هشدار مقام ارشد پنتاگون
نتانياهو به دنبال رويارويي با ايران است
ترجمه: مرجانه فشاهي
داگلاس مكگرگور، سرهنگ بازنشسته نيروي زميني، مشاور ارشد سابق پنتاگون در زمان رياستجمهوري دونالد ترامپ، نويسنده و تحليلگر تلويزيوني - در 25 ژوئيه 2024، هشداري ضروري و فوري به مردم امريكا در صفحه ايكس خود (توييتر سابق) داد. او در سخنراني پرشوري بر اثرات ويرانكننده سياست خارجي ايالات متحده امريكا تاكيد و دگرگونياي فوري را مطالبه ميكند.
سخنراني مكگرگور هنگامي منتشر ميشود كه اوضاع در منطقه خاورميانه بهدليل جنگ غزه بهشدت در حال وخيمتر شدن است. او هشدار ميدهد كه ديدار اخير نخستوزير اسراييل، بنيامين نتانياهو، در واشنگتن بيشتر جهت به جلو انداختن جنگ عليه ايران است. واشنگتن بايد عاقبت بيدار شود و مناسبات قدرتي جديد در جهان را درك كند؛ و همچنين به عواقب چنين جنگي بينديشد كه ميتواند ايالات متحده امريكا را به سقوط روانه كند. مكگرگور در اين سخنراني تاكيد كرد:
« نتانياهو در ملاقاتهاي خصوصي، استراتژي خود براي جنگي بزرگ در خاورميانه را به پيش خواهد برد. نقشههاي او را هر شهروند امريكايي بايد جدي بگيرد.
در اين لحظه، جنگ در غزه زندگي ميليونها انسان را نابود يا مختل كرده است. تعداد دقيق آن را نميتوان عنوان كرد، اما صدها هزار نفر از مردم فلسطين - و همينطور بهتدريج، مردم اسراييل - آواره، زخمي يا كشته شدهاند. با وجود اين، تصميمگيرندگان سياسي در واشنگتن هستند كه بر طبل جنگ عليه ايران ميكوبند.
من از شما ميپرسم: اگر قربانيان انساني جنگ غزه كه يك جنگ محلي است، آنقدر زياد است، پس ضررهاي جاني در جنگ با ايران تا چه اندازه بيشتر خواهد بود؟ دهها سال است كه ما تلوتلوخوران از يك جنگ پرهزينه به جنگ بعدي وارد ميشويم. افغانستان، عراق، سوريه، لبنان، سومالي و اوكراين. هزينه؟ بيليونها دلار و دههاهزار جان مردم امريكا. اما چه كسي اين هزينهها را ميپردازد؟ نه سياستمداران يا كارخانههاي اسلحهسازي كه از اين جنگها سود هنگفتي عايدشان ميشود، بلكه كودكان، كشاورزان، رانندههاي كاميون، پرستاران و كارگران و در كل مردم عادي كه ميميرند.
جهان در سال 2024 ديگر جهان 1991 نيست. ما در مقابل پيدايش ائتلافي جديد قرار داريم كه بهشدت مصمم است مانع مداخله ايالات متحده در مسائل كشورهاي ديگر شود. روسيه، چين، ايران و همچنين كشورهاي بسيار ديگري در اين ائتلاف حضور دارند كه منتظرند مداخلات بيملاحظه واشنگتن را متوقف كنند. هشدار اخير وزير امور خارجه روسيه، سرگئي لاورف، را بايد جدي گرفت كه هر جنگي عليه ايران اين خطر را در خود ميپرورد كه پاي قدرتهاي بزرگ جهاني را به ميان كشد.
