غرب مذاكره شود اما شايد در اين سفر، خانم موگريني بكوشد تا زمينههاي لازم را براي حل و فصل مسائل ديگر فراهم سازد؛ به ويژه اينكه وي گفته بود مذاكرات هستهاي مقدمهاي براي همكاريهاي بيشتر است.
ميتوان انتظار داشت كه همكاري مشترك ايران و اروپا به حل و فصل مسائلي نظير تروريسم در منطقه كمك كند؟
تروريسم كه هماينك متاسفانه در خاورميانه رو به گسترش است، هم براي ايران و هم براي اروپا خطري عمده محسوب ميشود. داعش هم در كنار ايران است و هم چندين بار اعلام كرده است كه پس از شام به سمت اروپا ميرود و بنابراين اروپاييها متوجه و نگران اين مساله هستند. هزاران نفر از شهروندان اروپايي هماينك به داعش و ساير گروههاي تروريستي در منطقه پيوستهاند و با توجه به نقش بيبديل ايران در منطقه و اشراف اطلاعاتي و نفوذي كه در سوريه و عراق دارد، اروپا ميتواند در اين زمينه از نفوذ و قدرت ايران بهره ببرد و از اين جهت، همكاري ايران و اروپا ميتواند اهميت يابد. از آن طرف نيز اروپاييها ميتوانند رويكردشان را كه مبتني بر تغيير نظام در سوريه است، به سمت گروههاي تروريستي سامان دهند و به جاي فشار بر سوريه به حاميان آنها يعني تركيه، عربستان و قطر فشار آورد تا دست از حمايت بردارند.
چه ميزان احتمال دارد كه اتحاديه اروپا در سالهاي آتي تحت تاثير امريكا، مانند سالهاي گذشته عليه كشورمان موضعگيري كند؟
اين مساله بستگي به رييسجمهوري بعدي امريكا دارد. تاريخ نشان داده است كه تندروها در امريكا بر سركار آمدهاند، اروپاييها نيز از آنها دوري جستهاند. نمونه آن، دوره بوش است كه اروپاييها به غير از انگلستان وي را در لشكركشي به عراق همراهي نكردند. اگر رييسجمهوري بعدي امريكا نيز بخواهد تندروي كند، اين اثري منفي بر روابط امريكا و اتحاديه اروپا ميگذارد و اثر منفي بر روابط ايران و اتحاديه اروپا نميگذارد. البته لازم است ما در اين مدت نيز بتوانيم روابطمان را با اروپا تعميق ببخشيم.