• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5714 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۲ اسفند

سراب- ۱

عباس عبدي

تعدادي از دوستان مي‌پرسيدند كه چرا در هفته گذشته در «اعتماد» يادداشت نداشتم. واقعيت اين است كه رويكرد من درباره انتخابات متفاوت بود، لذا نه مي‌خواستم بر اين تفاوت تأكيد كنم و نه علاقه داشتم كه منسوب به اين رويكرد شوم. به علاوه در فضايي كه مهم‌ترين عناوين و تيترهاي روزنامه انتخاباتي بود، نوشتن درباره موضوعات ديگر نيز پذيرفته نبود. اين تصميم شخصي بود و با مدير مسوول و صاحب امتياز محترم نيز در اين باره سخني نگفتم. اكنون كه اين يادداشت منتشر مي‌شود، انتخابات تمام شده است و هيچ اطلاعي از ميزان مشاركت و نتيجه آن نيز ندارم. از اين رو مي‌كوشم كه رويكرد خودم را بنويسم. البته در مقام تحليل، هر چه كه لازم بوده يا در توان داشته‌ام، پيش‌تر نوشته بودم و هنگام تبليغات انتخاباتي، حتي نوشته‌هاي تحليلي نيز تعبير به كنش سياسي مي‌شود. فراموش نكنيم كه قريب به اتفاق مردم در هفته گذشته تصميم خود را درباره اصل مشاركت انتخاباتي گرفته بودند و هر گونه تأييد و ردي از انتخابات تأثيري بر تصميم آنان نداشت. ولي هر تحليل انتقادي كه منتشر مي‌شد، از طرف حكومت به منزله دعوت مردم به عدم شركت بود و اين چيزي نبود كه مورد نظرم باشد، زيرا حتي در گفت‌وگوهاي فردي نيز كسي را به عدم شركت تشويق نكردم. بنده همزمان مخالف تبليغ عليه و له حضور انتخاباتي هستم، اگر انتخابات مناسب باشد مردم با رغبت كامل شركت مي‌كنند و نيازي به دعوت آنان نيست. اكنون به برخي نكات پيرامون انتخابات مي‌پردازم.
اولين و مهم‌ترين نكته اينكه فارغ از انگيزه‌هاي احتمالي و شخصي دوستاني كه در دفاع از شركت يا عدم شركت نوشتند، بايد به تحليل‌هاي آنان احترام گذاشت. ضمن اينكه هيچ معيار قاطعي در دست نيست كه كسي بگويد اين تحليل درست و آن ديگري نادرست است. نمونه درخشان دفاع اين گونه تحليل‌ها، مصاحبه آقاي دكتر فراستخواه در روزنامه هم‌ميهن (۹ اسفند) است، و با آن مي‌توان همدلي كرد. ولي هنگامي كه عده‌اي تحت پوشش تحليل وارد كنش سياسي شدند، ماجرا فرق كرد. البته حق هر كسي است كه فعاليت سياسي كند، ولي تحريف عمل سياسي ميداني و ليست دادن به اقدامي تحليلي، طبعا پسنديده نيست و تبعات خاص خود را دارد. 

در ميان همه استدلال‌هايي كه در دفاع از مشاركت انتخاباتي مطرح شد به نظر من مهم‌ترين آنها از سوي مقام رهبري بود «اينكه رأي ندادن هيچ مشكلي را حل نمي‌كند.» يا اينكه انتخابات ضعيف به زيان همه است و انتخابات با مشاركت بالا تجلي قدرت ملي، تضمين‌كننده امنيت ملي و مأيوس‌كننده دشمنان است. به نظر بنده كساني كه رأي ندادند دنبال اين نيستند كه از اين طريق مشكلي را حل كنند، پرسش مردم اين است كه انتخابات چه مشكلي را حل مي‌كند؟ اگر براي اين پرسش پاسخي نباشد، چگونه مي‌توانند رأي بدهند؟ ‌گر چه عمل راي دادن فرصت چنداني از مردم نمي‌گيرد ولي اين مساله مردم نيست. اگر راي دادن مشكلي را حل كند، حاضرند تا ۱۰ ساعت و بيشتر در سرما و برف يا گرما در صف بايستند و رأي بدهند. واقعيت نامزدهاي تأييد شده و فقدان كوچك‌ترين برنامه براي حل مسائل كشور و بي‌پاسخ ماندن پرسش‌هاي فراوان، جملگي نشان‌دهنده اين واقعيت دردناك است. هنگامي كه مهم‌ترين سرليست انتخاباتي از دادن كوچك‌ترين پاسخ به انواع و اقسام مسائل پيرامون خود و فرزندان و ليست خود دريغ مي‌كند، چگونه مردم مي‌توانند به اين ليست واحد رأي بدهند؟ در حالي كه در دنياي امروز حتي يكي از اين اتهامات براي بيرون رفتن از سياست كفايت مي‌كند. ليست‌هاي ديگر اصولگرايان نيز يك بازي براي تقسيم غنايم درون‌گروهي است كه ربطي به مسائل مردم ندارد. در مورد ليست صداي ملت نيز چرا مردم بايد به كساني رأي بدهند كه حتي اگر انتخاب شوند، فردا شرمنده مواضع برخي از آنان باشند؟ چه كسي تضمين‌كننده مواضع و رفتار آنان است؟ چرا مردم نبايد نامزدهاي مورد تأييد خود را داشته باشند؟ يكي كه نمي‌خواست در انتخابات شركت كند، گفت: «من هم مثل شوراي نگهبان صلاحيت نامزدهاي موجود را احراز نكردم.» چه پاسخي به او مي‌توان داد؟ درباره نقش تقويت‌كنندگي قدرت ملي انتخابات نيز روشن است كه احترام اين امامزاده يا صندوق رأي بيش از همه به عهده متوليان آن است. شوراي نگهبان و وزارت كشور و كلا حكومت حتما مي‌دانستند كه كشور تا چه اندازه به حضور مردم و امنيت ناشي از آن نياز دارد؛ در نتيجه ضيافت انتخابات بايد به گونه‌اي باشد كه مردم اميدوار باشند و همه با رغبت بيايند، همچنان كه در انتخابات گذشته مي‌آمدند. به قول سعدي «يا مكن با پيل‌بانان دوستي/ يا بنا كن خانه‌اي در خورد پيل» ترديدي نيست كه اين انقلاب مبتني بر خواست و حمايت مردم بوده و اگر قرار است اين حمايت ساري و جاري باشد، بايد انتخاباتي شايسته آنان نيز طراحي شود.
چه كسي فكر مي‌كرد كه سطح نامزدهاي نمايندگي و انتخابات در تهران (نمونه كل كشور) ۴۵ سال پس از انقلاب به چنين روزي بيفتد و  نامزدهاي مشهور آنان سوار بر اسب جلوي مردم گردانده شوند؟ يك نگاه به افراد و سطح نمايندگان و نامزدهاي مجلس اول بيندازيد و با مجلس فعلي و انتخابات فعلي و رفتارهاي آنان و اتهاماتي كه عليه آنان است مقايسه كنيم، ماجرا روشن مي‌شود.
ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون