آقای حاجصفی! تیم ملی ملک خصوصی شما نیست
امیر قلعهنویی و جنگهای نیابتیاش
امیر قلعهنویی رویه بسیار بدی را در برخورد با هواداران و رسانهها در پیش گرفته است؛ رویه جنگ نیابتی!
به گزارش روزنامه اعتماد، چند روز پیش خداداد عزیزی مشاور سابق امیر قلعهنویی در تیم ملی به بهانه مسابقات یورو بحث تیم ملی ایران را وسط کشید و انتقاداتی را در مورد سرمربی تیم ملی به زبان آورد. خداداد با تاکید روی آسان بودن گروه ایران در انتخابی جام جهانی 2026 گفت تیم ملی در سال گذشته نتایج قابلقبولی نگرفته و تهدید کرد رازهای تیم ملی را افشا میکند. همزمان جواد خیابانی هم به قلعهنویی بابت اینکه از رسانهها و مخصوصا صداوسیما خواسته بود کارشناسانی که مغرضانه حرف میزنند را بایکوت کنند، تاخت و به او گوشزد کرد رسانهها نمیتوانند کارشناسان و مهمانان خود را با سرمربی تیم ملی هماهنگ کنند.
همه این حرفها از آنجا ناشی شد که سرمربی تیم ملی بعد از قرعهکشی انتخابی جام جهانی درحالی که شرایط عادی بود و تنشی پیرامون تیم ملی وجود نداشت بیهوده به منتقدین تاخت و آنها را مغرض خواند.
یک روز بعد از اظهارنظر خداداد، به جای اینکه خود امیر قلعهنویی بیاید و پاسخگو باشد نیروهای نیابتی خود را به جنگ منتقدان فرستاد، از جمله چندین رسانه و کارشناس و بعد هم کاپیتان سابق تیم ملی احسان حاجصفی!
احسان حاجصفی با حمله به خداداد عزیزی حرفهای او را غرضورزانه خواند و به حمایت تام و تمام از امیر قلعهنویی پرداخت. مصاحبهای که واکنشهای بعدی را به دنبال داشت و به عنوان مثال علی لطیفی مهاجم سابق تیم ملی و باشگاه استقلال همانطور که بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی نوشتند، به حاجصفی گفت تو با این کار دنبال برگشتن به تیم ملی هستی.
دو نکته بسیار مهم در اتفاقی که رخ داده قابل مشاهده است. یکی همانطور که ذکر شد جنگ نیابتی است که امیر قلعهنویی به راه انداخته و باعث شده ستارههای پیشین و معاصر فوتبال اینطور روبهروی هم قرار گرفتند و دیگری حرفهای عجیب احسان حاجصفی.
در مورد نکته اول باید به امیر قلعهنویی گوشزد کرد خداداد عزیزی را خودت به تیم ملی بردی اما حالا حاضر نیستی در مورد انتقادات او جواب بدهی؟ چرا در مورد جمله مهم خداداد عزیزی که گفت «امیر قلعهنویی دوست ندارد کسی با او مخالفت نکند» پاسخی نمیدهی؟ آیا این راز تیم ملی است؟ آیا این به احساسات میلیونها هوادار مربوط نیست؟
اما صحبتی با احسان حاجصفی! آقای حاجصفی که در مرز 35 سال هستی! حق بده به ما که تصور کنیم بعد از یک اردو خارج ماندن از تیم ملی تلاش میکنی به تیم ملی برگردی و برای همین به یکباره در مقام وکیلمدافع امیر قلعهنویی قرار گرفتی. درحالی که بحث خداداد عزیزی یا سایر منتقدان اصلا به تو ارتباطی پیدا نمیکرد.
اصرار تو به رازدار بودن در مورد تیم ملی برای چیست؟ مگر این تیم ملی برای مردم نیست؟ چرا میترسید مردم در مورد اتفاقات تیم ملی چیزی بدانند؟ آیا دفعات پیش که رازداری کردید اتفاق مثبتی برای تیم ملی رقم خورد؟ اگر آن زمان که کلونیهایی در تیم ملی شکل گرفت (از کلمه باند استفاده نمیکنیم) برای زمین زدن سرمربی و بازگرداندن فلانی یا دعوت از چند بازیکن رازداری نکرده بودید و با مردم در میان میگذاشتید شاید 6 تا از انگلیس نمیخوردید و حداقل یک مساوی با امریکا میگرفتید!
بعضی از شما تیم ملی را ملک خصوصی خود میدانید چون چند سال آنجا بازی کردهاید. برای همین روی رازداری تاکید میکنید. اما باید بدانید رازداری در تیم ملی معنایی ندارد. یا شما نتیجه میگیرید یا نمیگیرید. اگر نتیجه به دست آمده باشد مطمئن باشید هیچ کس علاقهای ندارد بداند در رختکن چه گذشته. مشکل از جایی شروع میشود که شما برد دو صفر جلوی رقیب را به خاطر اختلافات بچگانه خودتان از دست میدهید و روان مردم را بههم میریزید بعد دم از رازداری میزنید! مشکل جایی است که دست به یکی میکنید برای زمین زدن مربی و بعد آبروی فوتبال ایران را میبرید و میگویید هیس! کسی در موردش حرفی نزند!
آقای حاجصفی! همانطور که گفتیم به شما حق میدهیم راه و روشی را که برخی ملیپوشان رفتهاند برای پوشیدن پیراهن تیم ملی بروی! همان راهی که شجاع خلیلزاده رفت. آن زمانی که در میکسدزون ورزشگاه آزادی رگ گردنی شد در دفاع از قلعهنویی و حمله به منتقدان. نتیجهاش را هم گرفته و در 36 سالگی همچنان به تیم ملی دعوت میشود. ناگفته نماند این مسیری است که خود سرمربی تیم ملی نشان بازیکنان داده؛ مسیری که سرانجامش حتما به ناکجاآباد است.