اجازه دهيد واضحتر بگويم. هيچ حكومتي، بهويژه جمهوري آزاد و دموكراتيكي مانند ما، نبايد هيچگاه كشور ديگري را با جنگ تهديد كند؛ وقتي كه آمادگي كامل را ندارد تا از پس آن برآيد. در اين برهه از تاريخ، واشنگتن ميداند و بايد بداند كه نيروهاي نظامي ما به هيچوجه آمادگي جنگ با قدرتهاي نظامي بزرگ، كه ششهزار تا هفتهزار مايل از امريكا دور هستند، را ندارد. ما تقريبا 35 بيليون دلار بدهي داريم كه اين معادل تقريبا 100 درصد از توليد ناخالص ملي ماست. ما روزانه 2.4 ميليارد دلار بهره ميپردازيم. اين را ميبايست سياستمداران در واشنگتن از مدتها قبل درك كرده باشند. و جنگ با ايران اقتصاد ما را نابود خواهد كرد.
تصور كنيد، تنگه هرمز - آبراهي باريك ميان ايران و كشورهاي عربي اطراف خليج فارس - بسته شود. روزانه يكپنجم نفت در سراسر جهان از اين تنگه عبور ميكند. اگر اين تنگه بهدليل جنگ بسته شود، قيمت بنزين سر به فلك ميكشد. موضوعي كه بر همهچيز اثر ميگذارد؛ از رفت و آمدهاي روزانه به سر كار با وسايل نقليه تا قيمت مواد غذايي. حتي هماكنون هم ما اثرات شليك به كشتيها توسط حوثيها (انصارالله يمن) در درياي سرخ را حس ميكنيم.
جنگ گسترده با ايران فقط رسوايي نخواهد بود؛ بيش از همه، به بحراني اقتصادي ميانجامد كه براي هر خانواده امريكايي سختي در پي خواهد داشت. و همچنين بيكاريهاي فراوان، ثروتهاي از دست رفته و ركود اقتصادي عميق را بهدنبال خواهد داشت. فراموش نكنيم كه جنگطلبان هميشه در آغاز هر جنگي مدعي ميشوند كه جنگ كوتاه و تعيينكننده خواهد بود. اما تاريخ نشان داده كه آنها بهكرات در محاسبات خود اشتباه كردهاند. اين را ما قبلا در افغانستان، در عراق و در حال حاضر در اوكراين مشاهده كرده و ميكنيم. استراتژيها شكست خوردند، اما بهجاي اينكه از نو ارزيابي شوند، باز هم روي همان استراتژيهاي شكستخورده شرطبندي ميشود.
اين فقط خطاي استراتژيك نيست، بلكه خطاي مسووليتپذيري است. بايد به خاطر داشته باشيم كه اولويت استراتژي نظامي ملي امنيت و حفظ خود ملت است. هر اقدامي كه ميتواند بقاي حكومت ما را به خطر اندازد، بايد تحت هر شرايطي از آن امتناع شود. جنگ با ايران كه ميتواند به نزاعي جهاني بسط يابد، دقيقا چنين ريسكي را در بر دارد.
هفتاد درصد از مردم امريكا هنوز در وضعيت دست به دهان زندگي ميكنند؛ يعني درآمد آنها بلافاصله و مستقيم خرج ضروريات زندگي ميشود و چيزي باقي نميماند. مردمي كه با قيمتهاي سرسامآور مواد غذايي و انرژي دستوپنجه نرم ميكنند. به تصميمگيرندگان سياست بگوييد، قبل از اينكه از عمليات نظامي عليه ايران يا هر كشور ديگري حمايت كنند، لطفا به رفاه رأيدهندگان خود بينديشند.
سياست مداخلات نظامي بيپايان با اهداف دستنايافتني بايد عاقبت خاتمه پذيرد. امريكاييها بايد تسلسل سياست بدون مسووليت را بشكنند و تشخيص دهند كه قدرت واقعي امريكا در توانايي براي جنگ كردن نيست، بلكه در توانايي جهت ايجاد صلح است. صلحي كه براي ايالات متحده امريكا و كل جهان مفيد خواهد بود.
مترجم و تحليلگر سياسي در برلين